Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
pinfall
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
Other Matches
fills
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fill
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
dead wood
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
pumpkins
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkin
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
counts
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
blows
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blow
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
mixer
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixers
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
maples
میلههای بولینگ
spiller
انداختن تمام میلههای بولینگ با
setup
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
hig low jack
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
pin deck
قسمت زیر میلههای بولینگ
bedpost
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
converting
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converted
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
double pinochle
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
golden gate
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
big four
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
pocket split
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
converts
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
half worcester
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
convert
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
baby split
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
pinspotter
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
foundation
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pick a cherry
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
pinsetter
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
wood
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pits
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
worcester
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pit
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
spread eagle
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
spot bowler
بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
high
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highs
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
highest
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
brooklyn
ضربه به میله جلو بولینگ بسمتی مخالف دست گوی انداز
grossing
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosses
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosser
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossest
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossed
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
lofts
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
loft
ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
tonner
کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
pocket
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pockets
کیسه یاجیبهای 6 گانه میز بیلیارد انداختن گوی به کیسه دربازی بیلیارد فاصله بین میلههای 1 و 3 برای بازیگرراست دست و 1 و 2 برای بازیگر چپ دست بولینگ
pin
ضربه فنی کشتی میخ سنگ نوردی
pinning
ضربه فنی کشتی میخ سنگ نوردی
pinned
ضربه فنی کشتی میخ سنگ نوردی
touch
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
touches
برخورد شمشیر به بدن ضربه فنی کشتی
behind the times
<idiom>
از مد افتاده عقب افتاده فرهنگی
combinatorics
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
round
تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest
تعداد تیر تعداد شلیک دور
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
oddest
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
grates
میلههای اهنی
grate
میلههای اهنی
leaving
میلههای جامانده
grated
میلههای اهنی
split
میلههای باقیمانده
leave
میلههای جامانده
seal bars
میلههای اب بندی
net posts
میلههای تور
parallel bars
میلههای پارالل
rods of corti
میلههای کورتی
four horsemen
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
picket fence
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
connections
میلههای رابط
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
bacillary
بشکل میلههای کوچک
grates
پنجره میلههای اهخنی
driving bit
هویزه میلههای اسب
grated
پنجره میلههای اهخنی
cross barred
دارای میلههای عرضی
grate
پنجره میلههای اهخنی
bacillar
بشکل میلههای کوچک
seat bars
میلههای تکیه گاه
stanchion
میلههای عمودی ناو
sclaff
ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
end
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
hand
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
sour apple
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
studs
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
grids
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
lanternpinion
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
shank
ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
bocci
بولینگ ایتالیایی
bowling
بازی بولینگ
curl
بولینگ روی یخ
curled
بولینگ روی یخ
curls
بولینگ روی یخ
bowl
بازی بولینگ
bowls
بازی بولینگ
bowling alley
تالار بولینگ
bowling alleys
تالار بولینگ
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
columnar
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
sashes
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
bar graph
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sash
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
mother-in-law
میله شماره 7 بولینگ
headpin
میله شماره 1 بولینگ
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
lawn bowling
بولینگ روی چمن
director
سرپرست تیم بولینگ
skittle
میله چوبی بولینگ
mothers-in-law
میله شماره 7 بولینگ
ball return
بازگشت گوی بولینگ
directors
سرپرست تیم بولینگ
nine pins
نوعی بولینگ قدیمی
dead
گوی بولینگ ضعیف
kingpin
میله شماره 5 بولینگ
kingpin
میله بازی بولینگ
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
carry
انداختن یک یا دو میله بولینگ
carries
انداختن یک یا دو میله بولینگ
tenpin
بازی بولینگ ده میلهای
carried
انداختن یک یا دو میله بولینگ
candlepin
میله باریک بولینگ
carrying
انداختن یک یا دو میله بولینگ
bar chart
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
histogram
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
screw picket
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
crankpin
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
old hat
از مد افتاده
mellows
جا افتاده
low
افتاده
unassuming
افتاده
downfallen
افتاده
flagging
افتاده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com