Dictiornary-Farsi | خم مغناطیس پذیری معمولی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8 milliseconds)

English	Persian
normal magnetization curve	خم مغناطیس پذیری معمولی


Other Matches

cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
initial susceptibility and permeability	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
differential susceptibility and permeabi	مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
nuclear magnetic resonance	تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magnetzation	مغناطیس
magnetic	مغناطیس
magneto	مغناطیس
magnets	مغناطیس
remagnetizer	مغناطیس گر
magnet	مغناطیس
magnetism	مغناطیس
simple magnet	مغناطیس ساده
thermomagnetic	گرما مغناطیس
magneto	دارای مغناطیس
magnetism	درس مغناطیس
magnetometer	مغناطیس سنج
magnetic battery	مغناطیس مرکب
magnetosphere	کره مغناطیس
ferrimagnetism	فری مغناطیس
mag	مغناطیس agnetic
field coil	پیچک مغناطیس گر
magnetization	مغناطیس گردانی
magnetization	مغناطیس کنندگی
magnetization	مغناطیس گری
magnetization work	مغناطیس کنندگی
focusing magnet	مغناطیس تمرکز ده
magnetizable	مغناطیس پذیر
mags	مغناطیس agnetic
magnetizing field	میدان مغناطیس گر
permeance	مغناطیس رسانایی
magnetosphere	مغناطیس کره
magnetosphere	مغناطیس- سپهر
demagnetize	زدودن مغناطیس
bar magnet	مغناطیس میلهای
demagnetization	مغناطیس زدائی
blow out magnet	مغناطیس جرقه
demagnetization	مغناطیس زدایی
permanent magnet	مغناطیس پایدار
compensating magnet	مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory	مغناطیس تصحیح
compound magnet	مغناطیس مرکب
organic magnet	مغناطیس الی
artificial magnet	مغناطیس صنعتی
magnetizing current	جریان مغناطیس گر
magnetosphere	مغناطیس- کره
residual magnetism	مغناطیس مانده
residual magnetism	مغناطیس پس ماند
magnotropism	مغناطیس گرایی
residual magnetization	مغناطیس مانده
residual magnetic induction	مغناطیس مانده
remanence	مغناطیس مانده
elelctromagnetic	الکترو مغناطیس
pyromagnetic	گرما- مغناطیس
purity magnet	مغناطیس خلوص
natural magnet	مغناطیس طبیعی
plunger magnet	مغناطیس پیستونی
animal magnetism	مغناطیس حیوانی
p.m.	مغناطیس پایدار
magnetism	مغناطیس شناسی
magnetism	علم مغناطیس
induced magnetism	مغناطیس القایی
magnet coil	پیچک مغناطیس
magnetic explorer	مغناطیس یاب
magnetics	علم مغناطیس
inductometer	مغناطیس سنج
magnets	مغناطیس پایدار
magnet	مغناطیس پایدار
demagnetizing field	میدان مغناطیس زدا
air magnetic circuit	مدار هوایی مغناطیس
magnetization vector	بردار مغناطیس کنندگی
ageing of magnet	پیر شدن مغناطیس
negative pole	قطب منفی مغناطیس
alternating current magnet	مغناطیس جریان متناوب
magnezation intensity	شدت مغناطیس کنندگی
magnet winding	سیم پیچ مغناطیس
induced magnetization	مغناطیس گردانی القائی
magnetizing force	شدت مغناطیس کنندگی
direct current magnet	مغناطیس جریان مستقیم
magnetic potential	نیروی مغناطیس رانی
induced magnetism	مغناطیس القاء شده
magnetizing field	میدان مغناطیس گردانی
magnetizing current	جریان مغناطیس گردانی
magnetic biasing	مغناطیس گردانی مقدماتی
demagnetization factor	ضریب مغناطیس زدایی
magnetization characteristic	منحنی مغناطیس گردانی
impedance magnetometer	مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
coercive force	نیروی مغناطیس زدا
magnetises	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
ion trap magnet	مغناطیس یون ربا
magnetised	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizability	قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetizing	مغناطیس کردن یا شدن
magnetizes	تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
intensity of magnetization	شدت مغناطیس گری
intensity of magnetization	شدت مغناطیس کنندگی
blue beam magnet	مغناطیس اشعه ابی
ideal magnetization curve	منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
permanent magnet dynamic	بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
magnetics	درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
magnetostriction	تغییر شکل براثر مغناطیس
demagnetizing turns of armature	دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
high frequency biasing	پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetic reversal	عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magnetized bar	میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
compass binnacle	پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto	اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
routinely	معمولی
longhand	خط معمولی
open cheque	چک معمولی
light water	اب معمولی
routine	معمولی
routines	معمولی
standards	معمولی
conventional	معمولی
wonted	معمولی
copybook	معمولی
received	معمولی
usu	معمولی
standard	معمولی
faceless	معمولی
run-of-the-mill <idiom>	معمولی
normal	معمولی
ordinary	معمولی
ferial	معمولی
general cargo	کالای معمولی
ordinary clay	خاک رس معمولی
complements	تعارفات معمولی
complement	تعارفات معمولی
the a merchant	سوداگر معمولی
ordinary share	سهام معمولی
standard	طبیعی یا معمولی
ornary	عادی معمولی
charge hand	کارگر معمولی
everyday	معمولی مبتذل
normal interval	فاصله معمولی صف
normal good	کالای معمولی
ornery	عادی معمولی
complemented	تعارفات معمولی
hepatica	غافث معمولی
unselected clay	خاک رس معمولی
common whipping	بست معمولی
ordinal type	نوع معمولی
common link	حلقه معمولی
complementing	تعارفات معمولی
meanest	پست معمولی
white mulatto	توت معمولی
onery	عادی معمولی
meaner	پست معمولی
mean	پست معمولی
normal	عادی معمولی
civil time	ساعت معمولی
normal permeability	نفوذپذیری معمولی
piper nigrum	فلفل معمولی
plain concrete	بتن معمولی
undress	جامه معمولی
nonstandard	غیر معمولی
wrought iron	اهن معمولی
ambient	پس زمینه معمولی
generals	معمولی و نه مخصوص
generals	کلی معمولی
commonplace	معمولی مبتذل
general	معمولی و نه مخصوص
general	کلی معمولی
ethyl alcohol	الکل معمولی
standard motor	موتور معمولی
typical <adj.>	بافت معمولی
street virus	ویروس معمولی
single precision	با دقت معمولی
irregular	غیر معمولی
standard bar	میله معمولی
rudas	پست معمولی
rock brake	بسفایج معمولی
standard brick	اجر معمولی
standard gauge	اندازه معمولی
standard trench	سنگر معمولی
ethanol	الکل معمولی
commonest	معمولی متعارفی
commoners	معمولی متعارفی
mulberry	توت معمولی
mulberries	توت معمولی
procedure message	پیام معمولی
American bond	آجرچینی معمولی
banal	مبتذل معمولی
workaday	معمولی عادی
standards	طبیعی یا معمولی
undressing	جامه معمولی
undresses	جامه معمولی
ap seogi	ایستادن معمولی
ranko	سرباز معمولی
mass concrete	بتن معمولی
common	معمولی متعارفی
medium lampholder	سرپیچ معمولی