English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
Other Matches
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
egress خروج
exodus خروج
prolapsus خروج
egression خروج
emersion خروج
exhausts خروج
exhaust خروج
propulsion خروج
emission خروج
outgo خروج
exits خروج
exit خروج
emissions خروج
leakage or breakage خروج
light spill خروج نور
exeat اجازهء خروج
emergency exit در خروج اضطراری
log off خروج از سیستم
capital outflow خروج سرمایه
work function انرژی خروج
exit point نقطه خروج
exhaust velosity سرعت خروج
transpiration خروج نفوذ
exhaust valve شیر خروج
eccentricities خروج از مرکزیت
eccentricities خروج از مرکز
eccentricity خروج از مرکزیت
out flow of capital خروج سرمایه
eccentricity خروج از مرکز
log out خروج از سیستم
spermatism خروج منی
ejaculates خروج منی
ejaculating خروج منی
defecation خروج مدفوع
angle of emergence زاویه خروج
debouchment خروج ازتنگنا
debouch راه خروج
order off the field حکم خروج
order off حکم خروج
ingress and egress دخول و خروج
ejaculated خروج منی
blow out خروج ناگهانی
spurt خروج ناگهانی
spurted خروج ناگهانی
spurting خروج ناگهانی
spurts خروج ناگهانی
emergency exit خروج اضطراری
electron affinity انرژی خروج
prolapse of the uterus خروج سیبک
dump valve شیر خروج
ejaculate خروج منی
logout خروج از سیستم
emission صدور خروج
outage راه خروج
outages راه خروج
outlet مجرای خروج
outlets مجرای خروج
emissions صدور خروج
exhaust تخلیه کردن خروج
exhaust خروج گاز یابخار
eccentricity of the load خروج از مرکزیت بار
steam tight مانع خروج بخار
shelling برنامه خروج موقت
shell برنامه خروج موقت
eccentricity گریز یا خروج از مرکز
primer leak خروج گازاز ته چاشنی
exhausts خروج گاز یابخار
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
fifo خروج به ترتیب ورود
shells برنامه خروج موقت
outer work function انرژی خروج بیرونی
out flow of labor خروج نیروی کار
gas tight مانع خروج گاز
exhausts تخلیه کردن خروج
infinite حلقهای که خروج ندارد.
inner work function انرژی خروج درونی
exophthalmos خروج تخم چشم
clearance outwards مجوز خروج کشتی
clearing outwards اعلامیه خروج کشتی
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
eccentricities گریز یا خروج از مرکز
gangway محل ورود و خروج از ناو
trap house محل خروج هدفهای متحرک
ne exeat regno دستور عدم خروج از مملکت
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
obturator الات مانع خروج گاز
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
exhaust pipe لوله خروج بخار یا دود
break cover خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
Please show me the way out I'll show you ! لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
choke ring حلقه مانع خروج گاز
gangways محل ورود و خروج از ناو
exit road راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
to shut in تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
port of exit مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
jetted خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetting خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
exits خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jet خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
spermatorrhoea خروج منی بدون اراده احتلام
blowing خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
jets خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
lithotomy برش مثانه برای خروج سنگ
valve دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blasts ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blast ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
to take off one رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blowdown خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
extravasattion خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
chess شطرنج
al fil شطرنج
chequer شطرنج
rooks رخ شطرنج
rook رخ شطرنج
i/o دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
chess olympiad المپیاد شطرنج
pieces مهره شطرنج
squares خانه شطرنج
squared خانه شطرنج
traditional chess شطرنج استاندارد
square خانه شطرنج
checker خانه شطرنج
queens وزیر شطرنج
bishops فیل شطرنج
pawn پیاده شطرنج
pawned پیاده شطرنج
impledge پیاده شطرنج
masters استاد شطرنج
mastered استاد شطرنج
chess oscar اسکار شطرنج
chess problem مسئله شطرنج
chessist شطرنج باز
chessist شطرنج دوست
chessomania شیفتگی شطرنج
chessophrenetic متعصب شطرنج
a game of chess یک مسابقه شطرنج
chess master استاد شطرنج
lightning chess شطرنج سریع
progressive chess شطرنج سریع
master استاد شطرنج
queen وزیر شطرنج
bishop pairs دو فیل شطرنج
crampet game بازی شطرنج
passer رونده شطرنج
chess clock ساعت شطرنج
chess machine ماشین شطرنج
chess man مهره شطرنج
mans مهره شطرنج
postal chess شطرنج مکاتبهای
chess board صفحه شطرنج
pignorate پیاده شطرنج
chessman مهره شطرنج
chessmen مهره شطرنج
man مهره شطرنج
chequer wise شطرنج وار
bishop فیل شطرنج
piece مهره شطرنج
pawning پیاده شطرنج
pawns پیاده شطرنج
chessboard تخته شطرنج
chessboards تخته شطرنج
rules of chess قوانین شطرنج
rapid transit شطرنج سریع
bad bishop فیل بد شطرنج
chequer خانه شطرنج
squaring خانه شطرنج
marketing بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
forced move حرکت اجباری شطرنج
indian defence دفاع هندی شطرنج
forcing move حرکت اجباراور شطرنج
ideal position پوزیسیون ارمانی شطرنج
grunfeld's defence دفاع گرونفلد شطرنج
hanging pawns پیادههای اویزان شطرنج
flank openings گشایشهای جناحی شطرنج
french defence دفاع فرانسوی شطرنج
flight square خانه فرار شطرنج
heavy piece سوار سنگین شطرنج
helpmate خود- ماتی شطرنج
illegal move حرکت غیرقانونی شطرنج
greco counter gambit گامبی لاتویایی شطرنج
frontier line خط وسط صفحه شطرنج
reti opening گشایش رتی شطرنج
quiet move حرکت ارام شطرنج
strong squar خانه قوی شطرنج
queen's gambit گامبی وزیر شطرنج
queen's fianchetto defence گشایش لارسن شطرنج
queen's wing جناح وزیر شطرنج
queen side جناح وزیر شطرنج
postalite شطرنج باز مکاتبهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com