English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
earth terminal ترمینال زمین
Other Matches
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
battery bus ترمینال
bus terminal ترمینال
binding screw ترمینال
terminal ترمینال
line terminal ترمینال خط
terminals ترمینال
pole post clamp ترمینال
grip ترمینال
gripped ترمینال
grips ترمینال
gripping ترمینال
ro terminal ترمینال- RO
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
local terminal ترمینال محلی
junction boxes جعبه ترمینال
terminal board تخته ترمینال
terminal voltage ولتاژ ترمینال
holder ترمینال سرپیچ
terminal box جعبه ترمینال
air terminal ترمینال هوایی
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
terminal stand پایه ترمینال
tv terminal ترمینال تلویزیونی
smart terminal ترمینال هوشمند
remote terminal ترمینال دوردست
video terminal ترمینال تصویری
junction box جعبه ترمینال
primery terminal ترمینال اولیه
air terminals ترمینال هوایی
holders ترمینال سرپیچ
graphical terminal ترمینال گرافیکی
filament terminal ترمینال فیلامان
intelligent terminal ترمینال هوشمند
collector terminal ترمینال کلکتور
grid cap ترمینال شبکه
data terminal ترمینال داده
input terminal ترمینال اولیه
input terminal ترمینال ورودی
clamp bolt پیچ ترمینال
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
grid clip ترمینال شبکه
dumb terminal ترمینال گنگ
intermediate terminal ترمینال میانی
battery terminal ترمینال باطری
graphics terminal ترمینال گرافیکی
grid terminal ترمینال شبکه
display terminal ترمینال نمایش
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
clipped ترمینال باطری بست
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
clips ترمینال باطری بست
dial up terminal ترمینال شماره گیری
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
clip ترمینال باطری بست
clippings ترمینال باطری بست
data terminal ready امادگی ترمینال داده
clamped در قید گذاشتن ترمینال
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clamps در قید گذاشتن ترمینال
clamp در قید گذاشتن ترمینال
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
remote terminal ترمینال راه دور
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
dte وسیله ترمینال داده
user's terminal ترمینال استفاده کننده
vdt ترمینال نمایش بصری
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
log بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
interface کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
calling سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
interfaces کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
server کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
ccp نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
communication ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
X. استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
formats قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com