English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
frustration خنثی سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
Other Matches
ouster بی بهره سازی محروم سازی
exclusion محروم سازی
privation محروم سازی تعلیق مقام
privations محروم سازی تعلیق مقام
negation خنثی سازی
neutralization خنثی سازی
disfranchisement محروم سازی یا محرومیت ازحق انتخابات
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy پوچ سازی باطل سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
local anasthesia سر سازی
stylization مد سازی
individuation تک سازی
individualizing تک سازی
individualizes تک سازی
padding له سازی
pavement کف سازی
flooring کف سازی
individualized تک سازی
retortion کج سازی
individualised تک سازی
repk lection پر سازی
individualises تک سازی
idolization بت سازی
individualize تک سازی
bridge building پل سازی
individualization تک سازی
bridgework پل سازی
retortion خم سازی
pavements کف سازی
compaction تو پر سازی
flection خم سازی
truncation بی سر سازی
individualising تک سازی
deflexion خم سازی
oscillation نوسان سازی
divestiture برهنه سازی
ichnography زمینه سازی
derichment رقیق سازی
hymnography سرود سازی
horology ساعت سازی
divestment بی بهره سازی
packing فشرده سازی
domestication اهلی سازی
displacement جانشین سازی
duplexing مضاعف سازی
depletion تهی سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
elution پاکیزه سازی
divestiture بی بهره سازی
detersion پاک سازی
oscillations نوسان سازی
inculcation جایگیر سازی
die shop حدیده سازی
dilution رقیق سازی
inceration موم سازی
incavation پوک سازی
impregnation ابستن سازی
discolourment بدرنگ سازی
die making حدیده سازی
image formation تصویر سازی
resolving برطرف سازی
individualization منفرد سازی
wording عبارت سازی
immortalization جاوید سازی
rejuvenation جوان سازی
grillwork سبد سازی
assimilation درون سازی
grillwork شبکه سازی
gold beating زرورق سازی
gnomonics فن شاخص سازی
form work کاذب سازی
milling ارد سازی
formularization فرمول سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
foundation materials مصالح پی سازی
fumigation ضد عفونی سازی
gaingiving مشتبه سازی
glasswork شیشه سازی
gemination جفت سازی
gunsmithery تفنگ سازی
haematogenesis خون سازی
foliation برگ سازی
emulation نمونه سازی
emulsification امولسیون سازی
enthralment بنده سازی
histogenesis بافت سازی
arching طاق سازی
smoothing صاف سازی
equality gate برابر سازی
heterodyne reception زنه سازی
harmonization هم اهنگ سازی
eversion واژگون سازی
evisceration تهی سازی
feminization مونث سازی
forging signatures امضا سازی
flatting تنکه سازی
gelatination دلمه سازی
individualization فرد سازی
levigation نرم سازی
malting مالت سازی
manumission ازاد سازی
materialization مادی سازی
maximization بیشینه سازی
mealing نرم سازی
vaporization بخار سازی
microminiaturization ریز سازی
microsoft بهنگام سازی
minimalization کمینه سازی
minimization کمینه سازی
extinction خاموش سازی
magnifcation بزرگ سازی
liquefaction ابگونه سازی
curtailment کوتاه سازی
machicolation مزغل سازی
mutilation معیوب سازی
machine building ماشین سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
miseenscene صحنه سازی
modeller قالب سازی
weaponry اسلحه سازی
obliteration پاک سازی
obscuration تیره سازی
optimality بهینه سازی
optimization بهینه سازی
optimize بهینه سازی
oblieration پاک سازی
nonlinear optimization بهینه سازی
nidification اشیانه سازی
mortar mixing ملات سازی
municipalize شهر سازی
mutualization دو طرفه سازی
mystification گیج سازی
mythopoetic اساطیر سازی
nest building لانه سازی
networking شبکه سازی
withdrawal رها سازی
nidificate لانه سازی
optometry عینک سازی
individuation جدا سازی
simulation همانند سازی
simulation فاهر سازی
simulation شبیه سازی
inurement معتاد سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
invalidation باطل سازی
simulations شبیه سازی
simulations فاهر سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
simulations همانند سازی
irksomeness کسل سازی
wearisomeness کسل سازی
forgeries سند سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
landscape painting منظره سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
stripping برهنه سازی
scaling مقیاس سازی
forgeries صورت سازی
irreticence فاش سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com