| Total search result: 201 (25 milliseconds) | 
			 | 
		
		
			 | 
			 | 
		
		
			| English | 
			Persian | 
		
		
		| derived demand     | 
		تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .   | 
		
	
		| 
 | 
	
	
		| 	
 | 
	
				
				
					| Other Matches | 
				
				
					 | 
				
		
		| Novell     | 
		شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود   | 
		
	
		
		| capital intensive goods     | 
		کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است   | 
		
	
		
		| factor of production     | 
		عامل تولید   | 
		
	
		
		| factor cost     | 
		هزینه عامل تولید   | 
		
	
		
		| two input firm     | 
		بنگاه تولیدی باد و عامل تولید   | 
		
	
		
		| factor cost     | 
		قیمت تمام شده عامل تولید   | 
		
	
		
		| physiocratic system     | 
		روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است   | 
		
	
		
		| reserved character     | 
		حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود   | 
		
	
		
		| components     | 
		1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند   | 
		
	
		
		| component     | 
		1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند   | 
		
	
		
		| intensive cultivation     | 
		اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود   | 
		
	
		
		| piggybacks     | 
		سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود   | 
		
	
		
		| piggyback     | 
		سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود   | 
		
	
		
		| shells     | 
		نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود   | 
		
	
		
		| shell     | 
		نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود   | 
		
	
		
		| shelling     | 
		نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود   | 
		
	
		
		| vibrator     | 
		منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود   | 
		
	
		
		| vibrators     | 
		منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود   | 
		
	
		
		| seconded     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| seconding     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| seconds     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| second     | 
		مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست   | 
		
	
		
		| capacity cost     | 
		هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت   | 
		
	
		
		| public good     | 
		کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد   | 
		
	
		
		| self-     | 
		قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان   | 
		
	
		
		| metacompilation     | 
		کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود   | 
		
	
		
		| MS DOS     | 
		سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود   | 
		
	
		
		| planar     | 
		روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت   | 
		
	
		
		| wrming message     | 
		پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود   | 
		
	
		
		| oem     | 
		شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند   | 
		
	
		
		| marginal productivity law     | 
		قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت   | 
		
	
		
		| matrixes     | 
		چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود   | 
		
	
		
		| matrix     | 
		چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود   | 
		
	
		
		| cyanogen agent     | 
		عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن   | 
		
	
		
		| acceleration principle     | 
		یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید   | 
		
	
		
		| startup disk     | 
		فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود   | 
		
	
		
		| actuator     | 
		محرک بازوی عامل مکانیسم عامل   | 
		
	
		
		structure       | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| structures     | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| structuring     | 
		زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود   | 
		
	
		
		| digitize     | 
		تصویری که برای تولید سیگنال آنالوگی که بعد به دیجیتال تبدیل میشود و روی کامپیوتر ذخیره شود یا نمایش داده شود   | 
		
	
		
		| cobb doglas production function     | 
		ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است   | 
		
	
		
		| throughput     | 
		نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود   | 
		
	
		
		| town fog     | 
		نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود   | 
		
	
		
		| config.sys     | 
		این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود   | 
		
	
		
		| crystals     | 
		صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود   | 
		
	
		
		| crystal     | 
		صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود   | 
		
	
		
		| pilot line operation     | 
		کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید   | 
		
	
		
		| embryophyte     | 
		گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید   | 
		
	
		
		| producer's goods     | 
		هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند   | 
		
	
		
		| POSIX     | 
		استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود   | 
		
	
		
		| income elasticity of demand     | 
		تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E   | 
		
	
		
		| blood agent     | 
		عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون   | 
		
	
		
		| class a agent officer     | 
		افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل   | 
		
	
		
		| euler theorem     | 
		در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد   | 
		
	
		
		| netware     | 
		برنامه کاربردی که تحت سیستم عامل Netware اجرا میشود   | 
		
	
		
		| production overheads     | 
		هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید   | 
		
	
		
		| profits a prendre     | 
		درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود   | 
		
	
		
		| estopel     | 
		عملی که باعث میشود عامل از طرح دعوی یاادعا یا تکذیب و انکار   | 
		
	
		
		| cp/m     | 
		سیستم عامل برای ریزپردازنده   | 
		
	
		
		| increasing cost industry     | 
		حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود   | 
		
	
		
		| bootstrap     | 
		مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود   | 
		
