English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 226 (15 milliseconds)
English Persian
if possible در صورت امکان
Search result with all words
direct objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
object امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objected امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objecting امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
sheet وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheets وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
document نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documenting نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
terminal وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminals وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
light امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lighted امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
lightest امکان کامپیوتری به صورت قلم که حاوی یک وسیله حساس به نور است که میتواند پیکسهای روی صفحه ویدیو را تشخیص دهد.
sort برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
drawing tools مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
FatBits انتخاب Mac Paint که به کاربر امکان ویرایش تصویر به صورت یک پیکسل درزمان میدهد
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
ocr فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
random access حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
Sound Recorder امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
Other Matches
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
edlin در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
scheduler امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
Winsock امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
Windows Explorer امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
fire capabilities چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
eventualities امکان
possible امکان
possibilities امکان
possibility امکان
eventuality امکان
posse امکان
feasibility امکان
posses امکان
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
can امکان داشتن
canning امکان داشتن
credit line حد امکان خریدنسیه
cans امکان داشتن
asap به محض امکان
feasible امکان عملی
conceivability امکان پذیری
may امکان داشتن
visibility امکان دید
defensibility امکان مدافعه
damping power امکان استهلاک
optimum بهترین امکان
impossibility امکان ناپذیری
facility امکان وسیله
possible [doable, feasible] <adj.> امکان پذیر
practicable <adj.> امکان پذیر
feasibility امکان اجرا
conceivable امکان پذیر
executable <adj.> امکان پذیر
workable <adj.> امکان پذیر
feasible <adj.> امکان پذیر
makable <adj.> امکان پذیر
manageable <adj.> امکان پذیر
makeable <adj.> امکان پذیر
makable [spv. makeable] <adj.> امکان پذیر
achievable <adj.> امکان پذیر
feasibility study امکان سنجی
contrivable <adj.> امکان پذیر
doable <adj.> امکان پذیر
feasibilty امکان پذیری
financial feasibility امکان مالی
viability امکان عملی
to throw open the door to امکان پذیر کردن
feasible امکان پذیر میسر
viability امکان ادامه حیات
incombustibility عدم امکان احتراق
impossibility of performance عدم امکان در اجرا
impossible امکان نا پذیر نشدنی
visibility chart طرح امکان دید
acquirability امکان بدست اوردن
hazard signs علایم امکان تولیدخطر
at the earliest p moment در نخستین وهله امکان
feasibility study مطالعه امکان سنجی
practicableness امکان قابلیت اجرا
possibly <adv.> بطور امکان پذیر
to be able to solve امکان به حل شدن داشتن
conceivably بطور امکان پذیر
free maneuver امکان حرکت ازاد
possible امکان پذیر میسر
as may be the case <adv.> بطور امکان پذیر
conceivably <adv.> بطور امکان پذیر
contingently <adv.> بطور امکان پذیر
bad dept طلبی که امکان وصول ان کم باشد
capability study مطالعه امکان انجام کار
to turn upside down هر تلاش امکان پذیری را کرن
fullest پر کردن درون چیزی تا حد امکان
there is no p of his going رفتن وی هیچ امکان ندارد
estoppel عدم امکان انکار پس از اقرار
output امکان نمایش اطلاعات میدهد
freezes محدودیت عدم امکان تغییر
freeze محدودیت عدم امکان تغییر
full پر کردن درون چیزی تا حد امکان
readout وسیلهای که امکان نمایش اطلاعات
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
availability سهولت و امکان تحصیل اعتبار
impossibility عدم امکان کار نشدنی
as little as possible اینقدر کم که امکان پذیر باشد
accessibility امکان نزدیکی وسیله وصول
outputs امکان نمایش اطلاعات میدهد
incomputability عدم امکان شمرده شدن بیشماری
light نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
lighted نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
impassablility امکان ناپذیری عدم قابلیت عبور
lightest نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
plugging امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plug امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugs امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
compromise امکان کشف داشتن به خطر افتادن
compromises امکان کشف داشتن به خطر افتادن
astronautics مطالعهء امکان مسافرت بکرات دیگر
compromising امکان کشف داشتن به خطر افتادن
biological half time زمان امکان فعالیت عامل میکربی
MIDI sequencer 1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط
port یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
remoter یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
twx Service TeletypewriterExchange امکان تبادل تله تایپ
remote یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
margin فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
software که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
script که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
lock up وضعیتی که در ان امکان انجام عمل دیگری نمیباشد
remotest یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
parallels که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
datacom امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
parallelled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
to be at full stretch تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
margins فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
application study بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
to be a dead duck امکان موفق شدن را نداشتن [چیزی یا کسی]
parallelling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
to look round اطراف کار را دیدن یا پاییدن امکان چیزیی راسنجیدن
user کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
text انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
circuits مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
texts انتخابی دربرنامه که امکان ویرایش متن را فراهم میکند
port اتصال به کامپیوتر که امکان ارسال داده آسنکرون میدهد
enhancement امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
circuit مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
users کدشناسایی یکتا که به کامپیوتر امکان تشخیص کاربر را میدهد
deque یک صف دو سر که امکان درج و حذف را در هر دو انتهای لیست به وجود می اوردردیف
ES IS امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
users سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند
bayonetting سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
structure ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
recoverable error نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
user سوکت که امکان نصب وسایل جانبی به کامپیوتر را فراهم میکند
selector وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
selectors وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
bayonetted سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
bayonet سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
autos امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
structures ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structuring ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
serials فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
parallelling مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
magnetic و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
remote اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remotest اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
parallels مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
joystick وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
remoter اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
joysticks وسیلهای که به کار امکان میدهد نمایشگر را اطراف صفحه بچرخاند
wizard امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
wizards امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
auto امکان بار کردن خودکار برنامه پس از روشن شدن کامپیوتر
serial فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
bayonets سیستم الکترونیکی که به هواپیما امکان رسیدن به اهداف زمینی را میدهد
parallel مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
paralleling مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
panels یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
paralleled مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
parallelled مدار و اتصال که امکان دریافت و ارسال داده موازی میدهد
port مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
VRML سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
manager امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
there is no p of doing it کردن انکارهیچ امکان ندارد هیچ نمیتوان انکار راکرد
telephony سیستم ساخت ماکروسافت ,intel که به PC امکان کنترل تلفن را میدهد
language سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
languages سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
managers امکان نوشتن متن به ذخیره سازی و بازیابی ویرایش و چاپ
scheduling روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
routines مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
null مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
report generator نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
input مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
interface نرم افزاری که به برنامه ها و داده یک سیستم امکان اجرا در دیگری را میدهد
interface مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
unlocking عملی که به کاربران دیگر امکان نوشتن فایل یا دستیابی به سیستم میدهد
random access رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
WAIS سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com