English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
packing density تراکم فشرده سازی
Other Matches
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
Intel فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
pack فشرده سازی
compactions فشرده سازی
packs فشرده سازی
packing فشرده سازی
compaction فشرده سازی
caisson foundation پی سازی با هوای فشرده
pinch effect اثر فشرده سازی
fractal روش فشرده سازی تصاویر
compaction فشرده سازی متراکم کردن
asymmetric video compression استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
compressor برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressors برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
picture الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
picturing الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
CD I این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
pic الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
pictured الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictures الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
fractal قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
pcm روش ذخیره سازی صدا در قالب دقیق و فشرده توسط کارتهای صوتی قوی
DoubleSpace برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود
Huffman code کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
DV I سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
JPEG استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
DCC نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
production الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
productions الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
self- فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
lossless compression روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
congested فشرده انباشته شده بهم فشرده
density of loading تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
turbojet توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
companding دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
line density تراکم خط
congeries تراکم
aggregates تراکم
densities تراکم
compression تراکم
congestion تراکم
compactness تراکم
compaction تراکم
density تراکم
aggregate تراکم
condensation تراکم
packing تراکم
concentration تراکم
jamming تراکم
closeness تراکم
dense تراکم
aggregation تراکم
agglomeration تراکم
accumulations تراکم
overgrown پر تراکم
concentrations تراکم
denser تراکم
accumulation تراکم
densest تراکم
strained فشرده
compressed فشرده
intensive فشرده
condensed به هم فشرده
squeezing فشرده
condensed فشرده
compressive فشرده
congested در هم فشرده
squeeze فشرده
squeezed فشرده
squeezes فشرده
incompressible تراکم نا پذیر
hand compaction تراکم دستی
congestive وابسته به تراکم
cumulative recorder تراکم نگار
incompressibility تراکم ناپذیری
data aggregate تراکم داده ها
mechanical resolution تراکم مکانیکی
workloads تراکم کار
dry density تراکم خشک
light tight تراکم نور
double density تراکم مضاعف
density of traffic تراکم ترافیک
deviation factor تراکم پذیری
density فرش پر تراکم
engorgement تراکم خون
denseness تراکم ذرات
maximum density حداکثر تراکم
light load density تراکم بار کم
workload تراکم کار
frequency of calls تراکم مکالمه
frequency of calls تراکم ترافیک
incompressible تراکم ناپذیر
flux density تراکم فشار
degree of compaction درجه تراکم
differential compaction تراکم متناوب
aldol reaction تراکم الدولی
accumulation of capital تراکم سرمایه
pile-ups تراکم کار
print density تراکم چاپ
densely از روی تراکم
character density تراکم کاراکترها
quad density تراکم چهارگانه
cold extrude تراکم سرد
cold extrusion تراکم سرد
combustiblity قابلیت تراکم
character density تراکم دخشه ها
precompression تراکم قبلی
precompression تراکم مقدماتی
capital accumulation تراکم سرمایه
aldol condensation تراکم الدولی
radiation density تراکم تابش
single density با تراکم واحد
telephone density تراکم تلفن
population density تراکم جمعیت
benzion condensation تراکم بنزویینی
bit density تراکم ذرهای
acyloin condensation تراکم اسیلی
perkine condensation تراکم پرکینی
compactibility قابلیت تراکم
compression ignition تراکم احتراقی
gas deviation factor تراکم پذیری
supercompressibility factor تراکم پذیری
compressible تراکم پذیر
pile-up تراکم کار
compression ratio ضریب تراکم
compression ratio نسبت تراکم
compression stroke ضربه تراکم
traffic density تراکم امد و شد
compressive مایه تراکم
relative compaction تراکم نسبی
track density تراکم شیار
compressibility factor تراکم پذیری
dual density تراکم مضاعف
companding انبساط تراکم
recording density تراکم ضبط
compressibility تراکم پذیری
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
steel aloy فولاد فشرده
compress هم فشرده کردن
compressing هم فشرده کردن
compresses هم فشرده کردن
ice crete بتون فشرده
dicing رقابت فشرده
depressed فشرده شدن
dice رقابت فشرده
diced رقابت فشرده
compact section مقطع فشرده
massively گنده فشرده
massive گنده فشرده
compressed air هوای فشرده
compressed file فایل فشرده
seried بهم فشرده
succinct مجمل فشرده
condensive load بار فشرده
compact disk دیسک فشرده
coarctate بهم فشرده
laser دیسک فشرده
dices رقابت فشرده
alloy steel فولاد فشرده
fasciated بهم فشرده
concise لب گو فشرده ومختصر
cast iron فولاد فشرده
cast up فشرده کردن
condensed type نوع فشرده
lasers دیسک فشرده
repressed brick اجر فشرده
condensed type چاپ فشرده
incompressible فشرده نشدنی
mass practice تمرین فشرده
packed decimal دهدهی فشرده
crushed <adj.> <past-p.> فشرده شده
press board مقوای فشرده
press part بخش فشرده
package program برنامه فشرده
proctor compaction test ازمایش تراکم ساده
rate of capital accumulation نرخ تراکم سرمایه
gas deviation factor ضریب تراکم پذیری
claisen ester condensation تراکم کلایزنی استر
condenser adjustment knob دکمه تنظیم تراکم
frequency band compression تراکم باند فرکانس
deviation factor ضریب تراکم پذیری
density of traffic تراکم رفت و امد
traffic density تراکم عبور و مرور
compressibility factor ضریب تراکم پذیری
coefficient of compressibility ضریب قابلیت تراکم
compressors دستگاه تراکم هوا
compacting factor test ازمایش ضریب تراکم
congestion surcharge هزینه تراکم بار
double density recording ضبط تراکم مضاعف
density تراکم میدان مین
packing density تراکم بسته بندی
supercompressibility factor ضریب تراکم پذیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com