	
		
		| static propeller thrust     | 
		تراستی که توسط یک ملخ تولید میشود   | 
		
	
		
		| piece parts     | 
		قطعاتی که در تولید محصول بکاربرده میشود   | 
		
	
		
		| cp/m     | 
		سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		DOS-MS سیستم عامل تک کاربره و تک کاره است و توسط کار خط دستور کنترل میشود   | 
		
	
		
		| ACPI     | 
		که باعث میشود سیستم عامل به طور خودکار سخت افزار مناسب را تشخیص دهد   | 
		
	
		
		| delays     | 
		دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد   | 
		
	
		
		| cycle stock     | 
		موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود   | 
		
	
		
		| delaying     | 
		دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد   | 
		
	
		
		| delay     | 
		دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد   | 
		
	
		
		| server     | 
		سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM   | 
		
	
		
		| pc dos     | 
		سیستم عامل دیسک برای کامپیوتر شخصی   | 
		
	
		
		| LAN Server     | 
		سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM   | 
		
	
		
		| job stream     | 
		ورودی برای سیستم عامل مسیل عملیات   | 
		
	
		
		| EXE file     | 
		در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست   | 
		
	
		
		| cost fraction     | 
		نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات   | 
		
	
		
		| turnaround time     | 
		زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است   | 
		
	
		
		| beta range     | 
		حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی   | 
		
	
		
		| Kaleida Labs     | 
		شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای   | 
		
	
		
		| entry     | 
		نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل   | 
		
	
		
		| declassified cost     | 
		هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد   | 
		
	
		
		| feed stock     | 
		مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود   | 
		
	
		
		| phoneme     | 
		برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا   | 
		
	
		
		| microsoft     | 
		بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی   | 
		
	
		
		| source     | 
		ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات   | 
		
	
		
		| law of demand     | 
		براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود   | 
		
	
		
		| season cracking     | 
		ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود   | 
		
	
		
		| execute     | 
		دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| LAN Manager     | 
		سیستم عامل شبکه توسعه یافته توسط ماکروسافت برای PC   | 
		
	
		
		| executing     | 
		دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| executed     | 
		دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| executes     | 
		دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه   | 
		
	
		
		| rope chaff     | 
		وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود   | 
		
	
		
		| countervailing power     | 
		مثلااتحادیه کارگران که درواکنش به قدرت تولید کننده انحصاری ایجاد میشود   | 
		
	
		
		| jobs     | 
		استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر   | 
		
	
		
		| job     | 
		استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر   | 
		
	
		
		| broodmare     | 
		مادیان برای تولید نژاد   | 
		
	
		
		| stallation     | 
		اسب نر برای تولید مثل   | 
		
	
		
		| grey scale     | 
		سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود   | 
		
	
		
		| user     | 
		بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست   | 
		
	
		
		| allocations     | 
		فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند   | 
		
	
		
		| unmount     | 
		برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست   | 
		
	
		
		| allocation     | 
		فرآیندی که در آن سیستم عامل برای برنامه کاربردی حافظه لازم را فراهم میکند   | 
		
	
		
		| foregrounding     | 
		اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره   | 
		
	
		
		| users     | 
		بخشی از حافظه که برای کاربر فراهم است و حاوی سیستم عامل نیست   | 
		
	
		
		| aux     | 
		مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS   | 
		
	
		
		| supervisor     | 
		ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند   | 
		
	
		
		| supervisors     | 
		ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند   | 
		
	
		
		| product     | 
		ول مواد لازم برای تولید یک محصول   | 
		
	
		
		| indexer     | 
		برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند   | 
		
	
		
		| products     | 
		ول مواد لازم برای تولید یک محصول   | 
		
	
		
		| products     | 
		محصول تولید شده برای فروش   | 
		
	
		
		| generator     | 
		دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی   | 
		
	
		
		| generators     | 
		دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی   | 
		
	
		
		| product     | 
		محصول تولید شده برای فروش   | 
		
	
		
		| cryptocompromise     | 
		تولید خطر برای مخابرات رمز   | 
		
	
		
		| monitored     | 
		برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین   | 
		
	
		
		| monitors     | 
		برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین   | 
		
	
		
		| monitor     | 
		برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین   | 
		
	
		
		attribute       | 
		مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است   | 
		
	
		
		| attributing     | 
		مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است   | 
		
	
		
		| attributes     | 
		مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است   | 
		
