Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 248 (43 milliseconds)
English
Persian
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
Search result with all words
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
parallel
موازی کردن برابر کردن
parallel
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled
موازی کردن برابر کردن
paralleled
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling
موازی کردن برابر کردن
paralleling
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled
موازی کردن برابر کردن
parallelled
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling
موازی کردن برابر کردن
parallelling
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallels
موازی کردن برابر کردن
parallels
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
treble
سه برابر کردن
trebled
سه برابر کردن
trebles
سه برابر کردن
trebling
سه برابر کردن
par
برابر کردن
withstand
مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstanding
مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstands
مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstood
مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
equalization
برابر کردن
double
دو برابر کردن
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
دو برابر کردن
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
دو برابر کردن
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
compressive strength
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
eualize
برابر کردن
level out
برابر کردن
octuple
هشت چندان هشت برابر کردن
parallelize
برابر کردن
prallelize
برابر کردن
quintuplicate
پنج برابر کردن
reduplicate
دو برابر کردن
septuple
هفت برابر کردن
sextuple
شش برابر کردن
sextuplicate
شش برابر کردن تبدیل به شش کردن
to set off
انداختن برابر کردن
triplex
سه برابر کردن
to keep pace with something
<idiom>
با چیزی برابر راه رفتن
[یاد گرفتن]
[تغییر کردن]
[اصطلاح]
to safeguard
[against]
تامین کردن
[علیه]
[در برابر]
to safeguard
[against]
حفظ کردن
[علیه]
[در برابر]
to safeguard
[against]
نگهداری کردن
[علیه]
[در برابر]
Other Matches
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
vs
در برابر
equaled
برابر
tantamount
برابر
threefold
سه برابر
equalled
برابر
doubled up
دو برابر
ninefold
نه برابر
square
برابر
equaling
برابر
for
در برابر
bracketed
برابر
decuple
ده برابر
equipollent
برابر
he is twice the man he was
دو برابر
breast
برابر
breasts
برابر
one hundred times as many
صد برابر
even
<adj.>
برابر
sixfold
شش برابر
identical
برابر
abreast
برابر
symmetric
برابر
one fold
یک برابر
three fold
سه برابر
tenfold
ده برابر
homological
برابر
equals
برابر
two fold
دو برابر
opposites
برابر
opposite
برابر
sextuple
شش برابر
squared
برابر
tripling
سه برابر
as much a
دو برابر
doubled
دو برابر
triples
سه برابر
versus
در برابر
paripassu
برابر
double
دو برابر
tripled
سه برابر
equal
برابر
triple
سه برابر
euqal
برابر
equalling
برابر
eq
برابر با
level with each other
برابر
squaring
برابر
squares
برابر
treble our casualties
سه برابر تلفات ما
eight fold
هشت برابر
millionfold
یک میلون برابر
equilateral
دو پهلو برابر
EC
پیشوند برابر با ex-
plains
صاف برابر
plainer
صاف برابر
doubled up
اندازه دو برابر
levelled
سطح برابر
plainest
صاف برابر
dead even
دقیقا برابر
quintuple
پنج برابر
life long
برابر با یک عمر
plain
صاف برابر
deuce
برابر درامتیاز 04
peer
برابر بودن با
leveled
سطح برابر
equalze
برابر کننده
equality gate
برابر سازی
equal
برابر مساوی
peer to each other
برابر با یکدیگر
counterbalances
نیروی برابر
counterbalanced
نیروی برابر
counterbalance
نیروی برابر
equalizers
برابر کننده
quadraple
چهار برابر
equalizer
برابر کننده
lifelong
برابر یک عمر
peered
برابر بودن با
mustn't
برابر است با not must
