English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
rustication دهاتی سازی
frosted دهاتی سازی
Other Matches
doric دهاتی
carl دهاتی
carle دهاتی
boor دهاتی
boors دهاتی
peasant دهاتی
churl دهاتی
chuff دهاتی
peasants دهاتی
villager دهاتی
clodhoppers دهاتی
boorish دهاتی
narrow minded دهاتی
tao دهاتی
clodhopper دهاتی
villagers دهاتی
backwoodsman دهاتی
kern دهاتی
villein دهاتی
yokel دهاتی نادان
yokels دهاتی نادان
villatic روستایی دهاتی
churlishly دهاتی وار
loutish دهاتی وار
skep سبدگرد دهاتی
hobnail دهاتی روستایی
arcadian ادم دهاتی
hick دهاتی جاهل احمق
rustic مربوط به دهکده دهاتی
rube ادم دهاتی ناشی
hicks دهاتی جاهل احمق
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individuation تک سازی
truncation بی سر سازی
retortion کج سازی
padding له سازی
retortion خم سازی
individualizing تک سازی
individualizes تک سازی
repk lection پر سازی
individualised تک سازی
individualization تک سازی
individualized تک سازی
individualize تک سازی
idolization بت سازی
individualises تک سازی
deflexion خم سازی
individualising تک سازی
pavement کف سازی
flection خم سازی
pavements کف سازی
local anasthesia سر سازی
bridge building پل سازی
flooring کف سازی
stylization مد سازی
compaction تو پر سازی
bridgework پل سازی
grillwork شبکه سازی
gnomonics فن شاخص سازی
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
grillwork سبد سازی
immortalization جاوید سازی
histrionics صحنه سازی
incavation پوک سازی
replacement جانشین سازی
reductions ساده سازی
gelatination دلمه سازی
gemination جفت سازی
shipbuilding کشتی سازی
glasswork شیشه سازی
inceration موم سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
curtailment کوتاه سازی
gold beating زرورق سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
abbreviation کوته سازی
abbreviations کوته سازی
ichnography زمینه سازی
intriguing زمینه سازی
hymnography سرود سازی
harmonization هم اهنگ سازی
solutions چاره سازی
forgery سند سازی
solution چاره سازی
heterodyne reception زنه سازی
horology ساعت سازی
stripping برهنه سازی
modeling نمونه سازی
intrigue زمینه سازی
intrigues زمینه سازی
scenery صحنه سازی
haematogenesis خون سازی
forgery صورت سازی
separating جدا سازی
impregnation ابستن سازی
gunsmithery تفنگ سازی
mutilation معیوب سازی
regionalism منطقه سازی
flooding غرقه سازی
image formation تصویر سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
histogenesis بافت سازی
withdrawal رها سازی
minimalization کمینه سازی
microsoft بهنگام سازی
microminiaturization ریز سازی
idealize دلخواه سازی
idealising دلخواه سازی
mealing نرم سازی
maximization بیشینه سازی
materialization مادی سازی
manumission ازاد سازی
idealises دلخواه سازی
idealised دلخواه سازی
sculptures پیکره سازی
malting مالت سازی
sculptures مجسمه سازی
sculpture پیکره سازی
magnifcation بزرگ سازی
sculpture مجسمه سازی
minimization کمینه سازی
miseenscene صحنه سازی
refrigeration سرد سازی
mythopoetic اساطیر سازی
idealizing دلخواه سازی
mystification گیج سازی
mutualization دو طرفه سازی
idealizes دلخواه سازی
municipalize شهر سازی
statue پیکر سازی
statues پیکر سازی
simplification ساده سازی
mortar mixing ملات سازی
idealized دلخواه سازی
simplifications ساده سازی
modeller قالب سازی
machine building ماشین سازی
weaponry اسلحه سازی
machicolation مزغل سازی
coaching اماده سازی
evacuation تهی سازی
intensification پر قوت سازی
inspissation غلیظ سازی
infuriation خشمگین سازی
vaporization بخار سازی
negation خنثی سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
inebriation مست سازی
individuation جدا سازی
individualization فرد سازی
braziers برنج سازی
inculcation جایگیر سازی
lancination مجروح سازی
brazier برنج سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
refreshingly دوباره سازی
individualization منفرد سازی
liquefaction ابگونه سازی
refreshing دوباره سازی
levigation نرم سازی
reconstructions دوباره سازی
latticing شبکه سازی
lapidification سنگ سازی
lapidation سنگسار سازی
landscape painting منظره سازی
lancination پاره سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com