Dictiornary-Farsi | حالت زنانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
feminineness	حالت زنانه
feminity	حالت زنانه


Other Matches

peignoir	قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
feminality	طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
feminize	زنانه کردن زنانه شدن
the i	[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
modes	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modiste	کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
foreground	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
square	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analog	سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squared	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squares	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analogue	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
squaring	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
oblique case	حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor	وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest	حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
devitrify	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternates	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternate	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
genitive	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
plasticity	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
uart	قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectralness	حالت طیفی حالت شبحی
transitoriness	حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case	حالت نهائی حالت حدی
spectrality	حالت طیفی حالت شبحی
cold forming	حالت دهی در حالت سرد
femininely	زنانه
wifely	زنانه
feminine	زنانه
unmanly	زنانه
womanish	زنانه
gynaecic	زنانه
gynecic	زنانه
womanly	زنانه
crude	حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
hairdos	ارایشگر زنانه
couturier	خیاطخانه زنانه
unisex	زنانه - مردانه
mantua maker	خیاط زنانه
mantle	شنل زنانه
handbag	کیف زنانه
mantles	شنل زنانه
hairdo	ارایشگر زنانه
smock	روپوش زنانه
mantua maker	زنانه دوز
smocks	روپوش زنانه
pillion	زین زنانه
feminization	زنانه شدن
womanlike	مثل زن زنانه
womanliness	صفات زنانه
women's apartments	قسمت زنانه
side saddle	زین زنانه
tunc	بلوز زنانه
side-saddle	زین زنانه
pelisse	خرقه زنانه
handbags	کیف زنانه
scanties	تنکه زنانه
ladies' room	مستراح زنانه
cosmetology	ارایش زنانه
couturiere	زنانه دوز
cymar	زیرپیراهنی زنانه
scanties	شورت زنانه
petticoat	زیرپوش زنانه
camisole	زیرپوش زنانه
bandeau	نوارکلاه زنانه
sidesaddle	بازین زنانه
cestus	کمربند زنانه
sidesaddle	زین زنانه
petticoats	زیرپوش زنانه
shirtwaist	بلوز زنانه
distaff side	طرف زنانه
couture	خیاط زنانه
dressmaker	خیاط زنانه
dressmakers	خیاط زنانه
seamstress	خیاط زنانه
seamstresses	خیاط زنانه
couturiers	خیاطخانه زنانه
hen party	مهمانی زنانه
dress goods	قماشهای زنانه
hen parties	مهمانی زنانه
headdresses	روسری زنانه
headdress	روسری زنانه
head-dresses	روسری زنانه
dress making	زنانه دوزی
postilion	نوعی کلاه زنانه
smocks	روپوش زنانه دوختن
simar	ردا یاشنل زنانه
muliebrity	وفایف زنانه زنانگی
corset	شکم بند زنانه
corsets	شکم بند زنانه
pedal pushers	شلوار کوتاه زنانه
smock	روپوش زنانه دوختن
corsages	نیم تنه زنانه
female	زنانه جانور ماده
paletot	بالاپوش گشادمردانه یا زنانه
surcoat	ژاکت زنانه قرن 61
to make a curtsy	سلام زنانه کردن
corsage	نیم تنه زنانه
old womanish or manly	پیر زنانه ترسو
sunbonnet	کلاه افتابی زنانه
postillion	نوعی کلاه زنانه
mother hubbard	لباس گشاد زنانه
riding habits	جامه سواری زنانه
chatelain	کمربند زنجیری زنانه
bustier	پیراهن کوتاه زنانه
petticoat	زیر پیراهنی زنانه
powder rooms	مستراح یا توالت زنانه
powder room	مستراح یا توالت زنانه
petticoats	زیر پیراهنی زنانه
footstall	رکاب زین زنانه
jumpers	استین کوتاه زنانه
lingerie	زیر پوش زنانه
jumper	استین کوتاه زنانه
riding habit	جامه سواری زنانه
eton crop	موی کوتاه زنانه
hen party	مجلس رقص زنانه
hen parties	مجلس رقص زنانه
gynaecology	علم امراض زنانه
gynaecologist	متخصص امراض زنانه
wifely	دارای نگاه زنانه
victorine	خز گردن بلند زنانه
capeline	نوعی کلاه زنانه
habit	لباس سواری زنانه
habits	لباس سواری زنانه
kirtle	جامه بلند زنانه
robes	جامه بلند زنانه
robe	جامه بلند زنانه
manteau	لباس روپوش زنانه
barrette	نوعی سنجاق سر زنانه
mantilla	یک جور روسری زنانه
gynarcologist	ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
juliet	کفش راحتی زنانه
basque	دامن کوتاه زنانه
gowns	جامه بلند زنانه
gown	جامه بلند زنانه
gynaecological	وابسته بناخوشیهای زنانه
poplin	پارچه زنانه پوپلین
gynecology	دانش امراض زنانه
coiffure	مردی که سلمانی زنانه باشد
stockings	جوراب زنانه ساقه بلند
capuchin	جامه باشلق دار زنانه
stocking	جوراب زنانه ساقه بلند
coiffures	مردی که سلمانی زنانه باشد
corsetiere	فروشنده شکم بند زنانه
feminize	دارای خصوصیات زنانه شدن
voile	پارچه نازک لباسی زنانه
to put up	زنانه درست کردن جادادن
midi	پیراهن زنانه با دامن متوسط
gynecologist	متخصص علم ناخوشیهای زنانه
picture hat	کلاه زنانه لبه پهن
toque	کلاه زنانه کوچک و بی لبه
mantelet	نوعی شنل زنانه کوتاه
milliner	زنی که کلاه زنانه میدوزد
maxi	پیراهن زنانه دامن بلند
milliners	زنی که کلاه زنانه میدوزد
improver	لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
pantie girdle	کرست بند جوراب دار زنانه
curvaceous	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
bonnets	نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
collarette	یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
prim buffa	سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
dress improver	لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
curvacious	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
collaret	یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
chemise	لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
peplos	یکجور روسری زنانه دریونان باستان
bonnet	نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
paris doll	مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
tricolette	پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
stomacher	پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
tiepin	سنجاق مدال وزینت الات زنانه
real mode	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
gipsy bonnet	کلاه زنانه که اطراف ان برگههای پهن دارد
hen hussy	مردیکه زیادبکارهای زنانه وخانگی دخالت میکند
ruching	یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
ruche	یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
surah	نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
to panel a dress	جامه زنانه را با تیکهای ازرنگ دیگر اراستن
placket	ژوپن یا زیر پوش زنانه چاک دامن
french heel	پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
gold digger	زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
peplum	نوعی ردا یانیم تنه زنانه دامن کوتاه
pull-back	چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
paramatta	پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
pull back	چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
parramatta	پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
bloomer	شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
pull-backs	چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
tulle	پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
bustier	پیراهن زیر تنگ و کرست مانند زنانه که تا کمر میآید