English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
sheet metal work حلبی سازی
Search result with all words
automatic flanging machine ماشین خم حلبی سازی
Other Matches
cans : حلبی
sheet metal حلبی
canning : حلبی
can : حلبی
tinner's snip حلبی بر
tin plate حلبی
tins حلبی
tin حلبی
tin smith حلبی ساز
tincan قوطی حلبی
tinman حلبی ساز
tinner حلبی ساز
tinny حلبی ساز
sheet metal worker حلبی ساز
tinplate ورق حلبی
tinsmith حلبی ساز
canning قوطی حلبی
tinware حلبی الات
cans قوطی حلبی
tinware فروف حلبی
metal worker حلبی ساز
tin با حلبی پوشاندن
swaging machine حلبی خمکن
tins با حلبی پوشاندن
can قوطی حلبی
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
tins باقلع یا حلبی پوشاندن
canikin فرف حلبی کوچک
tinkerer وصله زن حلبی ساز
tin باقلع یا حلبی پوشاندن
tole حلبی منقوش وجلادار
cannikin فرف حلبی کوچک ابخوری
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
tinplate با قلع پوشاندن حلبی کردن
tinfoil حلبی ورقه نازک قلعی
the ridge of a roof حلبی که دوشیب شیروانی بهم برمیخورند
the fish smacks of the tin ماهی بوی حلبی را برداشته است
springer قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
that fruit packs easily ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
local anasthesia سر سازی
individualizes تک سازی
individualize تک سازی
compaction تو پر سازی
individualized تک سازی
truncation بی سر سازی
individualised تک سازی
individualizing تک سازی
flooring کف سازی
individualises تک سازی
deflexion خم سازی
retortion کج سازی
individualising تک سازی
bridgework پل سازی
bridge building پل سازی
pavement کف سازی
flection خم سازی
pavements کف سازی
individuation تک سازی
repk lection پر سازی
individualization تک سازی
padding له سازی
stylization مد سازی
idolization بت سازی
retortion خم سازی
wording عبارت سازی
detersion پاک سازی
forging signatures امضا سازی
packing فشرده سازی
arching طاق سازی
neutralization خنثی سازی
rejuvenation جوان سازی
flatting تنکه سازی
depletion تهی سازی
neutralization بی اثر سازی
derichment رقیق سازی
foliation برگ سازی
displacement جانشین سازی
smoothing صاف سازی
elution پاکیزه سازی
fading محو سازی
enrichment غنی سازی
dilution رقیق سازی
humanization مردمی سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
dwelling construction خانه سازی
duplexing مضاعف سازی
divestiture بی بهره سازی
nationalization ملی سازی
industrialization صنعتی سازی
domestication اهلی سازی
divestment بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
exclusion محروم سازی
pacification ارام سازی
feminization مونث سازی
evisceration تهی سازی
insulating عایق سازی
eversion واژگون سازی
assimilation درون سازی
assimilation همگون سازی
milling ارد سازی
equality gate برابر سازی
enthralment بنده سازی
emulsification امولسیون سازی
insulates عایق سازی
emulation نمونه سازی
insulate عایق سازی
die making حدیده سازی
die shop حدیده سازی
discolourment بدرنگ سازی
form work کاذب سازی
implementation پیاده سازی
solution چاره سازی
individuation جدا سازی
stripping برهنه سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
curtailment کوتاه سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
solutions چاره سازی
individualization فرد سازی
inculcation جایگیر سازی
arrefication رقیق سازی
forgery صورت سازی
forgery سند سازی
individualization منفرد سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
landscape painting منظره سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
vaporization بخار سازی
liquefaction ابگونه سازی
machicolation مزغل سازی
machine building ماشین سازی
magnifcation بزرگ سازی
lancination پاره سازی
lancination مجروح سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
extinction خاموش سازی
lamponery هجونامه سازی
roofing سقف سازی
hymnography سرود سازی
gold beating زرورق سازی
grillwork شبکه سازی
grillwork سبد سازی
gunsmithery تفنگ سازی
haematogenesis خون سازی
harmonization هم اهنگ سازی
heterodyne reception زنه سازی
simulations همانند سازی
gnomonics فن شاخص سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
formularization فرمول سازی
foundation materials مصالح پی سازی
fumigation ضد عفونی سازی
gaingiving مشتبه سازی
gelatination دلمه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com