English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
lobe دایره سازی
lobes دایره سازی
Other Matches
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
epicycle دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
quadrant ربع دایره ربع محیط دایره
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
tambourine دایره
divisions دایره
department دایره
circle دایره
departments دایره
rondelle دایره
circles دایره
disk دایره
division دایره
sphere دایره
spheres دایره
tambourines دایره
roundel دایره
circling دایره
roundle دایره
compass دایره
circled دایره
subdivision دایره
fielded دایره
agency دایره
field دایره
fields دایره
recurring curve دایره
Dingbat دایره
rhomb دایره
circuit دایره
circuits دایره
disks دایره
rondel دایره
agencies دایره
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
pitch circle دایره گام
vertical circle دایره قائم
encyclopaedia دایره المعارف
tambourine دایره زنگی
ecliptic دایره البروج
adjutant general دایره پرسنل
eclipic دایره البروج
sectors قطاع دایره
rhumb دایره افقی
sector قطاع دایره
cyclometer دایره سنج
cycloidal وابسته به دایره
timbre دایره زنگی
pericycle دایره محیطیه
chord وتر دایره
Equator دایره استوا
circumferences محیط دایره
branches دایره قسمت
center circle دایره میانی
diallist دایره ساز
diffusion circle دایره پخش
branch دایره قسمت
discobolus دایره انداز
circulars دایره وار
compass وسعت دایره
circular arc کمانی از دایره
cash office دایره صندوق
limbs دایره مدرج
colure دایره متقاطعه
color circle دایره رنگها
fascia دایره زنگی
fascias دایره زنگی
azimuth circle دایره سمتیه
cirque دایره کوچک
limb دایره مدرج
circular دایره وار
section گروه دایره
domain حوزه دایره
domains حوزه دایره
diameter قطر دایره
great circle دایره عظیمه
stress circle دایره تنش
semi circle نیم دایره
orbiculate دایره وار
north circle دایره شمالگان
encyclopaedias دایره المعارف
encyclopedia دایره المعارف
encyclopedias دایره المعارف
meridians دایره نیمروز
diameters قطر دایره
semidiameter شعاع دایره
hour circle دایره ساعتی
small circle دایره صغیره
quadrant ربع دایره
hemicycle نیم دایره
orbicularly دایره وار
half round نیم دایره
gyre گردش دایره
spheral بشکل دایره
growth ring دایره رشد
growth ring دایره سالیانه
round دایره وار
sextant یک ششم دایره
roundest دایره وار
meridians دایره طول
meridian دایره نیمروز
equinoctial colure دایره اعتدال
perimeter [circumference] of a circle محیط دایره
quadrant چهار یک دایره
timbrel دایره زنگی
absolute دایره نامحدود
absolutes دایره نامحدود
mohr's circle دایره مور
encyclopedic دایره المعارفی
sections گروه دایره
mohr's circle دایره موهر
circumference محیط دایره
turning circle دایره گردش
tambourines دایره زنگی
radius شعاع دایره
circlets دایره کوچک
circles محیط دایره
circled محیط دایره
circle محیط دایره
meridian دایره طول
circlet دایره کوچک
circling محیط دایره
tactile circle دایره بساوشی
trolls دایره وارحرکت کردن
airt ربع دایره اداره
gold دایره مرکزی هدف
golds دایره مرکزی هدف
roudelay رقص دایره وار
small circle دایره صغیره سماوی
corner quadrant ربه دایره کرنر
obliquity of ecliptic میل دایره البروج
foot دایره اول هدف
secondary great circle دایره عظیمه ثانویه
x o test ازمون ضربدر و دایره
orbited دایره وارحرکت کردن
center circle دایره وسط زمین
unit circle دایره واحد [ریاضی]
turning circle دایره چرخش ناو
census office دایره سجل و احوال
throwing circle دایره پرتاب نیزه
orbit دایره وارحرکت کردن
closure of horizon بستن دور دایره
celestial meridian دایره نیمروز سماوی
center of quarter circles مرکز یک چهارم دایره ها
troll دایره وارحرکت کردن
orbits دایره وارحرکت کردن
drawing curve شابلون دایره و منحنی
relocation clock دایره تنظیم تیر
pie chart گراف دایره ای [ریاضی]
tambourines دایره زنگی زدن
relocation clock دایره تنظیم هدف
circle chart نمودار دایره ای [ریاضی]
prime meridian دایره نیمروز مبدا
circlet دایره وارحرکت کردن
pie chart نمودار دایره ای [ریاضی]
circlets دایره وارحرکت کردن
great circle route کمان دایره عظیمه
circular آنچه در یک دایره می چرخد
great circle دایره عظیمه سماوی
circulars آنچه در یک دایره می چرخد
quadrant ربع دایره [ریاضی]
circumcircle دایره محیطی [ریاضی]
cycloid شبیه دایره منحنی
equinoctial colure دایره ساعتی مرجع
hrowing circle دایره پرتاب دیسک
free throw circle دایره پرتاب ازاد
tambourine دایره زنگی زدن
area of a disc مساحت دایره [ریاضی]
prime vertical circle دایره قائم اصلی
circumscribed circle دایره محیطی [ریاضی]
circle chart گراف دایره ای [ریاضی]
area of a circle مساحت دایره [ریاضی]
encyclopaedist نویسنده دایره المعارف
circular bench نیمکت گرد [دایره ای]
Diocletion Window پنجره نیم دایره
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
double three دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com