	
		
		| process     | 
		انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه   | 
		
	
		
		| seed     | 
		مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی   | 
		
	
		
		| Paintbrush/Paint     | 
		windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap   | 
		
	
		
		| amphimictic     | 
		مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد   | 
		
	
		
		| primitive     | 
		برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی   | 
		
	
		
		| seeds     | 
		مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی   | 
		
	
		
		| processes     | 
		انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه   | 
		
	
		
		| atari     | 
		نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود   | 
		
	
		
		| wordperfect     | 
		برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود   | 
		
	
		
		| spermary     | 
		غده تولید کننده منی محل تولید منی   | 
		
	
		
		| dynamic condition     | 
		شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت   | 
		
	
		
		| signal     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| signalled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| publish     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| publishes     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| published     | 
		1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .   | 
		
	
		
		| signaled     | 
		1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی   | 
		
	
		
		| monadic operator     | 
		عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند   | 
		
	
		
		| MDs     | 
		دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک   | 
		
	
		
		| MD     | 
		دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک   | 
		
	
		
		| installable device driver     | 
		درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود   | 
		
	
		
		| managers     | 
		نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد   | 
		
	
		
		| graphical user interface     | 
		واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل   | 
		
	
		
		| manager     | 
		نرم افزار انتهایی مط لوب برای کاربر که امکان دستیابی راحت به دستورات سیستم عامل میدهد   | 
		
	
		
		| generates     | 
		استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه   | 
		
	
		
		| directories     | 
		در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک   | 
		
	
		
		| effective     | 
		آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است   | 
		
	
		
		| clock     | 
		مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند   | 
		
	
		
		| directory     | 
		در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک   | 
		
	
		
		| number     | 
		عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا   | 
		
	
		
		| stability     | 
		توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه   | 
		
	
		
		| generate     | 
		استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه   | 
		
	
		
		| clocks     | 
		مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند   | 
		
	
		
		| numbers     | 
		عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا   | 
		
	
		
		| primitive     | 
		تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-   | 
		
	
		
		| generated     | 
		استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه   | 
		
	
		
		| generating     | 
		استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه   | 
		
	
		
		| auto     | 
		توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع   | 
		
	
		
		| autos     | 
		توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع   | 
		
	
		
		| families     | 
		محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند   | 
		
	
		
		| family     | 
		محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند   | 
		
	
		
		| eisa     | 
		گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است   | 
		
	
		
		| directories     | 
		در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک   | 
		
	
		
		| modular     | 
		با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر   | 
		
	
		
		| brake specific fuel consumption     | 
		مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت   | 
		
	
		
		| silicon     | 
		عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC   | 
		
	
		
		| cam     | 
		استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید   | 
		
	
		
		| cams     | 
		استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید   | 
		
	
		
		| directory     | 
		در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک   | 
		
	
		
		| spray attack     | 
		پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات   | 
		
	
		
		| mixed capitalism     | 
		نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد   | 
		
	
		
		| full     | 
		مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند   | 
		
	
		
		| fullest     | 
		مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند   | 
		
	
		
		| grandfather file     | 
		دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود   | 
		
	
		
		image       | 
		توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش   | 
		
	
		
		| COMPAQ     | 
		شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود   | 
		
	
		
		images       | 
		توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش   | 
		
	
		
		| processor     | 
		کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...   | 
		
	
		
		| international standards organization     | 
		سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند   | 
		
	
		
		| magneto electricity     | 
		نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود   | 
		
	
		
		| burned     | 
		کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است   | 
		
	
		
		| redirected     | 
		حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف   | 
		
	
		
		| redirects     | 
		حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف   | 
		
	
		
		| redirect     | 
		حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف   | 
		
	
		
		| redirecting     | 
		حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف   | 
		
	
		
		| p system     | 
		سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند   | 
		
	
		
		| native     | 
		کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.   | 
		
	
		
		| natives     | 
		کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.   | 
		
	
		
		| arc elasticity of demand     | 
		عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :   | 
		
	
		
		| skin paint     | 
		نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود   | 
		
	
		
		| bow wave     | 
		موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه   | 
		
	
		
		| gnp gap     | 
		شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه   | 
		
	
		
		| executives     | 
		دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود   | 
		
	
		
		| executive     | 
		دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود   | 
		
	
		
		| generates     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generated     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   | 
		
	
		
		| generate     | 
		محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است   |