English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
inartistically بی انکه نشان هنراز ان نمایان باشد
Other Matches
inoffensively بی انکه زننده باشد
on cne's own initiative بی انکه کسی گفته باشد
frothily بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
irrelatively بی انکه وابستگی داشته باشد
ineffectively بی انکه اثری داشته باشد
featuring نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
features نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
featured نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
feature نمایان کردن بطوربرجسته نشان دادن
numbly بی انکه حس داشته باشد یا تکان خورد
for no p reason بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
inefficaciously ناسودمندانه بی انکه سودیا فایدهای داشته باشد
pointlessly بی انکه معنی ویژه یا لطفی داشته باشد
profound gangrene یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
parpen سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
to drag in a subject موضوعی رابدون انکه ضرورت داشته باشد بمیان اوردن
forwarding merchant حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
customs of war اداب مربوط به جنگ که بدون انکه قدرت قانونی داشته باشد موردقبول دولتهاست
equitable mortgage بدون انکه موضوع این عمل یاتاسیس صراحتا" یا منجزا"به رهن دلالت داشته باشد
to die a dry death مردن بدون انکه علت مرگ غرق شدن یاکشته شدن باشد
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
implied trust امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
visible نمایان
sensible نمایان
seeming نمایان
salient نمایان
ostensible نمایان
feat فتح نمایان
feats فتح نمایان
egregious برجسته نمایان
detection نمایان سازی
standaway نمایان بر بدن
rousing نمایان رایج
dominant نمایان عمده
he who انکه
one who انکه
or یا انکه
whoever هر انکه
that which انکه
encke انکه
gallery hit or stroke ضربه یاضربت نمایان
sensibly بطور نمایان یا محسوس
peered نمایان شدن بنظررسیدن
visible نمایان قابل رویت
peer نمایان شدن بنظررسیدن
peering نمایان شدن بنظررسیدن
gest کار نمایان هم صحبت
libration of the moon جنبش نمایان ماه
he smells of oil اثارمطالعه از او نمایان است
geste کار نمایان هم صحبت
secondly دوم انکه
tenthly دهم انکه
on the condition that به شرط انکه
in the second place دوم انکه
provided بشرط انکه
ninthly نهم انکه
for one thing یکی انکه
imprimis اول انکه
before پیش انکه
imprlmis نخست انکه
that که برای انکه
on the one hand <adv.> یکی انکه
seventhly هفتم انکه
even if ولو انکه
for one thing <adv.> یکی انکه
on one side <adv.> یکی انکه
provided مشروط به انکه
while حال انکه
indicated نمایان ساختن اشاره کردن بر
bubble horizon افق نمایان از زیر ابر
detects کشف کردن نمایان ساختن
detecting کشف کردن نمایان ساختن
detected کشف کردن نمایان ساختن
actimeter نمایان ساز [جنبش بدن]
indicate نمایان ساختن اشاره کردن بر
indicates نمایان ساختن اشاره کردن بر
detect کشف کردن نمایان ساختن
innocuously بی انکه گزندی رساند
without his knowing it بدون انکه بداند
harmlessly بی انکه اسیبی رساند
his reputed son died انکه پس اوبشمارمیرفت مرد
his reputed son died انکه مشهوربودپسراوست مرد
lastly اخر از همه انکه
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
relictoin پایین رفتن اب و نمایان شدن زیر اب
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
out of sigt out of mind از دل برود هر انکه از دیده برفت
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
affimable شایسته انکه بطورقطع گفته شود
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
affirmance افهارسخنی بقیدراستی وقطعیت بی انکه سوگندی بخورند
parathesis پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
permanent set حالت ثابت فلزپس از انکه کارکرده و فشاردیده است
inexorably بی انکه نرم شودیا بلابه کسی گوش دهد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
to spray a tree داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
tie in فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-ins فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
tie-in فروش جنسی بشرط انکه مشتری کالای دیگری را هم بخرد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
sacks حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sacked حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
sack حمله کردن به مهاجم پشت خط تجمع پیش از انکه بتواندپاس بدهد
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
markings نشان دار سازی نشان
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
marking نشان دار سازی نشان
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
latest event time دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
libration جنبش ترازویی و حرکت موازنهای جنبش نمایان ماه
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
prior possession تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
marks نشان کردن نشان
mark نشان کردن نشان
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
individualism فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
misdirection در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود
molif شکل نمایان شکل عمده
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
at the owner's risk باشد
admissibleness باشد
reflexively باشد
Benedictines باشد
admissibly باشد
some one or other هر کس باشد
incomplete flower کم باشد
any old thing هر چه باشد
Benedictine باشد
custom's declaration باشد
beit so چنین باشد
if any اگر باشد
let it be بگذارید باشد
let it remain as it is بگذارید باشد
at most خیلی باشد
hydroxide داشته باشد
whencesoever از هرجا که باشد
whoso هر شخصی که باشد
worksheet ی داشته باشد
whosoever هر شخصی که باشد
be it so چنین باشد
stet بگذارید باشد
quantum sufficit چندان که بس باشد
if he be اگر او باشد
coute que coute بهربهاکه باشد
over crowding بیشتر باشد
keep your peck up دل داشته باشد
showed نشان
medal نشان
presaged نشان
hash mark خط نشان
cicatricle نشان
shows نشان
presaging نشان
traceless بی نشان
bench mark نشان
presages نشان
cicatricial نشان
presage نشان
medals نشان
cicatrice نشان
trace نشان
hallmark نشان
indice نشان
signalled نشان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com