Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
Acorn Computers
توسعه دهندگان میکروبی BBC و کامپیوتر Archimedes
Other Matches
association for computing machinery
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
asepsis
بی میکروبی
microbial
میکروبی
fourth generation computers
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
germ warfare
جنگ میکروبی
biological half time
زمان فعالیت یک عامل میکروبی
the rear vassals
مالیات دهندگان
strep throat
گلو درد میکروبی گلودرد استرپتوکوکی
poll
تعداد رای دهندگان
polls
تعداد رای دهندگان
polled
تعداد رای دهندگان
enhancing
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhances
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
characteristics of underdeveloping
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
troupes
دسته بازیگران ونمایش دهندگان
troupe
دسته بازیگران ونمایش دهندگان
trouper
عضو دسته نمایش دهندگان سپاهی
stalking horse
کاندیدای نامزدشده برای ایجاد تفرقه در رای دهندگان
enhancements
توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
treating
جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
minicomputer
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
outreach
توسعه یافتن توسعه
remoter
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
slave
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaved
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
literate
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
load module
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
assembler
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
downward
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده
downsize
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه .
processor
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی
interfacing
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
host computer
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computers
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
identification
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
CTR
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
naive user
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد
preprocessor
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی
outputs
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
layers
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
reset key
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
layer
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
special purpose computer
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
computing
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها
number cruncher
کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
applebus
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
automonitor
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند
three address computer
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
main memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
primary memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
main store
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
processor
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
remoter
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
bootstrap
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود
power down
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
RPC
روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
embedded code
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
stored program computer
کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده
outspread
توسعه
extension
توسعه
upgrowth
توسعه
enlarging
توسعه
amplification
توسعه
promotion
توسعه
stop go policy
توسعه
development
توسعه
increment
توسعه
increments
توسعه
enlargement
توسعه
enlargements
توسعه
promotions
توسعه
expansion
توسعه
enlarges
توسعه
developments
توسعه
enlarge
توسعه
extensions
توسعه
spreads
توسعه
delelopment
توسعه
spread
توسعه
enlarged
توسعه
monetary expansion
توسعه پولی
boomed
توسعه یافتن
expanses
بسط و توسعه
technical development
توسعه فنی
booming
توسعه یافتن
pole of development
قطب توسعه
expanse
بسط و توسعه
extensible
توسعه پذیر
increscent
زیادی توسعه
urban renewal
توسعه شهری
uneven development
توسعه نامتوازن
underdevelopment
توسعه نیافتگی
extendable
توسعه پذیر
under development
دردست توسعه
developement
توسعه دادن
path of expansion
مسیر توسعه
boomed
توسعه عظیم
boom
توسعه یافتن
to open out
توسعه دادن
boom
توسعه عظیم
historical development
توسعه تاریخی
develop
توسعه دادن
amplification
توسعه تقویت
open out
توسعه دادن
increase
توسعه دادن
progation
توسعه تکثیر
underdeveloped
توسعه نیافته
research and development
تحقیق و توسعه
regional development
توسعه ناحیهای
regional development
توسعه منطقهای
anti development policy
سیاست ضد توسعه
increased
توسعه دادن
increases
توسعه دادن
phasess of development
مراحل توسعه
expansion
گسترش توسعه
expansive
متمایل به توسعه
expansionist
توسعه طلبی
social development
توسعه اجتماعی
internal development
توسعه داخلی
booms
توسعه یافتن
combat development
توسعه رزمی
booms
توسعه عظیم
export promotion
توسعه صادرات
booming
توسعه عظیم
self development
توسعه نفس
expansionism
توسعه طلبی
pattern of development
الگوی توسعه
extensibility
توسعه پذیری
cultural development
توسعه فرهنگی
enlarging
توسعه دادن
enrich
توسعه دادن
development time
زمان توسعه
development tools
ابزار توسعه
enriches
توسعه دادن
enriching
توسعه دادن
economic development
توسعه اقتصادی
exepandable
قابل توسعه
expandability
قابلیت توسعه
expanded , capacity
توسعه فرفیت
expandsionism
توسعه طلبی
promote
توسعه دادن
promoted
توسعه دادن
development policy
سیاست توسعه
rural development
توسعه روستائی
develops
توسعه دادن
enlarge
توسعه دادن
spread
توسعه دادن
spreads
توسعه دادن
enlarged
توسعه دادن
enlarges
توسعه دادن
to unfold
توسعه دادن
development bank
بانک توسعه
development plan
برنامه توسعه
promotes
توسعه دادن
promoting
توسعه دادن
extends
توسعه دادن
extending
توسعه دادن
extend
توسعه دادن
Random-access memory
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
remotest
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remote
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
extended memory
حافظه توسعه یافته
corrosive attack
اغاز و توسعه خورندگی
top down development
توسعه از بالا به پایین
program development tools
ابزار توسعه برنامه
development planning
برنامه ریزی توسعه
development countries
کشورهای قابل توسعه
development cost
هزینه توسعه در تولیدمحصول
developing countries
کشورهای در حال توسعه
desired rate of development
نرخ مطلوب توسعه
inextension
عدم امتداد یا توسعه
increments
افزایش در حقوق توسعه
extendible
قابل توسعه کش دار
microcomputer development system
سیستم توسعه ریزکامپیوتر
develop
توسعه دادن اشکارکردن
step backwards
برگشت
[به حالت کم توسعه]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com