peering
برابر بودن با
level
سطح برابر
leveller
برابر کننده
leveler
برابر کننده
sevenfold
هفت برابر
ge
بزرگتر از یا برابر با
fair play
شرایط برابر
trebly
بطور سه برابر
doubled
دو برابر بزرگتر
doubled
اندازه دو برابر
doubled up
: دو برابر دوتا
equalling
برابر مساوی
humbled to the dust
باخاک برابر
senary
شش برابر ششگانه
nip and tuck
تقریبا برابر
equalled
برابر مساوی
parallels
برابر خط موازی
septuple
هفت برابر
against payment
در برابر پول
tie
برابر شدن
water resistant
مقاوم در برابر اب
multiple
چند برابر
double
: دو برابر دوتا
anti thesis
برابر نهاد
equals
برابر مساوی
double
دو برابر بزرگتر
double
اندازه دو برابر
doubled
: دو برابر دوتا
fivefold
پنج برابر
ties
برابر شدن
triple precision
با دقت سه برابر
parallelling
برابر خط موازی
antitheses
برابر نهاده
identical
کاملا" برابر
triply
بطور سه برابر
counterweights
وزنه برابر
triple precision
دقت سه برابر
counterweight
وزنه برابر
under the same conditions
شرایطی برابر
equivalents
برابر مشابه
equivalent
برابر مشابه
levels
سطح برابر
doubler
دو برابر کننده
antithesis
برابر نهاده
parallel
برابر خط موازی
equaling
برابر مساوی
octuple
هشت برابر
parallelled
برابر خط موازی
paralleling
برابر خط موازی
manifold
چند برابر
equaled
برابر مساوی
money worth
برابر پول
doubled up
دو برابر بزرگتر
paralleled
برابر خط موازی
libra
برابر با61 اونس
premunition
مقاومت در برابر مرض
le
to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
quadruple fission
انشقاق چهار برابر
to pay one out
با کسی برابر شدن
principle of equal advantage
اصل مزیت برابر
keep up with some one
با کسی برابر شدن
pull up to
با چیزی برابر شدن
pattern offense
موضعگیری در برابر حریف
isopodan
برابر پای جورپای
pull up with
با چیزی برابر شدن
fourfold
چهار برابر چهارگانه
payment against documents
پرداخت در برابر اسناد
keep up with some one
با کسی برابر بودن
phase equalizer
برابر کننده فاز
isopod
برابر پای جورپای
liability for damages
مسئولیت در برابر خسارت
iso cost curve
منحنی هزینه برابر
insulation against vibration
حفافت در برابر ارتعاش
reliability
ایمنی در برابر خرابی
acid resistance
مقاومت در برابر اسید
overkill
کشتار چند برابر
creep resistant
مقاوم در برابر خزش
swelling resistant
مقاوم در برابر تورم
manifolding
چند برابر سازی
failure safety
ایمنی در برابر خرابی
hydrotaxis
ایجاد واکنش در برابر اب
torsion resistant
مقاوم در برابر پیچش
anticorrosive protection
حفافت در برابر خوردگی
tear strength
مقاومت
[در برابر پارگی]
tripling
سه برابر چیزی بودن
attenuation equalizer
برابر کننده میرایی
triples
سه برابر چیزی بودن
tripled
سه برابر چیزی بودن
triple
سه برابر چیزی بودن
voltage doubler
دو برابر کننده ولتاژ
multifold
چند برابر چندگانه
multiple precision
دقت چند برابر
delay equalizer
برابر کننده تاخیر
resistant to heat
مقاوم در برابر گرما
lightfast
مقاوم در برابر نور
equilateral triangle
سه پهلو برابر
[ریاضی]
equal cost lines
خطوط هزینه برابر
septuple
هفت برابر شدن
resistance to failure
مقاوم در برابر ترک
equalizing force
نیروی برابر کننده
One plus one is
[equal]
two.
یک بعلاوه یک برابر
[است با]
دو.
equiangular triangle
سه پهلو برابر
[ریاضی]
resistance to cracking
مقاوم در برابر شکستگی
resistance to tempering
مقاوم در برابر بازپخت
equipotent
دارای اثرات برابر
slip proof
مقام در برابر لغزش
stainless steel
فولاد مقاوم در برابر خوردگی
proportion
اندازه چیزی در برابر با دیگران
gallons
پیمانهای برابر با57/3 لیتر
isoperimetrical
دارای دوره یا محیطهای برابر
resistance to corrosion
مقاوم در برابر زنگ زدگی
isopod
وابسته بجاوران برابر پای
carats
قیرات برابر 002میلی گرم
carat
قیرات برابر 002میلی گرم
resistance to plastic deformation
مقاوم در برابر تغییر شکل
to safeguard
[against]
امن نگهداشتن
[علیه]
[در برابر]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com