English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
daggerboard تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
Other Matches
ballast فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
field روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
hike out خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
pre imaging تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
float fishing ماهیگیری با قایق متحرک
quadrantal davit قایق بالابر متحرک
sliding seat نشیمنگاه متحرک در قایق مسابقه
mooch گرفتن ماهی ازاد با قایق متحرک
troll بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
trolls بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
adjustable shelf صفحه متحرک
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
centerboard تیر یا صفحه اهنی میان قایق
device CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
devices CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
flatbed قلم متحرک که نمودارها را تحت کنترل کامپیوتر روی یک صفحه کاغذ مسط ح می کشد
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
fin برای حفظ تعادل
fins برای حفظ تعادل
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
cues پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cue پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
least recently used algorithm الگوریتمی که صفحه حافظه که پیش از همه دستیابی شده بود را پیدا میکند و پاک میکند تا فضا برای صفحه بعد ایجاد شود
analogue صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
z buffer محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
monitor صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitored صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
handicap مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
self poise تعادل بدون پایه یا پشیبان تعادل ناپایدار
pens رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
penned رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
penning رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
pen رسامی که از قلمهای متحرک برای رسم روی کاغذ استفاده میکند
ikon نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
sneakboat قایق ته پهن برای شکارمرغابی
sneakbox قایق ته پهن برای شکارمرغابی
When is there a ferry to ...? چه وقت قایق برای ... هست؟
plotter رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
plotters رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
times 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
walras law براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
burdended فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
sportfisherman قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
bailer سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
bollard تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
painter طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
painters طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
marlinespike وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
outrigger چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
hydroplanes نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
hydroplane نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
hydroplaning نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
counterweights حالت تعادل وزنه تعادل
counterweight حالت تعادل وزنه تعادل
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
mooring penant طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
handicaps امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
trapoze سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
bolster plate صفحه برای مهار کردن
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
diver's flag پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
koalapad صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
formed دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
mouses که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
forms دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
line drawing خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
line drawings خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود
mouse که از mouse و نه صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند
stability توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
ActiveX که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
multiplan یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
picking device دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
microwriter صفحه کلید و نمایش قابل حمل برای تایپ در حین سفر
colour صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
off screen buffer فضای RAM برای نگهداری تصویر پیش از نمایش آن روی صفحه
colours صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
alerts تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alerted تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
alert تابلوی اخطار روی صفحه نمایش برای آگاهی دادن به کاربر
deflector صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
images توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
lotus شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
page 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
zones ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
stroke یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroked یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
zone ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
bubble help خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
pages 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
lotuses شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
stroking یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
notepad بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
frame بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
paged 2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
notepads بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است
strokes یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
image توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
ega در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
multifunction صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد
resolving power اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
burn in علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
aperture mask استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
shadowmask صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
autos توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
images فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
auto توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
kernel تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
d.p.i. روش استاندارد برای شرح میزان resolation در چاپگرهای motrix-dot یا لیزری یا صفحه نمایش
jukebox جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
shield صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
tactile صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
shields صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
laserjet چاپگر لیزری سافت Hewelett Packard که برای شرح صفحه از زبان PCL استفاده میکند
D SUB connector ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
overlaying قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
qwerty صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
TrueType فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود
Print Manager امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
styluses وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
styli وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
overlay قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
description زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
key کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
sense probe مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
flowchart صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
descriptions زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
storage TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
green phosphor فسفری که برای پوشش صفحات تک رنگ بسیار استفاده میشود. که حروف سبز را روی پشت صفحه سیاه نشان میدهد
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
vertical تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com