Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
omission factor |
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند |
|
|
Other Matches |
|
set |
تعداد موضوعات مربوطه |
setting up |
تعداد موضوعات مربوطه |
sets |
تعداد موضوعات مربوطه |
documenting |
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد |
document |
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد |
documented |
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد |
relational database |
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید |
relational database management system |
پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید |
linear |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد. |
searchingly |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
searches |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
searched |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
search |
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود. |
backwards |
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل |
distributes |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
distribute |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
distributing |
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود |
combinatorics |
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی |
documentation |
متنهای مربوط به چیزی |
roundest |
تعداد تیر تعداد شلیک دور |
round |
تعداد تیر تعداد شلیک دور |
printed |
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص |
prints |
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص |
print |
فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص |
hexapla |
کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد |
odd |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
oddest |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
odder |
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند |
they parted with each other |
از هم جدا شدند |
they were made one |
با هم یکی شدند |
text |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
texts |
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربر امکان بررسی متنهای کامل و نه فقط یک مرجع میدهد |
the troops were scattered |
سپاهیان متفرق شدند |
they muliplied by generation |
با زاد و ولدزیاد شدند |
they sought of him a miracle |
معجزهای از او خواستار شدند |
they took refuge in a cave |
در غاری پنهان شدند |
those who did not fear won |
انهایی که نترسیدندپیروز شدند |
the boys were excused |
شاگردان مرخص شدند |
They grew attached ( attracted) to each other. |
به همدیگر علاقمند شدند |
handwriting recognition |
نرم افزاری که متنهای دست نویس را تشخیص میدهد و آنها را به حروف ASCII تبدیل میکند |
respective |
مربوطه |
pertaining |
مربوطه |
workflow |
نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری |
the judges were influenced by |
داوران زیر نفوذ او واقع شدند |
Several engineeres were removed from office. |
چندین مهندس از کار بر کنار شدند |
the party rallied round him |
ان دسته دوباره دور اوجمع شدند |
the people pressed in |
مردم زور اورده داخل شدند |
How many students passed the exam? |
چند نفر در امتحان قبول شدند؟ |
housekeeping |
مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند |
My shoes stretched after wearing them for a couple of days . |
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند. |
The officers were brifed on (about) the detailes. |
افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند ) |
batches |
در گروههای مربوطه و در یک ماشین |
arctic |
مربوطه به نواحی قطبی |
batch |
در گروههای مربوطه و در یک ماشین |
pertinent |
وابسته به یکان مربوطه |
tonal |
مربوطه به اهنگ صدا |
Due to the review security procedures were modified . |
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند. |
Many people were hurt when the boiler exploded. |
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند |
i lost my friends |
دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند |
The lights of the aircraft were blinking. |
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند ) |
mix up, caution |
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند |
Perl |
برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید |
delivered duty paid |
تحویل پس از پرداخت عوارض مربوطه |
modes |
یات مربوطه را وارد میکند |
formed |
یات مربوطه را وارد میکند |
forms |
یات مربوطه را وارد میکند |
mode |
یات مربوطه را وارد میکند |
designs |
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار |
record |
مجموعه موضوعات داده مربوطه |
design |
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار |
form |
یات مربوطه را وارد میکند |
pelasgic |
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند |
Gangs of youths went on the rampage through the inner city. |
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند. |
XGA |
رنگ روی صفحه نمایش مربوطه |
magnetic |
آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد |
hypertext |
سیستم سازماندهی اطلاعات کلمات مشخص در اتصال متن به متنهای دیگر و نمایش متن پس از انتخاب کلمه |
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack. |
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند . |
forms |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
series |
گروه موضوعات مربوطه که مرتب شده اند |
form |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
formed |
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند. |
relative |
نوشتن برنامه با استفاده ازدستورات آدرس مربوطه |
relative |
محل مشخص در رابط ه با یک مرجع یا آدرس مربوطه پایه |
practical extraction and report language |
برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند |
cash and carry |
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد |
FAQ |
الات عمومی و پاسخ آنها درباره یک موضوع مربوطه استphantom |
lead time |
مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه |
battery integration end radar display |
وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه |
cash-and-carry |
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد |
cash-and-carries |
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد |
Web page |
فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است |
input |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
strip |
حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه |
inputted |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
baltic exchange |
بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد |
menu |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
mid user |
اپراتوری که اطلاعات مربوطه را از پایگاه داده ها دریافت میکند برای مشتری یا کاربر |
menus |
مجموعه انتخابهایی که زیر ورودی مربوطه در میله منو نمایش داده می شوند |
patches |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
patch |
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند |
buyer's over |
حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد |
frequently |
صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است |
serfs |
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند |
serf |
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند |
finger |
برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند |
fingers |
برنامه نرم افزاری که اطلاعات مربوطه به کاربر را به پایه آدرس پست الکترونیکی بازیابی میکند |
pleiades |
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین |
Apple Mac |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
Apple Macintosh computer |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
The two cars had a head –on collision. |
دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو) |
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. |
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد |
float |
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد |
floated |
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد |
floats |
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد |
array |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
arrays |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
operational |
آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است |
introduce |
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی |
introduced |
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی |
introduces |
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی |
introducing |
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی |
investigations |
جستجو |
seeks |
جستجو |
rummage |
جستجو |
look up |
جستجو |
investigation |
جستجو |
seek |
جستجو |
hunt |
جستجو |
hunts |
جستجو |
inquisitions |
جستجو |
querying |
جستجو |
rummaged |
جستجو |
rummages |
جستجو |
researches |
جستجو |
researching |
جستجو |
queried |
جستجو |
researched |
جستجو |
research |
جستجو |
queries |
جستجو |
query |
جستجو |
seeking |
جستجو |
rummaging |
جستجو |
inquisition |
جستجو |
database |
جستجو |
searches |
جستجو |
prowl |
جستجو |
searched |
جستجو |
right of search |
حق جستجو |
search |
جستجو |
on the lurk |
در جستجو |
searchingly |
جستجو |
probe |
جستجو |
probed |
جستجو |
probes |
جستجو |
quests |
جستجو |
quest |
جستجو |
prowls |
جستجو |
prowling |
جستجو |
prowled |
جستجو |
hunted |
جستجو |
databases |
جستجو |
failures |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
failure |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
literacy |
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی |
blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
hunt after |
جستجو کردن |
seeks |
جستجو کردن |
hunt up |
جستجو کردن |
to hunt up |
جستجو کردن |
hunt out |
با جستجو یافتن |
hunt for |
جستجو کردن |
seach |
جستجو کردن |
seeds |
جستجو کردن |
search |
جستجو کردن |
quester |
جستجو کننده |
searches |
جستجو کردن |
searchingly |
جستجو کردن |
searched |
جستجو کردن |
mouser |
جستجو کننده |
scours |
جستجو کردن |
scoured |
جستجو کردن |
elimination |
در حین جستجو |
disquisition |
تحقیق جستجو |
mouse |
جستجو کردن |
mouses |
جستجو کردن |
to browse through |
جستجو کردن |
seek |
جستجو کردن |
searcher |
جستجو کننده |
searchers |
جستجو کننده |
to search after |
جستجو کردن |
to rummage |
جستجو کردن |
ransacks |
جستجو کردن |
seeking |
جستجو کردن |
corrective maintenance |
عمل جستجو |
ransack |
جستجو کردن |
ransacked |
جستجو کردن |
ransacking |
جستجو کردن |
scour |
جستجو کردن |
search and replace |
جستجو و جایگزینی |
search result |
نتیجه جستجو |