Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (34 milliseconds)
English
Persian
munition
تدارکات جنگ افزار تهیه کردن
Other Matches
ordnance plan
طرح تهیه جنگ افزار ومهمات
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
passing action
عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
purveyed
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
conventions
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
convention
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
funware
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
faulted
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
fault
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faults
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
purveys
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
تهیه اذوقه تهیه سورسات
supplied
تدارکات
supply
تدارکات
provisions
تدارکات
supplying
تدارکات
supplies
تدارکات
munitions
تدارکات
schematize
بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pre engage
ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
to pull off something
[contract, job etc.]
چیزی را تهیه کردن
[تامین کردن]
[شغلی یا قراردادی]
castellation
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
twain
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
follow up
تدارکات پشتیبان
supply party
گروه تدارکات
loose issue
تدارکات روباز
level of supply
سطح تدارکات
supply point
نقطه تدارکات
warlike preparations
تدارکات جنگی
unit supply
تدارکات یکانی
supply
تدارکات ملزومات
marriage preparations
تدارکات عروسی
accompanying supplies
تدارکات همراه
supplied
تدارکات ملزومات
supplying
تدارکات ملزومات
unit supply
تدارکات یکان
general supplies
تدارکات عمومی
supply officer
افسر تدارکات
supply support
پشتیبانی تدارکات
supplied
تهیه کردن
supply
تهیه کردن
provides
تهیه کردن
provision
تهیه کردن
provide
تهیه کردن
processes
تهیه کردن
prepare
تهیه کردن
prepares
تهیه کردن
preparing
تهیه کردن
supplying
تهیه کردن
process
تهیه کردن
affords
تهیه کردن
blend
تهیه کردن
procure
تهیه کردن
blends
تهیه کردن
procures
تهیه کردن
procuring
تهیه کردن
afford
تهیه کردن
affording
تهیه کردن
catered
تهیه کردن
caters
تهیه کردن
administer
تهیه کردن
administered
تهیه کردن
procured
تهیه کردن
administering
تهیه کردن
administers
تهیه کردن
afforded
تهیه کردن
to find in
تهیه کردن
cater
تهیه کردن
catering
تهیه کردن
orchestrate
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrated
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
back-up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
orchestrates
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
orchestrating
هماهنگ و موزون کردن ارکست تهیه کردن
rearming
تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
teleprinter
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
logistic route
مسیرهای لجستیکی تدارکات
aerial supply
تدارکات از راه هوا
replenishment
تجدید تدارکات وسوخت
general issue
تدارکات عمومی ارتش
main supply route
راه اصلی تدارکات
supply route
خط تدارکات راه اماد
deteriorating supplies
تدارکات فاسد شدنی
effigy
تمثال تهیه کردن
preparations
تهیه کردن اتش
effigies
تمثال تهیه کردن
processes
تهیه و تولید کردن
enabling
تهیه کردن برای
enabled
تهیه کردن برای
gets
تهیه کردن فهمیدن
harnessing
اشیاء تهیه کردن
extemporize
فورا تهیه کردن
harnessed
اشیاء تهیه کردن
harness
اشیاء تهیه کردن
enable
تهیه کردن برای
prearrange
قبلا تهیه کردن
whomp up
بسرعت تهیه کردن
bill
تهیه کردن صورتحساب
extemporising
فورا تهیه کردن
extemporised
فورا تهیه کردن
extemporized
فورا تهیه کردن
process
تهیه و تولید کردن
quadruplicate
در چهارنسخه تهیه کردن
preparation
تهیه کردن اتش
extemporizes
فورا تهیه کردن
program
برنامه تهیه کردن
fund
تهیه وجه کردن
extemporizing
فورا تهیه کردن
enables
تهیه کردن برای
bills
تهیه کردن صورتحساب
funded
تهیه وجه کردن
programs
برنامه تهیه کردن
extemporises
فورا تهیه کردن
conserves
کنسرو تهیه کردن
conserved
کنسرو تهیه کردن
getting
تهیه کردن فهمیدن
conserving
کنسرو تهیه کردن
programmes
برنامه تهیه کردن
triplicate
در سه نسخه تهیه کردن
get
تهیه کردن فهمیدن
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
programme
برنامه تهیه کردن
conserve
کنسرو تهیه کردن
patch
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com