English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
fingerpost راهنمای جاده تیر راهنماییکه پیکان مخصوص هدایت داردومسیرجاده رانشان میدهد راهنما
Other Matches
draught line خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
gyrostat التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
planimetric نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
isotherm خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
finger post تیرپنجه دار راهنمای جاده
isallobar خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
lubber line خطی که روی صفحه قطب نماامتداد محور طولی هواپیما رانشان میدهد
cable rigging tension chart جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
isallobaric خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
pathfinder guidance هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
balisage مشخص کردن مسیر جاده باچراغهای راهنما
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
finder عنصر مرکزی یک محیط عملیاتی و برنامهای که میان سایر چیزها فایلهای ذخیره شده روی دیسک ها رانشان میدهد
dan layers شناوه مخصوص کاشتن بویه راهنما
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
conductibility ضریب هدایت مخصوص
support CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
director sight زاویه یاب مخصوص هدایت تیر
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
tramroad جاده مخصوص تراموا وواگن برقی
darting پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
dart پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darted پیکان پیکان یا کلاهک موشکها
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
tote road جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
mauler نوعی موشک هدایت شونده باسکوی خود کششی مخصوص پدافند هوایی
marks وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
primer کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
primers کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد
HTML مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
army training test راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
simulator برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
server کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
dovetail guide راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
plotter نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotters نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
staffing guide کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
guidance هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
signatures کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
signature کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
guidance هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
commander's manual ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
job book کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
maces نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
mace نوعی موشک هدایت شونده که با انرژی جنبشی هدایت میشود
terminal guidance هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
beamrider موشک هدایت شوندهای که به وسیله اشعه رادار هدایت میشود
fighter direction هدایت کردن هواپیماهای شکاری هدایت جنگنده ها ازروی ناو
ip واحد نمایش مخصوص که به کار بردن امکان میدهد صفحات ویدیو متن ویرایش کنند پیش از ارسال آنها به پایگاه داده اصلی
divided highway [American E] شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpass مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpasses مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
stellar guidance سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
inertial guidance سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
electrosensitive کاغذ چاپ پوشیده شده از فلر که میتواند حروف را توسط گرما با نوک مخصوص چاپ -Ddot matrix نمایش میدهد
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
language زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
languages زبان در سیستم هدایت پایگاه داده ها که امکان میدهد در پایگاه داده ها به راحتی جستجو شود و پرسش شود
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
to a. the ball توپ رانشان دادن
to show round the premises دورتادورعمارت رانشان کسی دادن
keep time <idiom> زمان صحیح رانشان دادن
lodestaror load ستاره راهنما راهنما
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
kinemacolour سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد
gee whiz <idiom> بافریاد شادی خود رانشان دادن
To come into the open. آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
conductance ضریب هدایت قدرت هدایت
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
What films are they showing at this cinema ( theatra house ) ? این سینما چه فیلم هائی رانشان می دهد ؟
service road جاده کناری جاده سرویس
going وضع جاده زمین جاده
flashes عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashed عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
darted پیکان
the point of an arrow پیکان
dart پیکان
barbs پیکان
darting پیکان
arrow پیکان
arrows پیکان
barb پیکان
celestial guidance سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
arrow head علامت پیکان
fletcher پیکان ساز
head نوک پیکان
flechette پیکان پردار
elf bolt پیکان چخماقی
arrow head نوک پیکان
bronze arrowhead نشان پیکان برنزی
broad head نوک پیکان با 2 یا 3 تیغه
nock پیکان برزه گذاشتن
coast pilot کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
lively description شرح روشن یا واقع نما شرحی که حالت واقعی یااصلی رانشان دهد
darting پیکان یا زوبین کوچک بازی
darted پیکان یا زوبین کوچک بازی
dart پیکان یا زوبین کوچک بازی
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
arrow head پیکان نشان دهنده محل پیاده شدن افراد
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
planning guidance راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
logical حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
hand بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
arrow pointer پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
track clearer جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
road distance مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
flechette پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
dma UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
buoys راهنمای شناور در اب
training manual راهنمای اموزشی
telephone book راهنمای تلفن
card guide راهنمای کارت
wage price guideline راهنمای مزد
column ways راهنمای ستون
icon راهنمای انتخاب
piston guide راهنمای پیستون
buoy راهنمای شناور در اب
manual راهنمای کار
buoyed راهنمای شناور در اب
buoying راهنمای شناور در اب
telephone books راهنمای تلفن
icons راهنمای انتخاب
janitors راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
guide book راهنمای مسافران
pilot راهنمای ناوبری
floor walker راهنمای مغازه
pilots راهنمای ناوبری
double vee guide راهنمای وی دوبل
run manual راهنمای اجرا
dock master راهنمای حوض
shopwalker راهنمای مغازه
janitor راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
radar beacon راهنمای رادار
saint bernard سگ راهنمای کوهستان
harbor master راهنمای بندر
ikons راهنمای انتخاب
push rod راهنمای سوپاپ
piloted راهنمای ناوبری
leader فشنگ راهنمای پیچی
phone books کتاب راهنمای تلفن
location diagram راهنمای اتصال نقشه
soldier's manual کتاب راهنمای سرباز
file directory فهرست یا راهنمای فایل
sheave ریل راهنمای هواپیما
refernce manual کتاب راهنمای مرجع
data directory فهرست راهنمای داده ها
damage control book راهنمای کنترل خسارات
procedure manual کتاب راهنمای رویهای
index نما راهنمای موضوعات
indexed نما راهنمای موضوعات
indexes نما راهنمای موضوعات
postal directory دفتر راهنمای پست
schedules فهرست راهنمای قانون
scheduled فهرست راهنمای قانون
phone book کتاب راهنمای تلفن
light buoy راهنمای شناور چراغدار
cutting guide راهنمای برش [ابزار]
signalled علامت راهنمای خودرو
signaled علامت راهنمای خودرو
signal علامت راهنمای خودرو
systems manual کتاب راهنمای سیستم
leaders فشنگ راهنمای پیچی
schedule فهرست راهنمای قانون
telephone directory کتابچه راهنمای تلفن
guidebook کتاب راهنمای مسافران
guidebooks کتاب راهنمای مسافران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com