English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
junction box جعبه ترمینال
junction boxes جعبه ترمینال
terminal box جعبه ترمینال
Other Matches
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
virtual مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود
teleprinter واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
ro terminal ترمینال- RO
battery bus ترمینال
pole post clamp ترمینال
grip ترمینال
gripped ترمینال
gripping ترمینال
binding screw ترمینال
bus terminal ترمینال
line terminal ترمینال خط
terminals ترمینال
terminal ترمینال
grips ترمینال
video terminal ترمینال تصویری
data terminal ترمینال داده
smart terminal ترمینال هوشمند
tv terminal ترمینال تلویزیونی
terminal voltage ولتاژ ترمینال
primery terminal ترمینال اولیه
remote terminal ترمینال دوردست
terminal stand پایه ترمینال
battery terminal ترمینال باطری
holders ترمینال سرپیچ
terminal board تخته ترمینال
transformer terminal ترمینال ترانسفورماتور
filament terminal ترمینال فیلامان
earth terminal ترمینال زمین
input terminal ترمینال ورودی
local terminal ترمینال محلی
collector terminal ترمینال کلکتور
input terminal ترمینال اولیه
intelligent terminal ترمینال هوشمند
intermediate terminal ترمینال میانی
clamp bolt پیچ ترمینال
grid terminal ترمینال شبکه
dumb terminal ترمینال گنگ
holder ترمینال سرپیچ
display terminal ترمینال نمایش
grid clip ترمینال شبکه
grid cap ترمینال شبکه
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
air terminal ترمینال هوایی
air terminals ترمینال هوایی
clamps در قید گذاشتن ترمینال
clamped در قید گذاشتن ترمینال
point of sale terminal ترمینال فروش اطلاعات
clips ترمینال باطری بست
dte وسیله ترمینال داده
barrel وفیفه هدایت در یک ترمینال
remote terminal ترمینال راه دور
barrels وفیفه هدایت در یک ترمینال
visual display terminal ترمینال نمایش بصری
clamp در قید گذاشتن ترمینال
clamping در قید گذاشتن ترمینال
clip ترمینال باطری بست
dial up terminal ترمینال شماره گیری
clipped ترمینال باطری بست
clippings ترمینال باطری بست
data terminal ready امادگی ترمینال داده
vdt ترمینال نمایش بصری
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
cursive scanning پیمایش با یک ترمینال ویدئویی
user's terminal ترمینال استفاده کننده
programmable terminal ترمینال قابل برنامه ریزی
anode ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
anodes ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
cathodes ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathode ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
dumb terminal پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
slaves ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
attention کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
drain یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
draining یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
attentions کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
slave ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
smarting ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smartest ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
smarted ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
enters وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
smart ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
entered وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
slaved ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
satellites ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
satellite ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
slaving ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود
smarter ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
site poll قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
smarts ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند
user programmable terminal ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
drains یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
enter وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
multi terminal system سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
local وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
locals وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
cybercafe شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
boxes جعبه
cist جعبه
chest set جعبه
incasement جعبه
box جعبه
chests جعبه
chest جعبه
cage جعبه
kits جعبه
kit جعبه
cages جعبه
hot bus bar جعبه
case جعبه
air box جعبه دم
cases جعبه
box pass جعبه رخ ده
hutches جعبه
drawer جعبه
drawers جعبه
hutch جعبه
ro ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند
jobs ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
job ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
logs بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
vdt Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر
ring نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
overhead مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه
log بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده .
box maker جعبه ساز
distribution box جعبه انشعاب
distribution box جعبه تقسیم
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
hatboxes جعبه کلاه
hatbox جعبه کلاه
box connector رابط جعبه
splice box جعبه تقسیم
air box جعبه هوا
cartridge box جعبه فشنگ
ammunition chest جعبه مهمات
decision box جعبه تصمیم
battery bus جعبه تقسیم
battery box جعبه باتری
chain case جعبه زنجیر
holdall جعبه هزارپیشه
gear case جعبه دنده
gear box جعبه دنده
demolition kit جعبه تخریب
breakout box جعبه قطع
distributing box جعبه تقسیم
discrimination box جعبه افتراق
carter جعبه کارتر
alarm box جعبه الارم
bernoulli box جعبه برنولی
battery case جعبه باتری
holdalls جعبه هزارپیشه
coil box جعبه پیچک
boxy جعبه مانند
conduit box جعبه انشعاب
box stall جعبه اخور
box suitmeats جعبه شیرینی
black box جعبه سیاه
crankcase جعبه کارتر
boxes جعبه مقوایی
cotainer جعبه باطری
connection box جعبه اتصال
carton جعبه مقوایی
cartons جعبه مقوایی
completed case جعبه پر شده
busbar جعبه تقسیم
battery box جعبه باطری
phantom target جعبه بازاوا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com