English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
Other Matches
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
locating جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
blade tracking مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
voyage repairs تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی
record book دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
center تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
purple در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
towing به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
droning خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
dive bomber هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
bogies تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
flying crane هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
organizational maintenance تعمیرات سازمانی
general overhaul تعمیرات کلی
docked حوض تعمیرات
depot repair تعمیرات امادگاهی
docks حوض تعمیرات
shipwright's party گروه تعمیرات
dock حوض تعمیرات
maintenance materials لوازم تعمیرات
minor repair تعمیرات کوچک
maintenance period زمان تعمیرات
maintenance materials مواد تعمیرات
maintenance period دوره تعمیرات
base repair تعمیرات پایگاهی
maintenance history تاریخ تعمیرات
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
line chief مکانیسین تعمیرات هواپیما
I have laid up my car for repairs. اتوموبیلم را برای تعمیرات خوابانده ام
records سوابق
dossier سوابق
dossiers سوابق
reference سوابق
case history سوابق
information سوابق
references سوابق
case histories سوابق
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
to strike an a بصورت ویژهای درامدن
gate vessel شناور درب حوض تعمیرات ناو
data سوابق دانسته ها
record keeping نگهداری سوابق
that point was of p interest ان نکته جالبیست ویژهای داشت
textures دارای بافت ویژهای نمودن
texture دارای بافت ویژهای نمودن
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
gun book دفتریادداشت سوابق توپ
logbook کتاب سوابق هواپیما
data سوابق عناصر داده ها
record book دفتر ثتب سوابق
an idiomatic experssion عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
to smile a person into a mood کسیرا با لبخند بحالت ویژهای در ژوردن
tenantable repair تعمیراتی که بر عهده مستاجراست تعمیرات جزیی عین مستاجره
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
accountable depot مرکز نگهداری سوابق حسابداری
accountable supply distribution activity سازمان نگهداری سوابق امادی
authentication تعیین نشانی تعیین معرف کردن
breeding ground جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
breeding grounds جایی که در آن حیوان ویژهای تولید مثل میکند
he went out in the poll امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
gentleman at large کسیکه وابسته بدرباراست و کار ویژهای ندارد
please send me the p papers خواهشندم سوابق یاپرونده انرابرای من بفرستید
detail بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
detailing بتفصیل گفتن بکار ویژهای گماردن ماموریت دادن
accountability ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
past performances سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
introductory word کلمهای که در اغازجملهای بکاربرده شودو معنی ویژهای نداشته باشد
design points ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
access panel پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
judge made law نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
embassies سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
radius dimpling ایجاد گودی در سطح ورقههای فلز توسط ابزارمخروطی شکل ویژهای
embassy سفارت کبری نماینده ویژهای که نزد دولت خارجی فرستاده شود
playback rate scale factor و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
action oriented management report گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
phasing مراحل
sequence مراحل
sequences مراحل
budget cycle مراحل بودجه
sequences مراحل کار
budget process مراحل بودجه
phasess of development مراحل توسعه
sequence مراحل کار
incunabula مراحل اولیه
the four last things مراحل چهارگانه
phasing مراحل عملیات
phases of life مراحل یاشئون زندگی
stage مراحل مختلف یک موشک
stages مراحل مختلف یک موشک
logic مراحل و تصمیمات و ارتباطات
phase difference اختلاف مراحل عملیات
process مراحل مختلف چیزی
incipient stages مراحل نخستین یا ابتدائی
processes مراحل مختلف چیزی
stages of economic growth مراحل رشد اقتصادی
agent net شبکه اطلاعاتی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
information system سیستم اطلاعاتی
knowledge work کار اطلاعاتی
agent عامل اطلاعاتی
information banks بانکهای اطلاعاتی
information bits بیتهای اطلاعاتی
information networks شبکههای اطلاعاتی
information service خدمت اطلاعاتی
information service سرویس اطلاعاتی
intelligence annex پیوست اطلاعاتی
information routing مسیریابی اطلاعاتی
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
data bank بانک اطلاعاتی
data banks بانک اطلاعاتی
bulletin نشریه اطلاعاتی
bulletins نشریه اطلاعاتی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
agents عامل اطلاعاتی
metaphse یکی از مراحل تقسیم پس گاه
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
logical مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
military planning process مراحل طرح ریزی نظامی
dosimetry تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
double agents عامل اطلاعاتی دو جانبه
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
help desk میز کمک [اطلاعاتی]
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
helpdesk میز کمک [اطلاعاتی]
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
in on <idiom> اطلاعاتی داشتن درمورد
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
phase of smoke مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
outlining مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlines مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlined مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outline مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
deep sleep مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
slow-wave sleep [SWS] مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
dogmatism دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
officers call نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
aisp انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
execute سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executes سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executing سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executed سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
geometry and rendering مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
have something on someone <idiom> اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
irm Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
inside information اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
wild cord تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
fetch سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
flowchart نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
take off خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
flow diagram نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
fetches سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
instar حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
fetched سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
air priorities committee کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
service records سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
refan جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
sort effort تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
demarche بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
devil's advocates کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocate کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com