English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
moving traffic ترافیک در حال حرکت
Other Matches
road traffic ترافیک جاده ترافیک خیابان
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
trafficking ترافیک
traffics ترافیک
trafficked ترافیک
traffic ترافیک
heavy traffic ترافیک سنگین
single lane [file] traffic ترافیک تک خطی
telecommunication traffic ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic ترافیک مخابرات
telephone traffic ترافیک تلفنی
telephone traffic recorder ثبات ترافیک
traffic induit ترافیک القایی
traffic control کنترل ترافیک
through traffic ترافیک ترانزیتی
frequency of calls تراکم ترافیک
induced traffic ترافیک القایی
dense traffic ترافیک سنگین
density of traffic تراکم ترافیک
street traffic ترافیک [جاده]
traffic on public roads ترافیک [جاده]
traffic flow کشش ترافیک
high speed traffic ترافیک سریع
to bring traffic to a standstill ترافیک را متوقف کردن
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
average daily traffic [ADT] متوسط ترافیک روزانه
to block [hold up] (the) traffic ترافیک را نگه داشتن
to obstruct [tie up] (the) traffic مانع ترافیک شدن
to divert [British E] / detour [American E] [the] traffic منحرف کردن ترافیک
rush-hour traffic ساعت شلوغی ترافیک
turning traffic ترافیک پیچ دار
The traffic is heavy. ترافیک سنگین است.
There is heavy traffic. ترافیک سنگین است.
in normal situations on public roads در ترافیک معمولی خیابان
to regulate the traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
to direct traffic through ترافیک را از طریق...هدایت کردن
to regulate the flow of traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
Is there a road with little traffic? آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
During the rush hours. درساعات شلوغی [پر رفت وآمد پر ترافیک]
road capacity کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک
to be closed to [all] traffic برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
to open something to [the] traffic چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
air traffic control radar system راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
parking siding دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
siding [railway] دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
stabling siding دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
parking siding دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک]
waving حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tape وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruises سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
serials روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serial روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
compound motion حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
slipped روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slips روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slip روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
automatic terminal information service ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
crosstalk سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
quadrature encoding سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
shoulders [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
power traverse مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
bumper-to-bumper traffic ترافیک سپر به سپر
stop-and-go traffic ترافیک سپر به سپر
grinning [cornrowing] [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
corn-rowing [grinning] راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
traveled حرکت
shift حرکت
shifted حرکت
demeanor حرکت
stirabout حرکت
demeanour حرکت
behaviour حرکت
shifts حرکت
frozen بی حرکت
travels حرکت
animal حس و حرکت
animals حس و حرکت
statist بی حرکت
circulations حرکت
geste حرکت
gest حرکت
stationary بی حرکت
running در حرکت
as you were حرکت از نو
travel حرکت
moves حرکت
behavior حرکت
agog در حرکت
immobile بی حرکت
progressing حرکت
progresses حرکت
movement حرکت
stillest بی حرکت
circulation حرکت
stills بی حرکت
still بی حرکت
gesture حرکت
agoing در حرکت
gestured حرکت
gesturing حرکت
progressed حرکت
progress حرکت
locomotion حرکت
vapid بی حرکت
stock-still بی حرکت
moveless بی حرکت
motionless بی حرکت
ambulation حرکت
afloat در حرکت
animations حرکت
stirrings حرکت
departures حرکت
departure حرکت
stir حرکت
animation حرکت
stirred حرکت
stiller بی حرکت
oi در حرکت
motions حرکت
haviour حرکت
square move حرکت
stock still بی حرکت
pats بی حرکت
traverse حرکت
traversed حرکت
otiose بی حرکت
motion حرکت
motioning حرکت
on the move در حرکت
motioned حرکت
hold still <idiom> بی حرکت
behaviuor حرکت
scrolling حرکت
patting بی حرکت
move حرکت
traverses حرکت
maneuver حرکت
sedentary بی حرکت
stirs حرکت
traversing حرکت
moved حرکت
inert بی حرکت
vowel point حرکت
pat بی حرکت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com