Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
chartography
ترسیم نقشه
Search result with all words
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
planography
فن ترسیم نقشه
Other Matches
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
drawings
ترسیم
plot
ترسیم
plots
ترسیم
drawing
ترسیم
plotted
ترسیم
lineation
ترسیم خط
tracings
ترسیم
depictions
ترسیم
tracing
ترسیم
depiction
ترسیم
charted
ترسیم اماری
mirror tracing
ترسیم از ایینه
scatter plot
ترسیم توزیعی
charts
ترسیم اماری
charting
ترسیم اماری
maps
ترسیم کردن
chart
ترسیم اماری
line drawing
ترسیم خطی
line drawings
ترسیم خطی
kluged
ترسیم موقت
scatter plot
ترسیم پراکنده
stipple
ترسیم بانقطه
mechanical drawing
ترسیم مکانیکی
draw program
برنامه ترسیم
map
ترسیم کردن
computer drawing
ترسیم کامپیوتری
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
freehand method
روش ترسیم ازاد
art of drawing
هنر ترسیم رسم
plotters
وسیله ترسیم مسیر
trace
مقدار ناچیز ترسیم
traces
مقدار ناچیز ترسیم
traced
مقدار ناچیز ترسیم
plotter
وسیله ترسیم مسیر
automated flowchart
ترسیم نمودار به صورت خودکار
trammel
الت ترسیم بیضی تعدیل
aircraft plotter
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
rescale
بمقیاس کوچکتری ترسیم کردن
macpaint
یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
delineate
ترسیم نمودن معین کردن
delineated
ترسیم نمودن معین کردن
delineates
ترسیم نمودن معین کردن
delineating
ترسیم نمودن معین کردن
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
To draw something in out line .
شکل کلی چیزی را ترسیم کردن
irretraceable
که نتوان دوباره کشیدیا ترسیم کرد
whatman
کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
seismogram
منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
reprographics
ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
absorption representation
[حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
geodetic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
godroon
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
simulations
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
kinematics
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
point set curve
منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
refresh rate
تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
check plot
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
demodulation
ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
epicycloid
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
drops
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
soft clip area
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
traces
رسم کردن ترسیم کردن
trace
رسم کردن ترسیم کردن
traced
رسم کردن ترسیم کردن
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
quick format
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
maps
نقشه
models
نقشه
drawings
نقشه
map
نقشه
draftsman
نقشه کش
chart
نقشه
charted
نقشه
map maker
نقشه کش
modelled
نقشه
modeled
نقشه
model
نقشه
plotted
نقشه
outlining
نقشه
drawing
نقشه
planner
نقشه کش
planners
نقشه کش
cartographers
نقشه کش
programs
نقشه
cartographer
نقشه کش
projects
نقشه
projected
نقشه
charts
نقشه
visual aid
نقشه
charting
نقشه
rambling
بی نقشه
program
نقشه
project
نقشه
plans
نقشه
outline
نقشه
plan
نقشه
draftsmen
نقشه کش
draughtsman
نقشه کش
draughtsmen
نقشه کش
outlined
نقشه
planless
بی نقشه
plan
نقشه کف
designs
نقشه
plans
نقشه کف
plotless
بی نقشه
design
نقشه
plat
نقشه
plan view
نقشه کف
schemed
نقشه
tracer
نقشه کش
mounted map
نقشه
designers
نقشه کش
scheme
نقشه
designer
نقشه کش
cartograph
نقشه
plot
نقشه
outlines
نقشه
plots
نقشه
tracers
نقشه کش
schemes
نقشه
ground plan
نقشه مسطحه
ground plans
نقشه مسطحه
base map
نقشه مادر
general plan
نقشه کلی
general plan
نقشه عمومی
abbazzo
طرح نقشه
geographic map
نقشه جغرافیایی
approval of plan
تصویب نقشه
map
نقشه
[جغرافیا]
base map
نقشه پایگاه
base map
نقشه مبنا
control map
نقشه مادر
contour map
نقشه برجسته
construction drowling
نقشه کارگاهی
constant helm plan
نقشه زیگزاگ
chart desk
میز نقشه
bleeding edge
حاشیه نقشه
brodmann's map
نقشه برودمن
to make plans
نقشه ریختن
chartography
نقشه کشی
to forge out plans
نقشه ریختن
cadastral map
نقشه ثبتی
bi margin format
نقشه دو حاشیهای
floor plan
نقشه اشکوب
battle map
نقشه جنگی
energy pattern
نقشه انرژی
cadastral map
نقشه استراتژیکی
battle pin
سنجاق نقشه
detail drawing
نقشه جزئیات
detail drawing
نقشه تفصیلی
designment
نقشه کشی
cognitive map
نقشه شناختی
chart series
سری نقشه ها
hydrographic
نقشه اب نگاری
schematic diagram
نقشه رادیو
rescale
نقشه کشیدن
my cake is dough
نقشه ام باطل شد
nautical chart
نقشه دریانوردی
nautical chart
نقشه دریایی
operation map
نقشه عملیاتی
operation map
نقشه عملیات
original map
نقشه اصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com