English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
truncation error خطای کوتاه کردن
Other Matches
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
horizontal error خطای بر دو سمت خطای افقی
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
rounding error خطای گرد کردن
round off error خطای گرد کردن
roud off error خطای گرد کردن
blasts منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
kneeing خطای سد کردن راه حریف بازانو
approximation خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
approximations خطای ناشی از گرد کردن یک عدد حقیقی
coldest خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colds خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
colder خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
cold خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد
quick count کوتاه کردن علامتهای قراردادی بوسیله مهاجم میانی در خط تجمع بمنظورغافلگیر کردن تیم مدافع
correption کوتاه کردن
curtails کوتاه کردن
to look in کوتاه کردن
shear کوتاه کردن
shortening in کوتاه کردن
curtailing کوتاه کردن
abbreviates کوتاه کردن
abbreviate کوتاه کردن
curtailed کوتاه کردن
curtail کوتاه کردن
abbreviating کوتاه کردن
truncated کوتاه کردن
to cut short کوتاه کردن
short کوتاه کردن
shortest کوتاه کردن
shorter کوتاه کردن
truncate کوتاه کردن
shorten کوتاه تر کردن
cut off کوتاه کردن
truncating کوتاه کردن
detruncate کوتاه کردن
razee کوتاه کردن
truncates کوتاه کردن
shortens کوتاه کردن
stag کوتاه کردن
stags کوتاه کردن
shortens کوتاه تر کردن
clipping کوتاه کردن
formulates کوتاه کردن
abridge کوتاه کردن
shorten کوتاه کردن
formulate کوتاه کردن
reefs کوتاه کردن
formulated کوتاه کردن
reef کوتاه کردن
shortened کوتاه تر کردن
formulating کوتاه کردن
shortened کوتاه کردن
crashingly خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashes خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashing خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crash خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
crashed خطای ناشی از لمس کردن نوک خواندن / نوشتن سطح روی دیسک
foreshorten کوتاه نمودار کردن
poodle پشم کوتاه کردن
clipping عمل کوتاه کردن
foreshortens کوتاه نمودار کردن
foreshortened کوتاه نمودار کردن
chain shortening کوتاه کردن زنجیری
to rub through or along سخت کوتاه کردن
docks بریدن کوتاه کردن
heave short کوتاه کردن زنجیر
poodles پشم کوتاه کردن
to make a long story short <idiom> قصه را کوتاه کردن
dock بریدن کوتاه کردن
syncopate از میان کوتاه کردن
shipshank کوتاه کردن طولی
docked بریدن کوتاه کردن
shorten in cable کوتاه کردن زنجیر
shorthorn جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
pantywaist شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
briefed کوتاه کردن اگاهی دادن
brief کوتاه کردن اگاهی دادن
clippings پشم چینی کوتاه کردن
for brevity's sake از بهر کوتاه کردن مطلب
clipped پشم چینی کوتاه کردن
briefer کوتاه کردن اگاهی دادن
to bob one's head کوتاه کردن موی سر کسی
To deprive someone of access. دست کسی را کوتاه کردن
briefest کوتاه کردن اگاهی دادن
clips پشم چینی کوتاه کردن
clip پشم چینی کوتاه کردن
write خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
writes خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی
truncation خطا ناشی از کوتاه کردن عدد
short ball شوت کردن کوتاه توپ [فوتبال]
final shaving پرداخت [کوتاه کردن نهایی پرزها]
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
To speak in a low voice. آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
zeroes کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
zero کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
vocoder وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
zeros کوتاه کردن فایل با حذف صفرهای زیادی
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
change of leg وادار کردن اسب به تغییر پادر چهارنعل کوتاه
short quard سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
chopped کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
chop کوتاه کردن گام برای اجتناب دونده از ضربه پاشنه نفر جلو
shave down کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
hurdle step جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
sag یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sagged یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
cumulative error خطای کل
foot fault خطای پا
space error خطای فضایی
indeterminate error خطای نامعین
probable error خطای ممکن
tolerances خطای مجاز
intentional foal خطای عمدی
personal error خطای شخصی
intermittent error خطای غیردائمی
intermittent error خطای متناوب
permanent error خطای ماندنی
line generated error خطای انتقال
line transmission error خطای انتقال
logic error خطای منطقی
permanent error خطای دائمی
tolerance خطای مجاز
individual foul خطای شخصی
inherent error خطای ذاتی
inheritated error خطای موروثی
random error خطای تصادفی
instrumental error خطای دستگاه
probable error خطای احتمالی
pushing خطای حمله
breaches خطای رد یک توافق
soft error خطای ملموس
random error خطای بختایی
indeterminate error خطای تصادفی
recording error خطای ضبط
backcourt violation خطای 01 ثانیه
logical error خطای منطقی
memory illusion خطای یاد
hacking خطای بدنی
balked خطای توپزن
balking خطای توپزن
baulked خطای توپزن
money illusion خطای پولی
baulking خطای توپزن
breached خطای رد یک توافق
miscalculations خطای محاسباتی
baulks خطای توپزن
machine error خطای ماشین
handing خطای دست
hand خطای دست
residual error خطای مانده
miscalculation خطای محاسباتی
relative error خطای نسبی
balk خطای توپزن
measuring error خطای سنجش
parity error خطای مقایسه
breach خطای رد یک توافق
hallucinations خطای حس اغفال
hallucination خطای حس اغفال
parallax distortion خطای توازی
parallax distortion خطای پارالکس
offensive foul خطای حمله
side out خطای سرویس
observation error خطای مشاهده
balks خطای توپزن
major foul خطای عمده
malfeasance خطای اداری
matching error خطای تطبیقی
service over خطای سرویس
dimensional error خطای اندازه
civil wrong خطای مدنی
chromatic aberration خطای رنگی
chance error خطای تصادفی
uncertainty خطای تخمینی
uncertainties خطای تخمینی
tolerance limit خطای مجاز
burst error خطای قطاری
transient error خطای گذرا
transmission error خطای مخابره
common foul خطای عادی
computational mistake خطای محاسباتی
constant error خطای ثابت
transit error خطای عبور
determinate error خطای معین
tort خطای مدنی
torts خطای مدنی
cumulative error خطای جمعی
continuous error خطای متوالی
illusion خطای حسی
illusions خطای حسی
continuous error خطای پیوسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com