English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
padeye حلقه ثابت دیواره پل ناو
Other Matches
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop حلقه درون حلقه دیگر
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped حلقه درون حلقه دیگر
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops حلقه درون حلقه دیگر
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
partitions دیواره
rims دیواره
dissepiment دیواره
bulwark دیواره سد
septum دیواره
bulkheads دیواره
bulkhead دیواره
cliff دیواره
parapet دیواره
parapets دیواره
partition دیواره
cliffs دیواره
bulwarks دیواره سد
escarpment دیواره
rim دیواره
curtains دیواره
wall دیواره
embankment دیواره
escarpments دیواره
embankments دیواره
barriers دیواره
barrier دیواره
causey دیواره
walls دیواره
echal دیواره
purls حلقه حلقه شدن
purled حلقه حلقه شدن
wreathy حلقه حلقه شده
purl حلقه حلقه شدن
purling حلقه حلقه شدن
eye bolt حلقه حلقه اتصال
convolute حلقه حلقه کردن
quoit حلقه پرتاب حلقه
bulkhead تیغه دیواره
approach wall دیواره ورودی
bulkheads تیغه دیواره
insulated wall دیواره عایق
banch wall دیواره محافظ
wing wall دیواره جانبی
banch wall دیواره پشتیبان
training wall دیواره راهنما
guide wall دیواره راهنما
bank genesis پیدایش دیواره
parapet محجر دیواره
basket dam دیواره سبدی
arch-facade دیواره ی مشبکی
bulwark دیواره محافظ
sausage dam دیواره تورسنگی
collision bulkhead دیواره ضد تصادم
bulwarks دیواره محافظ
collision bulkhead دیواره نشکن
parapets محجر دیواره
snow fence دیواره برفگیر
groyne سد یا دیواره ساحلی
cordon سرپوش دیواره
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
ice foot دیواره یخ درنواحی شمال
positive cut off دیواره اب بند کامل
bullword دیواره روی پل کشتی
perforated cutoff دیواره نیمه تراوا
bank effect اثر دیواره کانال
coaming دیواره دور دریچه ها
heel پاشنه پی دیواره حائل یا سد
heels پاشنه پی دیواره حائل یا سد
hatch coaming دیواره دور دریچه
levee دیواره ساحلی رودخانه
choir-wall [دیواره ی جداکننده جایگاه]
chancel-rail دیواره مشبک [کلیسا]
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
petard خرج تخریب دیواره و پایه پل
kickbacks دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
partitives وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
kickback دیواره فاصله بین دو مسیربولینگ
phlebitic وابسته به اماس دیواره ورید
fireback دیواره عقبی کوره یابخاری
bulkhead دیواره عمودی روی قایق
partitive وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
bulkheads دیواره عمودی روی قایق
tambour دیواره متحرک چوبی ساختن
gunwale لبه بالایی دیواره قایق
ice-foot [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
standing ثابت دستورالعمل ثابت
scabbing نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
lined well چاهی که دیواره ان با سنگ پوشش شده باشد
uncased well چاهی که دیواره جدار ان پوشش نشده باشد
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
toes ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
toe ان قسمت از پی دیواره حائل که روی ان خاک ریزی میشود
scabbing بوش گذاری در فضای دیواره واگنهای حامل مهمات
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
tide mark علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
Crinkle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crinkum دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
crankle دیواره ی باغ [که معمولا در یک ردیف هم تراز از شرق تا غرب قرار می گیرد.]
open jet tunnel تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
vapor pressure فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
fix ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
curbing محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
parapet حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
for/next loop حلقه NEXT/FOR
cycles حلقه
hank حلقه
cycled حلقه
cycle حلقه
hanks حلقه
ring aperture حلقه
flower cup حلقه گل
strap حلقه
straps حلقه
loops حلقه
looped حلقه
fascias حلقه
metamere حلقه
lunette حلقه
loop حلقه
grummet حلقه
gyre حلقه
fascia حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
wisps حلقه
wisp حلقه
ear ring حلقه
ran حلقه
vortices حلقه
vortexes حلقه
vortex حلقه
whorl حلقه
wreath حلقه گل
convolution حلقه
convolutions حلقه
eyeing حلقه
eyes حلقه
curly حلقه حلقه
meshing حلقه
meshes حلقه
mesh حلقه
coils حلقه
eye حلقه
volute حلقه
volution حلقه
curls حلقه
strop حلقه
wreaths حلقه گل
curled حلقه
curl حلقه
coiled حلقه
gird حلقه
collars حلقه
collar حلقه
earring حلقه
verticil حلقه
anadem حلقه گل
bell-flower حلقه گل
ring حلقه
reeled حلقه
hoop حلقه
link حلقه
coil حلقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com