Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
remainder
حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
Other Matches
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
recode
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
esorow
سندرسمی که اجرای ان موکول به تحقق شرطی باشد
estate in remainder
ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
double adultery
زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
gold standards
حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
interlocking directorate
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
cards
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
damage feasant
درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
close price
دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
innocent passage
مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
loan word
واژهای که از زبان دیگری گرفته باشد
unless otherwise specified
مگر به ترتیب دیگری تعیین شده باشد
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
vacuity
قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
unless otherwise agreement
مگر به ترتیب دیگری توافق شده باشد
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
document
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documented
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting
وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
optimizer
برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد
tandem
باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
tandems
باقی گذاشتن دو میله که یکی پشت دیگری باشد
ullage
قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
contructive larcency
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
acronym
کلمه ای که از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
mandatory power
دولتی که قیم و سرپرست دولت یا حکومت یا سرزمین دیگری باشد
acronyms
کلمه ایکه از حرف اول کلمات دیگری ترکیب شده باشد
semi detached
درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-detached
درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
karadja medallion
ترنج کرجی
[این طرح مربوط به منطقه ای بین اهر و تبریز می باشد که در آن ترنج حالت کشیده داشته و هشت وجه آنرا با حالتی از قلاب می پوشانند.]
off print
چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
defaulting
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
default
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
Temerchin motife
نگاره تمرچین
[این نقش هشت ضلعی در فرش های افغانی، ترکمنی و قفقازی بکار رفته و ویژگی خاص آن تکرار حالتی از ماهی در طراحی است و بصورت چهار قاب مشابه با تضاد رنگی می باشد.]
interventions
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
intervention
هر عملی که ازناحیه یک دولت صادر شده نتیجه ان تزلزل حاکمیت واستقلال داخلی و خارجی کشور دیگری باشد
hinge
منوط بودن بر
hinges
منوط بودن بر
overflow
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflowed
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
implied trust
امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
content addressable addressing
محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
it depends on his approval
منوط به موافقت و تصویب اوست
default
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
joint tenants
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
defaulting
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaults
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
emulation
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
subrogate
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letter
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
positivism
تحقق
substantiation
تحقق
verification
تحقق
entelechy
تحقق
realization
تحقق
carry ineffect
تحقق بخشیدن
realised
تحقق یافتن
put ineffect
تحقق بخشیدن
implement
تحقق بخشیدن
realizable
قابل تحقق
realizable
تحقق پذیر
incertitude
عدم تحقق
carry out
تحقق بخشیدن
realistically
تحقق گرای
realist
تحقق گرای
realists
تحقق گرای
realistic
تحقق گرای
incertiude
عدم تحقق
actualize
تحقق بخشیدن
realism
تحقق گرایی
actualise
[British]
تحقق بخشیدن
realised
تحقق بخشیدن
realises
تحقق یافتن
put into effect
تحقق بخشیدن
put inpractice
تحقق بخشیدن
carry into effect
تحقق بخشیدن
make something happen
تحقق بخشیدن
come off
تحقق یافتن
realizing
تحقق یافتن
realizes
تحقق بخشیدن
realizes
تحقق یافتن
realized
تحقق بخشیدن
realises
تحقق بخشیدن
realising
تحقق یافتن
realising
تحقق بخشیدن
realize
تحقق یافتن
realize
تحقق بخشیدن
realizing
تحقق بخشیدن
realized
تحقق یافتن
fiats
امری
fiat
امری
imperatives
امری
imperative
امری
magistral
امری
lost causes
هدف تحقق نیافتنی
scholasticate
اهل تحقق وتتبع
validation of a model
تحقق پذیری یک الگو
validation of a hypothesis
تحقق پذیری یک فرضیه
lost cause
هدف تحقق نیافتنی
factual
حقیقت امری
jussive
حالت امری
imperative statement
حکم امری
factually
حقیقت امری
jussive
کلمهء امری
forthcoming
<adj.>
آماده به ارائه
[نزدیک به تحقق]
see the light of day
<idiom>
متولد شدن ،تحقق یافتن
nonfeasance
قصور در انجام امری
committed
متعهدبانجام امری نمودن
committing
متعهدبانجام امری نمودن
commit
متعهدبانجام امری نمودن
whipping boy
وجه المصالحه امری
commits
متعهدبانجام امری نمودن
prolepsis
تقدیم یا تقدم امری
estate in reversion
هبهای که مدتی پس از انشاء تحقق یابد
depends
مربوط بودن منوط بودن
depended
مربوط بودن منوط بودن
depend
مربوط بودن منوط بودن
to make inquires into a matter
در امری تحقیقات بعمل اوردن
precognition
الهام قبل ازوقوع امری
to evolve a fact
چگونگی امری را فاهر کردن
sin of omission
گناه فروگذاری از انجام امری
that is a thing
این امری است علیحده
bring about
سبب وقوع امری شدن
hunch
فن احساس وقوع امری در اینده
betoken
دلالت کردن بر دال بر امری
hunching
فن احساس وقوع امری در اینده
hunches
فن احساس وقوع امری در اینده
hunched
فن احساس وقوع امری در اینده
postulancy
کاندید نامزد انجام امری
prerequisite
شرط قبلی لازمه امری
prerequisites
شرط قبلی لازمه امری
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
to engage yourself to do something
خود را به انجام امری متعهد نمودن
to commit yourself to do something
خود را به انجام امری متعهد نمودن
hindsight
درک یا فهم امری که واقع شده
preordain
قبلا وقوع امری را ترتیب دادن
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
pool
عده کارمند اماده برای انجام امری
pooled
عده کارمند اماده برای انجام امری
pools
عده کارمند اماده برای انجام امری
to thrash out the truth
حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن
to regard something as a matter of course
چیزی
[داستانی]
را امری آشکار در نظر گرفتن
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
mutualize
بطور مشترک امری را انجام دادن همزیستی کردن
boggle
دراثر امری ناگهان وحشت زده وناراحت شدن
inexpressiveness
بی حالتی
trimorphous
سه حالتی
trimorph
سه حالتی
expressional
حالتی
two state
دو حالتی
acatalectic
قاضی یاشخصی که نمیتواند به صحت امری اطمینان حاصل کند
two state jump
جهش دو حالتی
degenerates
چند حالتی
degenerating
چند حالتی
state equation
معادله حالتی
multiphase
چند حالتی
degenerated
چند حالتی
degenerate
چند حالتی
two state circuit
مدار دو حالتی
two state algebra
جبر دو حالتی
dichotomy
دو حالتی دورستگی
dichotomies
دو حالتی دورستگی
two state variable
متغییر دو حالتی
to fall into
دچار
[حالتی]
شدن
desperateness
حالتی که بیرون ازامیدباشد
strike an attitude
حالتی بخود گرفتن
trigon
سه حالتی ستاره سه تایی
impasse
حالتی که از ان رهایی نباشد
degeneracy
چند حالتی بودن
to get into
دچار
[حالتی]
شدن
demur
در CL حالتی است که مدعی علیه
demurred
در CL حالتی است که مدعی علیه
passages
انتقال از حالتی به حالت دیگر
passage
انتقال از حالتی به حالت دیگر
demurring
در CL حالتی است که مدعی علیه
demurs
در CL حالتی است که مدعی علیه
countersignature
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
emergencies
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency
حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
the greenish hue of blue
حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com