Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English
Persian
steady as you go
راه ثابت باشد
Search result with all words
floating
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
parallel aerofoil
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
Other Matches
static employment
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
standing orders
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
sample
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sampled
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
standing
ثابت دستورالعمل ثابت
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
steadies
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
fixes
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
stables
ثابت
solids
ثابت
static
ثابت
steadier
ثابت تر
fiducial
ثابت
firms
ثابت
firmest
ثابت
fixed bridge
پل ثابت
stable
ثابت
constant
ثابت
steadied
ثابت
standstill
ثابت
changeless
ثابت
fixing
ثابت
permanent
ثابت
solid
ثابت
specific
ثابت
firmer
ثابت
firm
ثابت
truer
ثابت
truest
ثابت
specifics
ثابت
unshaken
ثابت
thetical
ثابت
thetic
ثابت
resolute
ثابت
indelible
ثابت
true
ثابت
equable
ثابت
disputeless
ثابت
immovable
ثابت
sustains
ثابت
sustained
ثابت
sustain
ثابت
loyal
ثابت
pegged
ثابت
established
ثابت
stationary
ثابت
invariable
ثابت
hard and fast
ثابت
fixes
ثابت
steadying
ثابت
rugged
ثابت
settled
ثابت
pat
ثابت
undeviating
<adj.>
ثابت
unswerving
<adj.>
ثابت
patting
ثابت
patted
ثابت
fix
ثابت
pats
ثابت
incommutable
ثابت
fixed
ثابت
leger or ledger
ثابت
steadiest
ثابت
steadies
ثابت
steady
ثابت
inalterable
ثابت
constants
ثابت
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
fixed head
با نوک ثابت
inertia constant
ثابت اینرسی
inductive capacity
ثابت دی الکتریسیته
fixed point
نقطه ثابت
invariant
ثابت نامتغیر
fixed format
قابل ثابت
fixed
ثابت شده
instability constant
ثابت ناپایداری
fixed field
میدان ثابت
fixed condenser
خازن ثابت
resolutely
با عزم ثابت
fixed capital
سرمایه ثابت
fixed casement
قاب ثابت
fixed costs
هزینههای ثابت
fixed davit
جرثقیل ثابت
fixed disk
دیسک ثابت
fixed echo
اکوی ثابت
evidence
ثابت کردن
k
ثابت دی الکتریک
fixed ersistor
مقاومت ثابت
fixed capacitor
خازن ثابت
gas constant
ثابت گاز
fixed term deposit
سپرده ثابت
fixed system
توزیع ثابت اب
fixed supply
عرضه ثابت
fixed storage
حافظه ثابت
fixed storage
انباره ثابت
fixed star
ستاره ثابت
fixed slab buttress dam
سد با پشتبند ثابت
staunched
ثابت قدم
fixed round
فشنگ ثابت
fixed weight
وزن ثابت
staunches
ثابت قدم
gas constant
ثابت گازها
frozen wages
مزدهای ثابت
staunching
ثابت قدم
staunchest
ثابت قدم
frequency constant
ثابت فرکانس
formation constant
ثابت تشکیل
force constant
ثابت نیرو
foothole
جای ثابت
foixed satellite
ماهواره ثابت
staunch
ثابت قدم
fixed resources
منابع ثابت
fixed radix
با مبنای ثابت
ionization constant
ثابت یون
fixed inputs
منابع ثابت
hard set
ثابت شده
fixed inputs
نهادههای ثابت
fixed income
درامد ثابت
hubble constant
ثابت هابل
idee fixe
فکر ثابت
image phase change coefficient
ثابت فازی
poise
ثابت واداشت ن
immovably
بطور ثابت
gravitational constant
ثابت جاذبه
fixed length
با درازای ثابت
fixed property
سرمایه ثابت
fixed price
قیمت ثابت
standing
ثابت همیشگی
standing
ارتش ثابت
gravitational constant
ثابت گرانش
fixed point
با ممیز ثابت
fixed point
ممیز ثابت
fixed pivot
لولای ثابت
fixed light
چراغ ثابت
permanently
بطور ثابت
veteran
ثابت استوار
constant capital
سرمایه ثابت
conservative flux
شاره ثابت
fixes
ثابت کردن
clinch knot
گره ثابت
carbon fixed
ذغال ثابت
carbon fixed
کربن ثابت
capital goods
دارایی ثابت
capital asset
سرمایه ثابت
boltzmann constant
ثابت بولتزمن
constant
ثابت قدم
constant
عدد ثابت
constant cost
قیمت ثابت
constant current
شدت ثابت
veterans
ثابت استوار
constant of motion
ثابت حرکت
constant luminance
روشنایی ثابت
bedding
ثابت سازی
constant factors
عوامل ثابت
constant error
خطای ثابت
demonstrate
ثابت کردن
demonstrated
ثابت کردن
demonstrates
ثابت کردن
demonstrating
ثابت کردن
constant
ثابت دایمی
constant
مقدار ثابت
constants
ثابت قدم
steadfast
ثابت قدم
invariably
بطور ثابت
fixatives
ثابت کننده
fixative
ثابت کننده
fix
ثابت کردن
fixes
ثابت شدن
fixes
ثابت ماندن
standpoints
نقطه ثابت
standpoint
نقطه ثابت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com