English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
restricted propellant سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
Other Matches
bay قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bayed قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
baying قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bays قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
expose to rays در معرض اشعه قرار دادن در معرض نور گذاشتن
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
charge جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
solid fuel سوخت جامد
thickened fuel سوخت جامد
solid propellant سوخت جامد
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
afterburning عملیات بعد از احتراق سوخت
burner compartment قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
cartridge محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridges محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
volumetric loading/density خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
subjecting در معرض قرار دادن
subject در معرض قرار دادن
subjected در معرض قرار دادن
subjects در معرض قرار دادن
regression rate سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
thermal exposure در معرض حرارت قرار گرفتن
criminate در معرض اتهام قرار دادن
residence time مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
ret در معرض رطوبت قرار دادن خیس کردن
unwarned exposed یکانهایی که در معرض غافلگیری تک اتمی قرار می گیرند
unwarned exposed به طور غیر منتظره در معرض تک قرار گرفتن
accent mark علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
exposures در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
exposure در معرض دید قرار گرفتن فاهر شدن فهور
overexpose بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن
alethiology قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
footprints قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parishes قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
footprint قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
parish قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
letter-box company شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
sleeping partners شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
sleeping partner شریکی که تنها سرمایه دارد و درامور شرکت دخالتی ندارد
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
undamped نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
working section قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
ionosphere قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
ragged قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
oblique compartment قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
preventive justice قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
crossfiring اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
aileron spar تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
distant آنچه در محلی قرار دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
centralized آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
desktop آنچه در بالا میز قرار دارد
homes که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
home که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
constant displacement pump پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
beater mill تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
My desk is by the window. میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
head stock قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
encapsulated چیزی که درون چیز دیگری قرار دارد
top بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
cells در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
ascii حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
endomorph بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
dry rot پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
blessing in disguise <idiom> [چیز خوبی که در ظاهری نه چندان خوب قرار دارد]
backfield line خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قرار دارد
main topmast دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
cards سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
ligule زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
deposits لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
mast foot پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد.
deposit لایه نازکی از ماده که روی سطح قرار دارد
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
mince pies نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
band printer چاپگری که حروف آن روی قوپ فلزی متحرک قرار دارد
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
ribbon میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
altar-stair [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-steps [بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
advantaged کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
mince pie نوعی دسرغذا که بجای میوه دران گوشت قرار دارد
PCMCIA - سوزنی که در انتهای کارت PCMCIA درون حفره آن قرار دارد
hypostyle hall [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
ascender مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد.
acoustic فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
ribbons میله جوهری که بین نوک چاپ و کاغذ قرار دارد
sequence بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
immediate دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
gradine یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
acoustic تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
sequences بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
gradin یک سری صندلی یا پلههای کوتاه که یکی بالای دیگری قرار دارد
normalised عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
cassette چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
down line processor پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
cassettes چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
sequence تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequences تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
normalizes عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
premature ignition احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
dummies دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummy دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
point of fall نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
freeware نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
terminator مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
central refueling provisions سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
expanded memory system ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
air metering force نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
communism کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
bipropellant سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
external رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
extension فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
extensions فضای ذخیره سازی که خارج ازسیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
externals رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
atomisers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
strobe سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
banjo axle پوسته اکسل عقب اتومبیل که پوسته دیفرانسیل ان در وسط قرار دارد
strobe سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد
duct لولهای که حاوی کابل هایی است که اطراف یک گروه کابل یک پوشش محافظ قرار دارد
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
IBM صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای تابعی است و در سمت چپ کلیدهای اصلی قرار دارد و نوشته عددی جداگانه ندارد
implicit reference مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
checkerboarding سازمان حافظه که در صفحات قدیمی یا بخشهایی از حافظه پر شده است ودر بین این فضاها محلهای استفاده نشده قرار دارد
printwheel چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
critical grid current جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
fielded روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
xt صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
shank ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
scanners وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
scanner وسیلهای با صفحه مسط ح شیشهای که روی آن شکل یا عکس یا متن قرار دارد. نوک اسکن پایین شیشه حرکت میکند وتصویر را به داده که توسط کامپیوتر قابل تغییراست
security کپی از دیسک یا نوار یا فایل که در محل ایمن قرار دارد در صورتی که کپی موجود خراب شود یا گم شود
backwards جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
log wood درخت بقم [در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
tips باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
constructive notice ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
exposed to در معرض
susceptible در معرض
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
alignments میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
display در معرض نمایش
displayed در معرض نمایش
displaying در معرض نمایش
stigmatist در معرض تهمت
stigmatic در معرض تهمت
on risk در معرض خطر
on sight در معرض دید
on view در معرض نمایش
open to attack در معرض حمله
exposure در معرض نهادن
exposures در معرض نهادن
displays در معرض نمایش
liable to danger در معرض خطر
weather در معرض هواگذاشتن
weathered در معرض هواگذاشتن
exposed در معرض نهادن
touch and go در معرض خطر
weathers در معرض هواگذاشتن
subjected to danger در معرض خطر
postures چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
susceptibility در معرض خطر بودن
critically endangered species گونه در معرض خطر
underexpose کمتر از حد لزوم در معرض
endangered در معرض خطر گذاشتن
disposal در معرض دید قرارگرفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com