Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English
Persian
vertical speed
سرعت صعود
Search result with all words
vertical speed
سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical takeoff
سرعت صعود اولیه هواپیما
Other Matches
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
elevation tracking
دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
ascendance
صعود
bulged
صعود
bulge
صعود
climbs
صعود
climbed
صعود
climb
صعود
bulges
صعود
pull up
صعود
ascents
صعود
ascension
صعود
ascent
صعود
escalade
صعود
bulging
صعود
climbing
صعود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
rise
صعود طلوع
balance climbing
صعود تعادلی
rises
خیز صعود
climb
صعود کردن
climbed
صعود کردن
layback
صعود دولفری
mount
صعود ترفیع
climbs
صعود کردن
mountant
صعود کننده
rise
خیز صعود
mounts
صعود ترفیع
climbing
صعود کردن
rises
صعود طلوع
clear way
محوطه صعود
ascending
صعود کننده
upping
صعود کردن
continuous climbing
صعود طبیعی
upped
صعود کردن
up
صعود کردن
soar
صعود کردن
soared
صعود کردن
soars
صعود کردن
consecutive climbing
صعود نوبتی
free climbing
صعود ازاد
back and knee climbing
صعود تنورهای
artificial climbing
صعود مصنوعی
angle of departure
زاویه صعود
alpinism
صعود سبکبار
herringbone step
صعود جناقی
rate of climb
میزان صعود
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
ups and downs
صعود وافول اقبال
sidestep
صعود پلهای از پهلو
sidestepped
صعود پلهای از پهلو
sidestepping
صعود پلهای از پهلو
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
rising
درحال ترقی یا صعود
sidesteps
صعود پلهای از پهلو
boiling point elevation
صعود نقطه جوش
bring up
صعود با حمایت از بالا
climb corridor
دالان صعود هواپیما
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
assumption
جشن صعود مریم باسمان
boiling point elevation constant
ثابت صعود نقطه جوش
cloud top height
ارتفاع صعود قارچ اتمی
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
climbing wax
واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
hang off
مکث کوتاه غواص در زیر اب در صعود
sidestep traverse
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
angle of departure
زاویه صعود هواپیما از روی باند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
decompression stop
مکث غواص کوتاه در عمقهای معین در صعود
vertical replenishment
تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
blast valve
سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
vent valve
دریچه روی بالن برای رهاکردن گاز یا هوا و تنظیم صعود
climber
پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
toss bombing
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
no decompression dive
غواصی کوتاه مدت یا در عمق کم که به هنگام صعود نیازبه توقف یا مکث در زیر اب ندارد
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
increased
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
increases
صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
half sidestep
روش صعود با اسکی گام به گام
tilt
سرعت
speeds
سرعت
souic do
سرعت
seepage velocity
سرعت زه اب
speeding
سرعت
rates
سرعت
acceleration
سرعت
tilts
سرعت
fleety
به سرعت
accelerated
بر سرعت
attack speed
سرعت تک
accelerate
بر سرعت
speediness
سرعت
expeditiousness
سرعت
rapidity
سرعت
promptitude
سرعت
accelerates
بر سرعت
rate
سرعت
tilted
سرعت
accelerating
بر سرعت
haste
سرعت
terminal velocity
سرعت حد
directly
به سرعت
swiftly
به سرعت
pace
سرعت
swiftness
سرعت
paced
سرعت
velocity
سرعت
line speed
سرعت خط
low velocity
کم سرعت
velocities
سرعت
speedy
سرعت
fastnesses
سرعت
speed
سرعت
fastness
سرعت
low velocity
با سرعت کم
liner velocity
سرعت
paces
سرعت
celerity
سرعت
exhaust velosity
سرعت خروج
low speed aerodynamics
ایرودینامیک سرعت کم
local velocity
سرعت موضعی
speed limit
سرعت مجاز
deceleration
کاهش سرعت
escape velocity
سرعت فرار
piston speed
سرعت پیستون
speed limits
سرعت مجاز
phase velocity
سرعت موج
clock speed
سرعت ساعت
endurance time
سرعت مداوم
phase velocity
سرعت فاز
liner velocity
بردار سرعت
group velocity
سرعت گروهی
ground speed
سرعت زمینی
phase speed
سرعت فاز
collision rate
سرعت برخورد
escape velocity
سرعت گریز
rate of dissolution
سرعت انحلال
rate of fire
سرعت تیر
ultimate speed
سرعت نهایی
rate of pouring
سرعت ریزش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com