English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
polypary ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
polypidom ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
Other Matches
pyramiding سیستم مدیریت هرمی حالتی که چندین شرکت تحت تملک یا اداره یک موسسه بزرگ قرار گیرند
grades در پایهای قرار گرفتن
grade در پایهای قرار گرفتن
permanent mold قرار می گیرند
unwarned exposed یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند
pin compatible تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
length تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
lengths تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
trapezoidal distortion اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
interword spacing فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
click art صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
expansion unit وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
post implementation review ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
calendar program ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
reentrant subroutine زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
grinning [cornrowing] [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
corn-rowing [grinning] راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
chips وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chip وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
printwheel چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
campus environment محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
polygenetic دارای چندین نیا یا چندین تخم
multivalent دارای چندین قدر چندین بنیانی
coral مرجان
lithophyte مرجان اهکی
coralloid مانند مرجان
coralloid شبه مرجان
madrepore بیاض مرجان
madrepore درخت مرجان
polypite مرجان جدا
corallite سنگ مرجان
coralline مرجان مانند
polypoid مرجان وار
coralliferous مرجان اور
polyp جنس مرجان ابی
polyps جنس مرجان ابی
polypary پایه چند مرجان
barrier reef مرجان سنگ ساحلی
buttress dam سد پایهای
fundamental پایهای
basics پایهای
basic پایهای
elementary مقدماتی پایهای
platform independence استقلال پایهای
tripod ligand لیگاند سه پایهای
octal base هشت پایهای
piedmont کوه پایهای
framed building ساختمان تیر پایهای
andiron سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
octal glass type tube لامپ الکترونی هشت پایهای
basilar پایهای واقع شده در پایین
stylobate پایهای که زیرچند ستون باشد
tail boom پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
mosfet می گیرند
gingall یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
kettle holder کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
kernels توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
kernel توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
This car can hold 6 persons comefortably. دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
alizarin ماده نارنجی یا قرمز رنگ که از ریشه روناس می گیرند
planimeter دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
Wise men learn by other mens mistakes;fools by the. <proverb> مردم عاقل از اشتباهات دیگران درس مى گیرند جاهلان از خطاهاى خود .
suprapermafrost ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
inulin ماده نشاستهای که ازریشه زنجبیل شامی وبرخی گیاهان مرکب می گیرند
accent mark علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignments میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postures چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
ball printer چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
Xerox Network System پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
half مجموعه بیتتها که نیمی از کلمه استاندارد را می گیرند ولی به عنوان واحد مجزا قابل دسترسی اند
XNS پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
priority ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
surface mount technology روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
writ of error قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
SX نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
classifying در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
banner page صفحهای که در ابتدا با تاریخ و زمان و نام متن و نام مشخص چاپ گیرند و چاپ میشود
millepore مرجان سوراخ سوراخ
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
paradise rug طرح درختی باغ و گل [در این طرح انواع درخت، گل و پرنده زمینه طرح را در بر می گیرند و نمادی از طبیعت بوجود می آورند که گاه به آن طرح بهشتی می گویند.]
several چندین
Several persons ( people ). چندین تن
multiple چندین
lot چندین
ten چندین
multifold چندین
multipoint با چندین خط وط
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
over again چندین بار
manyfold چندین مرتبه
multilineal دارای چندین خط
multivincular چندین پیوندی
over and over again چندین بار
various چندتا چندین
multivalve چندین دریچهای
on several occasions در چندین وهله
over and over چندین بار
alternates چندین بار
alternated چندین بار
many times چندین بار
several thousands چندین هزار
alternate چندین بار
dozens of times چندین بار
for reasons به چندین دلیل
manifold copies چندین نسخه
time and again چندین بار
many a time چندین بار
multicolour با چندین رنگ
many چندین بسا
many books چندین کتاب
often <adv.> چندین بار
a lot of times <adv.> چندین بار
frequently <adv.> چندین بار
regularly [often] <adv.> چندین بار
on any number of occasions <adv.> چندین بار
many times <adv.> چندین بار
oft [archaic, literary] <adv.> چندین بار
multi tasking اجرای چندین کار
swarms چندین اشکال برنامه
floscular مرکب از چندین گلچه
multivocal دارای چندین معنی
multistorey ساختمان چندین طبقه
end در انتها یا پس از چندین مشکل
ended در انتها یا پس از چندین مشکل
Many years passed . چندین سال گذشت
multiplicate چندین نسخه برداشتن از
multifoliate دارای چندین برگچه
He received several bullet wounds چندین تیربه اوخورد
ends در انتها یا پس از چندین مشکل
multicoloured دارای چندین رنگ
variform دارای چندین شکل
swarmed چندین اشکال برنامه
swarm چندین اشکال برنامه
polyphonous نماینده چندین صدا
cluster-block چندین طبقه آپارتمان
pooh bah صاحب چندین مقام
master keys کلید چندین قفل
master key کلید چندین قفل
polyphonic نماینده چندین صدا
multitasking اجرای چندین کار
polymerous دارای چندین جزء
integration انجام چندین عمل با هم
A multi-storey building. ساختمان چندین طبقه
high-rise ساختمان چندین اشکوبه
polygastric دارای چندین معده
polygenetic دارای چندین مبدا
group جمع کردن چندین وسیله با هم
flanker [یکی از چندین گوشه ساختمان]
groups جمع کردن چندین وسیله با هم
groups جمع اوری چندین چیز با هم
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
Several cars collided. چندین اتوموبیل بهم خوردند
multipoint اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
Several pages have been torn out. چندین صفحه اش پاره شده
heteronomous روینده تحت چندین قانون
multi disk مربوط به چندین نوع دیسک
skeleton keys کلیدی که چندین قفل را بازکند
skeleton key کلیدی که چندین قفل را بازکند
broadcasts ارسال داده به چندین گیرنده 2-
polygenous از چندین جورخاره درست شده
broadcast ارسال داده به چندین گیرنده 2-
group جمع اوری چندین چیز با هم
i wrote letter a letter چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
Several engineeres were removed from office. چندین مهندس از کار بر کنار شدند
multiplex ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
combination چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
complicated با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
commonest متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
varriform دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
broadcasts پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
arrays آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
common متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
paralleling که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
commoners متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
array آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
conditional مین کننده وقوع چندین کار مشخص
paralleled که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
manifold writer ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
manifolder ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com