| Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| attention code |
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| ATD |
دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند |
| run |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
| runs |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
| ascii |
رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند |
| pipe |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
| piped |
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن |
| result code |
پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم |
| AT command set |
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است |
| AT command set |
حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است |
| statements |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
| statement |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
| dos |
نشانگری که می گوید DOS آماده پذیرش یک دستور تایپ شده روی صفحه کلید است |
| fetched |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
| fetch |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
| fetches |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
| carriers |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| carrier |
سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی |
| edited |
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند |
| edit |
کلمات دستوری و دستور العملی که در هنگام ویرایش به کار می روند |
| interfaces |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
| interface |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
| supersedeas |
دستور موقت دادگاه در موردخودداری از انجام یا ادامه کاری |
| originate |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originates |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originating |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| originated |
با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد |
| American Standard Code for Information Interchange |
کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند |
| alphanumeric |
دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است |
close |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| closest |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| closer |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| closes |
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است |
| habeas corpus |
دستور احضار زندانی دستوری که دادگاه به زندان محل توقیف زندانی یی که توقیفش را غیر قانونی می داند |
| flags |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
| flag |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
| answers |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answer |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answered |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
| answering |
حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند |
case |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
| cases |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
| Hayes Corporation |
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند |
| prompt |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
| prompts |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
| prompted |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
communication |
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد |
| ends |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
| Boolean connective |
حروف و نشانه ها در یک عمل Boolen که عملی که باید روی عملوندها انجام شود بیان میکند |
| end |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
| ended |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
| floating |
نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن |
| macro |
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود |
| asynchronous |
کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد |
| It will be interesting to see how the first free elections play themselves out. |
خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد . |
| it will make against us |
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد |
| device |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
| devices |
کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله |
| delimiter |
1-حرف یا نشانهای که به زبان یابرنامه شروع و پایان داده یا کورد یا اطلاع بیان میکند. 2-مرز بین دستور و آرگومان |
| chcp |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
| analogues |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
| analog |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
| analogue |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
| one for one |
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند |
| Hayes Corporation |
مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است |
| readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
| block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
| self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
| Linotype |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
| separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
| separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
| separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
| inferior figures |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
| She is a habitual liar. |
روی عادت دروغ می گوید |
| my ears burn |
گویی کسی از من سخن می گوید |
| it is said in the bible that |
در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که |
| one or other of you lies |
یکی از شما دو تن دروغ می گوید |
| shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
| shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
| normalised |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
| normalises |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
| normalize |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
| normalizes |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
| normalising |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
| monotype |
ماشین حروف ریزی و حروف چینی |
| He swears like a trooper. |
آدم بد دهنی است (فحش وناسزا می گوید ) |
| only death does not tell lies |
تنها مرگ است که دروغ نمی گوید |
| to speak [things indicating something] |
بیان کردن [رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند] |
| My sister says she's looking forward to meeting you. |
خواهر من می گوید که مشتاق است با شما آشنا شود. |
| warns |
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر. |
| warned |
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر. |
| warn |
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر. |
| hold over |
به تصرف ملک ادامه دادن ادامه دادن |
| Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb> |
روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است . |
| graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
| anthropomorphic software |
نرم افزاری که به آنچه کاربر می گوید عکس العمل نشان میدهد |
| user |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
| users |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
| typed |
حروف چاپی حروف چاپ |
| cases |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
case |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
| type |
حروف چاپی حروف چاپ |
| types |
حروف چاپی حروف چاپ |
| separator |
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان |
| skipped |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
| statement |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
| actual address |
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود |
| modifier |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
| modifiers |
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد |
| skip |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
| skips |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
| statements |
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد |
| GOSUB |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
| fetches |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| fetched |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| fetch |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
| basic |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
| basics |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
| prefix |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
| effective |
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود |
| prefixes |
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود |
| non destructive cursor |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
| branches |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
branch |
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر |
| spoonerism |
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف |
| shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
| discrimination instruction |
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند. |
| parting injuncyions |
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور |
| NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
| macroinstruction |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
| language |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
| languages |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
| do nothing instruction |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
| halt |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
| halted |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
| halts |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
| italic |
حروف یک وری حروف کج |
| resident |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
| residents |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
| dynamically |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
| dynamic |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
| meter power supply |
امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته |
| branches |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
branch |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
| one plus one address |
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد |
| syllabary |
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی |
| modem |
مودم |
| modulator |
مودم |
immediate |
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند |
| dataset |
آمریکا # مودم # |
| answer/originate |
مثل مودم |
| null modem cable |
کابل مودم خنثی |
| n plus one address instruction |
دستوری که از |
| reverts |
دستوری که |
| grammatical |
دستوری |
| magistral |
دستوری |
| reverting |
دستوری که |
| instructional |
دستوری |
| reverted |
دستوری که |
| quick format |
دستوری |
| imperatives |
دستوری |
| rubrical |
دستوری |
| revert |
دستوری که |
| imperative |
دستوری |
| ARQ |
قابل استفاده در برخی مودم ها |
| grammatical sense |
معنی دستوری |
| command economy |
اقتصاد دستوری |
| ministries |
دستوری وزارتخانه |
| function word |
کلمه دستوری |
| command economies |
اقتصاد دستوری |
| command socialism |
سوسیالیسم دستوری |
| command mode |
وضعیت دستوری |
| command language |
زبان دستوری |
| ministry |
دستوری وزارتخانه |
| solecisms |
غلط دستوری |
| solecism |
غلط دستوری |
| grammatical term |
اصطلاحات دستوری |
| negative true logic |
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد |
| directorial |
مربوط به کارگردان دستوری |
| statements |
به مجموعهای از مابارات دستوری |
| solecistic |
دارای غلط دستوری |
| statement |
به مجموعهای از مابارات دستوری |
| V series |
استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم |
| shorter |
مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه |
| shortest |
مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه |
| short |
مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه |
| that fauit will right itself |
خواهد شد |
| twill _ |
ان خواهد |
| zeroes |
دستوری که آدرس در آن عملوند است |
| grammaticize |
درنکات دستوری بحث کردن |
| halted |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
| zero |
دستوری که آدرس در آن عملوند است |
| halt |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
| zeros |
دستوری که آدرس در آن عملوند است |
| waste instruction |
دستوری که عملی انجام نمیدهد. |
| halts |
دستوری در برنامه که در حین اجرا |
| connects |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
| connect |
وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی |
| echo |
در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط |