English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
Other Matches
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
wet weight وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
DX پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
applications معمولا به صورت نوشته
application معمولا به صورت نوشته
floating عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
windage تنظیم حرکت تفنگ درهدفگیری هنگام وجود بادعرضی
windage تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
indicator چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
premium statement صورت اضافه ارزش سهام
mantissa رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
standards خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
Dialer امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
selects خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
select خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
selected خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
plain weave بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
declaration نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarative statement نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declarations نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
hidden خط وی تشکیل دهنده شی سه بعدی ولی هنگام نمایش آن به صورت دوبعدی پاک می شوند
orthoferrite یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
winchester disk دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
Mandlebrot set تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
decimal file system سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
pendant سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
overtime وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
denary ده ده اعشاری)
mantissa اعشاری
decimal اعشاری
decimals اعشاری
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
repeating decimal اعشاری مکرر
decimal digit رقم اعشاری
decimal fraction کسر اعشاری
decimal function کسر اعشاری
decimal number عدد اعشاری
common logarithm لگاریتم اعشاری
decimal balance ترازوی اعشاری
decimal point ممیز اعشاری
decimal points ممیز اعشاری
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
recurring decimal اعشاری مکرر [ریاضی]
decimals رقم دهدهی اعشاری
zone decimal دسته بندی اعشاری
decimal number system سیستم اعداد اعشاری
decimal tab جدول بندی اعشاری
decimalist طرفدارسلسله اعشاری درپول
fractional مانیتن یک عدد اعشاری
packed decimal عدد اعشاری فشرده
decimal رقم دهدهی اعشاری
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
fraction bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
decimals سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
fractions bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
decimal سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
biased ارزش توان در یک عدد اعشاری
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری
proper decimal fraction کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
terminating decimal کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
point ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
characteristically مقدار نمای یک عدد اعشاری
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
usu معمولا
pipe معمولا
piped معمولا
ordinarily معمولا"
as a rule معمولا
in an ordinary way معمولا
normally معمولا"
usually معمولا
generally معمولا
gigaflop یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
floating عمل ریاضی روی عدد اعشاری
floating عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
one for one معمولا اسمبلر
ebcdic کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
normalization تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
halts معمولا با روشهای خارجی
halted معمولا با روشهای خارجی
halt معمولا با روشهای خارجی
normally closed contact اتصال معمولا بسته
four address instruction معمولا: محل دو عملوند
phosphor معمولا اشعه الکترونی
normally open contact اتصال معمولا باز
as a rule <idiom> معمولا ،طبق عادت
at large به طور کلی [معمولا]
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
impariment اختلال
neuremia اختلال پی ها
tribulation اختلال
line hit اختلال خط
noise اختلال
tribulations اختلال
distribance اختلال
derangement اختلال
disturbances اختلال
impairment اختلال
disorders اختلال
disturbance اختلال
irregularity اختلال
disorder اختلال
perturbations اختلال
line noise اختلال
noises اختلال
perturbation اختلال
printed معمولا با معیار نقط ه در اینچ
gulps گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulping گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulp گروهی از کلمات معمولا دو بایت
gulped گروهی از کلمات معمولا دو بایت
print معمولا با معیار نقط ه در اینچ
bezant پولک گردی که معمولا از طلااست
prints معمولا با معیار نقط ه در اینچ
hand-out <idiom> پاداش ،معمولا از طرف دولت
normal معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
floating point basic نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
mental disorder اختلال مشاعیر
emotional disorder اختلال هیجانی
perturbation انحراف اختلال
neuremia اختلال اعصاب
personality disturbance اختلال شخصیت
dysbulia اختلال اراده
dysmenorrhea اختلال قاعدگی
sexual disorder اختلال جنسی
dystonia اختلال تونوس
personality disorder اختلال شخصیت
dyspepsia اختلال هضم
paramnesia اختلال حافظه
perturbations انحراف اختلال
clamper برای قط ع اختلال
unbalances اختلال مشاعر
organic disorder اختلال عضوی
oppositional disorder اختلال نافرمانی
character disorder اختلال منش
unbalance اختلال مشاعر
neurosis اختلال روانی
neurosis اختلال اعصاب
interference اختلال در سیگنال
neuroses اختلال روانی
neuroses اختلال اعصاب
kettle of fish اشفتگی اختلال
unbalancing اختلال مشاعر
noise immunity مصونیت از اختلال
developmental disorder اختلال رشدی
lalopathy اختلال گویایی
emotional disturbance اختلال هیجانی
apselaphesia اختلال بساوشی
mental abnormality اختلال مشاعر
background noise اختلال پس زمینه
psychiatric disorder اختلال روانی
thought disorder اختلال فکر
convulsive disorder اختلال تشنجی
time flutter اختلال زمانی
radar trapping اختلال رادار
unsoundness of mind اختلال مشاعیر
magnetic anomaly اختلال مغناطیسی
factitious disorder اختلال ساختگی
time jitter اختلال زمانی
mental defectives اختلال حواس
conduct disorder اختلال رفتاری
cyclic disorder اختلال دورهای
dissociative disorder اختلال گسستی
mental disturbance اختلال روانی
perturbation theory نظریه اختلال
quantization noise اختلال تدریج
mental disorder اختلال روانی
ageusia اختلال چشایی
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
home که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
homes که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
to pass go orrun current معمولا مورد قبول واقع شدن
products customarily found in a pharmacy کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
cleanup توپزن چهارم که معمولا قوی است
routine مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routines مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com