English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
frame house خانهای که کالبدان چوب وپوشش ان تخته باشد خانه چوبی
Other Matches
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
anchor cell خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
semi detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-detached درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
woodwork قسمت چوبی خانه
boards برگشت توپ از تخته بسکتبال دیوار چوبی دور زمین
boardwalk تفرجگاهی درکنارساحل که کف ان تخته باشد
boardwalks تفرجگاهی درکنارساحل که کف ان تخته باشد
gopher wood چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
doubled up تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
doubled تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
nog میخ بزرگ چوبی زرده تخم مرغ که بامشروب مخلوط شده باشد
heirlooms اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
heirloom اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
overhouse wires سیم هایی که بر بام خانه نصب شده باشد نه بر روی تیر
plumb rule ریسمان کار یا شاقولی که روی تختهای اویزان باشد تخته کار
interface تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
interfaces تخته جانبی که به کامپیوتر امکان میدهد تا با وسایل مشخصی واسط باشد یا استاندارد مشخصی را رعایت کند
ninepins یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
noggin سطل چوبی لیوان چوبی
noggins سطل چوبی لیوان چوبی
naggin سطل چوبی لیوان چوبی
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
polythalmous چند خانهای
own a house خانهای دارم
departmental intelligence اطلاعات وزارت خانهای
to front a house with marble نمای خانهای رابامرمرساختن
to have the run of a house اختیار خانهای را داشتن
own a house دارای خانهای هستم
to inhabit a house در خانهای ساکن شدن
to let a house خانهای را اجاره دادن
trenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
estaminet قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست
land سطح داخلی لوله بین خانهای تفنگ
kheda کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
burglar کسی که در شب به قصدارتکاب جرمی وارد خانهای شود
burglars کسی که در شب به قصدارتکاب جرمی وارد خانهای شود
aliases وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
alias وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
planking تخته پوشی تخته بندی
plywood تخته لایی تخته چند لا
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
moonlight fliting گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
burglarious مرتکب یا وابسته به عمل واردشدن به خانهای درشب بقصد ارتکاب جرم
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
garde manger سرد خانه اشپز خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
plank تخته تخته کردن
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
range یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
timber dam سد چوبی
ligneous چوبی
block-house دژ چوبی
stockades سد چوبی
arboreous چوبی
coach built چوبی
wooden چوبی
stockade سد چوبی
xyloid چوبی
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
maul پتک چوبی
quarter staff نیزه چوبی
mauls چکش چوبی
maul چکش چوبی
shore شمع چوبی
barrel خمره چوبی
barrels خمره چوبی
reglet اشبون چوبی
wood جنگل چوبی
xylem بافت چوبی
cask خمره چوبی
casks خمره چوبی
mauled چکش چوبی
half-timbered نیمه چوبی
mauled پتک چوبی
board drop hammer چکش چوبی
peg-legs پای چوبی
stud پایه چوبی
tubs تغار چوبی
tub تغار چوبی
peg-leg پای چوبی
patten کفش چوبی
mauls پتک چوبی
parquet floor فرش چوبی
timber تیر چوبی
knurr گوی چوبی
picket میخ چوبی
mauling پتک چوبی
pickets میخ چوبی
mauling چکش چوبی
play club نوک چوبی
picketed میخ چوبی
lignify چوبی شدن
wooden beam تیر چوبی
cross-rail اسکلت چوبی
rubbing strake دفرای چوبی
brow پله چوبی
cleat تسمه چوبی
wood separator میانگیر چوبی
centering اسکلت چوبی
brows پله چوبی
wood veneer روکش چوبی
boiserie روکوب چوبی
woodcut باسمه چوبی
lollypop اب نبات چوبی
mantel board طاقچه چوبی
round dance رقص چوبی
maul or mall چکش چوبی
woodiness خاصیت چوبی
wooden pole دکل چوبی
wooden pole تیر چوبی
cock horse اسب چوبی
neutral atmosphere چوبی اثر
lollipops اب نبات چوبی
lollipop اب نبات چوبی
peg میخ چوبی
dowel میخ چوبی
common block قرقره چوبی
shores شمع چوبی
roller fender دفرای چوبی
woodcraft صنایع چوبی
barracking کلبه چوبی
timbering پوشش چوبی
page گوه چوبی
stake میله چوبی
staked میخ چوبی
mannequins مجسمه چوبی
paged گوه چوبی
pages گوه چوبی
firkin بشکه چوبی
xylophone سنتور چوبی
timber pile پایه چوبی
barracked کلبه چوبی
hobbyhorse اسب چوبی
barrack کلبه چوبی
mannequin مجسمه چوبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com