Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
Other Matches
stepped lines
خطوط کنگره ای
[خطوط شکسته]
[در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
oblique perspective
پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
contour map
نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
topographic map
نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
Hanbel
[نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar
خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline
خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
coragne line
خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
alphabetic character set
حروفی که
combination locks
قفل حروفی
combination lock
قفل حروفی
mongram
رمز حروفی
letter lock
قفل حروفی
ringlock
قفل حروفی
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
monogrammatic
دارای رمز حروفی
literal key
[کلید رمز حروفی]
alphabets
حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
alphabet
حروفی که کلمه را تشکیل می دهند
collates
حروفی که طبق کد مرتب شده اند
collating
حروفی که طبق کد مرتب شده اند
collated
حروفی که طبق کد مرتب شده اند
collate
حروفی که طبق کد مرتب شده اند
buffer
کل حروفی که قابل نگهداری در بافر هستند
set
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
contiguous
خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
repertoire
لیست حروفی که قابل نمایش یاچاپ هستند
setting up
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
sets
تمام حروفی که قابل نمایش یا چاپ هستند
cps
تعداد حروفی که هر لحظه چاپ یا پردازش می شوند
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
phonotypy
چاپ با حروفی که هرکدام نماینده یک صدای معینی است
labialism
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
uncial letters
حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
paragram
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
blast through alphanumerics
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
bar printer
چاپگری که در آن حروفی که روی بازو هستند به کاغذ می چسبند یا چاپ می شوند
palatal letters
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
palatals
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
reverse
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversed
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reversing
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
reverses
حروفی که در جهت مخالف حروف دیگر نمایش داده می شوند برای تاکید.
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
unique
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely
مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
null
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
tricked
خطوط
trick
خطوط
cotidal lines
خطوط هم مد
tricking
خطوط
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
spectral lines
خطوط طیفی
street railway
خطوط تراموا
isochromatique
خطوط همرنگ
line of flux
خطوط قوا
balmer lines
خطوط بالمر
closed traverse
خطوط متقاطع
stream lines
خطوط جریان
equipotential lines
خطوط هم پتانسیل
front lines
خطوط مقدم
extension lines
خطوط دنباله
emission spectrum lines
خطوط نشری
zigzag
خطوط منکسر
isocline
خطوط هم شیب
symmetry lines
خطوط تقارن
outside lines
خطوط حمله
isostatic lines
خطوط ایزواستاتیک
isovent
خطوط هم باد
line to line fault
تماس خطوط
dark lines
خطوط تاریک
lines of force
خطوط نیرو
lines of communication
خطوط مواصلاتی
curvature lines
خطوط منحنی
flowlines
خطوط جریان
curvature lines
خطوط مدور
zigzagging
خطوط منکسر
absorption lines
خطوط دراشامی
dedicated lines
خطوط اختصاصی
zigzagged
خطوط منکسر
fraunhofer lines
خطوط فرانهوفر
leading
فاصله خطوط
zigzags
خطوط منکسر
line of communications
خطوط مواصلات
flow lines
خطوط جریان
cotidal lines
خطوط مدیکسان
grid lines
خطوط شبکه
absorption spectrum
خطوط جذبی
line of induction
خطوط القا
line spacing
فاصله خطوط
along line
در امتداد خطوط
air way station
خطوط هوایی
lines of force
خطوط قوا
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
magnetic line of force
خطوط قوای مغناطیسی
domestic air traffic
خطوط هوایی داخلی
diplomatics
شناسایی خطوط باستانی
rivulose
دارای خطوط مارپیچی
retrace blanking
خاموشی خطوط بازگشتی
meridians
خطوط نصف النهار
zigzagging
خطوط جناغی پیوسته
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
zigzags
خطوط جناغی پیوسته
meridian
خطوط نصف النهار
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
line of communications
خطوط ارتباطی زمین
isohyetal map
نقشه خطوط هم باران
contour lines
خطوط میزان منحنی
contour interval
فاصله خطوط واصل
crawl trench
خطوط رابط سنگرها
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
open lines
خطوط باز شطرنج
curvilinear ornament
زینتکاری با خطوط خمیده
zigzag
خطوط جناغی پیوسته
microwave transmission lines
خطوط انتقال ریزموج
magnetic lines of force
خطوط قوای مغناطیسی
cutting line of force
قطع خطوط قوا
collimate
منطبق کردن خطوط
magnetic path
مسیر خطوط قوا
dark line spectrum
طیف خطوط تاریک
phraseogram
خط یا خطوط نماینده عبارات
zigzagged
خطوط جناغی پیوسته
gules
خطوط موازی عمودی
rivers
سفیدی بین خطوط
sheetlines
خطوط کناره نقشه
contours
خطوط کناره نما
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
river
سفیدی بین خطوط
contours
خطوط تراز زمین
advance of defensive line
در جلو خطوط پدافندی
voltage between lines
ولتاژ بین خطوط
sheetlines
خطوط حاشیه نقشه
hoseline
خطوط لوله لاستیکی
trackage
خطوط راه اهن
electric line of force
خطوط نیروی برق
hypen ladder
ردیف خطوط تیره
vermiculate
دارای خطوط موجی
hypen ladder
خطوط تیره نردبانی
air line of communications
خطوط مواصلات هوایی
front lines
خطوط جلو جبهه
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
grid interval
فاصله خطوط شبکه
communications
خطوط مواصلاتی ارتباطات
infiltrating
در خطوط دشمن نفوذ کردن
overhead trolley
خطوط هوایی ترن برقی
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
converging
تقارب خطوط وجود تشابه
converges
تقارب خطوط وجود تشابه
lineolate
خط دار دارای خطوط ریز
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
infiltrates
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrated
در خطوط دشمن نفوذ کردن
infiltrate
در خطوط دشمن نفوذ کردن
gridiron
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
lineolated
خط دار دارای خطوط ریز
converge
تقارب خطوط وجود تشابه
converged
تقارب خطوط وجود تشابه
paleography
شناسایی وکشف خطوط قدیمه
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
ingrain
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
lineaments
خطوط چهره صفات مشخصه
lineament
خطوط چهره صفات مشخصه
sidelining
خطوط طرفین میدان بازی
boundry lines
خطوط اطراف زمین والیبال
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
sidelined
خطوط طرفین میدان بازی
sizes
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
image sharpness
خطوط مورب تحت زاویه معین
hierology
علم خواندن خطوط قدیم مصر
hierologist
متخصص خواندن خطوط قدیمی مصر
ring straked
دارای خطوط گرد در روی بدن
line engraving
گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
crawl trench
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
agonic line
خطوط رسم شده روی نقشه
neatline
خطوط باریک حدود کناره نقشه
graticule
خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
stria
نوار باریک هریک از خطوط موازی
contour strip cropping
کشت نواری برروی خطوط میزان
ring streaked
دارای خطوط گرد در روی بدن
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com