Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
Other Matches
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
gun sight
دستگاه نشانه روی
sighting device
دوربین دستگاه نشانه روی
automation
دستگاه تنظیم خودکار
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
mach trim compensator
دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
ring and bead sight
دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
sight cover
روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
fine sight
تنظیم خط نشانه دقیق
windage
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
sighting shot
تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
setting up
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
sets
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
set
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
robot
دستگاه خودکار
automatic
دستگاه خودکار
automatics
دستگاه خودکار
robots
دستگاه خودکار
automatic machine
دستگاه خودکار
stops
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
tabulation
نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
stopping
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopped
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stop
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
automatic welding machine
دستگاه جوشکاری خودکار
automatic punching machine
دستگاه منگنه خودکار
automatic drilling machine
دستگاه درل خودکار
automatic boring machine
دستگاه درل خودکار
fully automatic machine
دستگاه تماما"خودکار
automatic screw machine
دستگاه پیچ خودکار
industrial robot
دستگاه خودکار صنعتی
four spindle automatic machine
دستگاه خودکار با چهارهرزگرد
automatic milling machine
دستگاه فرز خودکار
ground controled approach
دستگاه تقرب خودکار
automatic sawing machine
دستگاه اره خودکار
governors
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
automatic forming machine
دستگاه قالب بندی خودکار
sampling servo
دستگاه نمونه گیری خودکار
eight spindle automatic machine
دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
governor
دستگاه فرمان خودکار گاورنور
automatic bar machine
دستگاه میله دار خودکار
ground controled approach
دستگاه فرود خودکار هواپیما
eyelesi
دستگاه کنترل خودکار هواپیما
autonomic
منسوب به دستگاه عصبی خودکار
automatic pilots
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
automatic pilot
دستگاه خودکار هدایت کشتی وهواپیما
power pack
دستگاه تنظیم برق
damping
تنظیم کار دستگاه
altitude fine adjustment
دستگاه تنظیم دقیق
zeros
تنظیم دقیق دستگاه
zero
تنظیم دقیق دستگاه
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
zeroes
تنظیم دقیق دستگاه
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
pantograph
دستگاه رسام قابل تنظیم
preselection
تنظیم از قبل
[دستگاه سازی]
sights
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sight
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
zero beat
تنظیم کردن دقیق موج دستگاه وفرکانس ان
card
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
cards
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
transponder
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
transpondor
دستگاه گیرنده یااداری که بمحض دریافت مخابرهای بطور خودکار ان را جواب میدهد
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
tabulate
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
controlled stick steering
دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
thermostats
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostat
:الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
units
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
computer controlled machine
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
signal
نشانه
icon
نشانه
token
نشانه
signaled
نشانه
marks
نشانه
tokens
نشانه
signalled
نشانه
reminiscence
نشانه
reminiscences
نشانه
mark
نشانه
icons
نشانه
presaged
نشانه
emblem
نشانه
emblems
نشانه
ikons
نشانه
emblematic
نشانه
omen
نشانه
omens
نشانه
bench mark
نشانه
trace
نشانه
sacraments
نشانه
sacrament
نشانه
indications
نشانه ها
attributing
نشانه
presage
نشانه
presages
نشانه
presaging
نشانه
marker
نشانه
symptomless
بی نشانه
cursors
نشانه گر
cursor
نشانه گر
traces
نشانه
attribute
نشانه
attributes
نشانه
traced
نشانه
indicative
نشانه
symptom
نشانه
symptoms
نشانه
symbol
نشانه
cue
نشانه
cues
نشانه
markers
نشانه
one address
با یک نشانه
portent
نشانه
portents
نشانه
which transponder
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
minimal cue
نشانه کمینه
vetoing
نشانه مخالفت
cairns
سنگ نشانه
indication
اشعار نشانه
veto
نشانه مخالفت
asterisk
1-نشانه گرافیکی
symptomatology
نشانه شناسی
vetoes
نشانه مخالفت
go ahead
نشانه ترقی
vetoed
نشانه مخالفت
pivot point
نقطه نشانه
asterisks
1-نشانه گرافیکی
bode
نشانه بودن
merit badge
نشانه هنر
cairn
سنگ نشانه
sighting
نشانه رفتن
aim
نشانه گرفتن .
aimed
نشانه گرفتن .
token passing
گذراندن نشانه
proofs
نشانه مدرک
proof
نشانه مدرک
traffic signal
نشانه روشن
aims
نشانه گرفتن .
sem
نشانه شناسی
indicium
نشانه ویژه
typology
نشانه شناسی
signal
علامت نشانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com