Dictiornary-Farsi | حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
shuttling	حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو


Other Matches

butt	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted	ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora	پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne	ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw	الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank	قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone	که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing	انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section	رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
section	قسمت قسمت کردن برش دادن
sections	قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold	یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle	قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles	حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled	حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles	قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency	قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled	قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle	حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officers	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer	رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment	یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section	قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps	قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
fast shuttle	تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
throttling	عبور قسمت به قسمت
shuttled	راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled	بمباران قسمت به قسمت
throttled	عبور قسمت به قسمت
throttles	عبور قسمت به قسمت
shuttles	بمباران قسمت به قسمت
p.p.m	قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles	راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle	بمباران قسمت به قسمت
parts per million	قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots	قسمت قسمت فروختن
throttle	عبور قسمت به قسمت
shuttle	راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap	پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer	از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
rosette border	حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
railway division	قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit	یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
offset knots	گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
skeg	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
fixed pivot	محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate	اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
agency	قسمت
data division	قسمت
agencies	قسمت
portions	قسمت
section	قسمت
portion	قسمت
snick	قسمت
caboodle	قسمت
partitions	قسمت
partition	قسمت
department	قسمت
departments	قسمت
division	قسمت
divisions	قسمت
piecemeal	قسمت به قسمت
instalments	قسمت
instalment	قسمت
installments	قسمت
segment	قسمت
sections	قسمت
part	قسمت
components	قسمت
component	قسمت
segments	قسمت
piece	قسمت
compartmental	قسمت قسمت
pieces	قسمت
in sections	قسمت قسمت
detachment	قسمت
ratio	قسمت
detachments	قسمت
dole	قسمت
head stall	قسمت سر
percentages	قسمت
percentage	قسمت
internode	قسمت
cross section of a gravity dam	قسمت
feck	قسمت
ratios	قسمت
plank	قسمت
in part	در یک قسمت
batch	قسمت
batches	قسمت
Corp	قسمت
sects	قسمت
underfoot	قسمت کف پا
compartment	قسمت
sect	قسمت
party	قسمت
units	قسمت
unit	قسمت
rasher	قسمت
canto	قسمت
grist	قسمت
it fell to my lot to go	قسمت
kismet	قسمت
cantos	قسمت
rashers	قسمت
compartments	قسمت
arm	قسمت
departments	قسمت هیئت
initial	اولین قسمت
retraining command	قسمت ندامتگاه
advance section	قسمت جلویی
discarding	قسمت وازده
branch	دایره قسمت
departments	قسمت شعبه
department	قسمت شعبه
partitions	قسمت کردن
initialled	اولین قسمت
where	درکدام قسمت
partition	قسمت کردن
branches	دایره قسمت
department	قسمت هیئت
discards	قسمت وازده
rear party	قسمت عقبه
discarded	قسمت وازده
forepart	قسمت جلو
advance party	قسمت پیشرو
standing part	قسمت ایستا
advance detachment	قسمت سرجلودار
overflow section	قسمت سر ریز سد
actine	قسمت خارجی
active federal service	قسمت کادر
running part	قسمت رونده
advance detachment	قسمت پیشرو
active installation	قسمت فعال
broader	قسمت پهن
advance point	قسمت سر جلودار
staddle	قسمت تحتانی
interest	سهم [قسمت]
standing part	قسمت ثابت
discard	قسمت وازده
subactivity	قسمت جزء
reconnaissance party	قسمت شناسایی
forehand	قسمت ممتاز
foreparts	قسمت جلو
advance point	قسمت نوک
forehands	قسمت ممتاز
administration building	قسمت اداری
divides	قسمت کردن
parcels	قسمت گره
patrols	قسمت گشتی
prelude	قسمت مقدماتی
parcel	قسمت گره
proportions	سهم قسمت
proportion	سهم قسمت
activities	قسمت یکان
activity	قسمت یکان
broadest	قسمت پهن
divide	قسمت کردن
purchasing department	قسمت خرید
preludes	قسمت مقدماتی
patrolling	قسمت گشتی
band	قسمت موزیک
northward	قسمت شمالی
shares	بهره قسمت
pouf	قسمت پف کردن
subsection	قسمت فرعی
subsections	قسمت فرعی
bands	قسمت موزیک
shared	بهره قسمت
foot	قسمت پایینی
share	بهره قسمت
seen	قسمت سوم see
patrol	قسمت گشتی
purchasing office	قسمت خرید
broad	قسمت پهن
detachments	قسمت زیرامر
sale department	قسمت فروش
personnel section	قسمت پرسنلی
legs	بخش قسمت
sects	قسمت کردن
leg	بخش قسمت
signal corps	قسمت مخابرات
sect	قسمت کردن
initials	اولین قسمت
initialling	اولین قسمت
initialing	اولین قسمت
initialed	اولین قسمت
sapper	قسمت حفاری
sapper	قسمت مهندسی
lot	بهره قسمت
service department	قسمت خدمات
quadrant	یک قسمت از چهاربخش
patrolled	قسمت گشتی
components	عضو قسمت
quaternion	قسمت چهارگانه