English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
touchhole سوراخ جای فتیله در توپهای قدیمی
Other Matches
linstock چوب نوک تیزی که برای اتش زدن فتیله توپهای قدیمی بکار میرفته
pillorying نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillories نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
turret guns توپهای برجک
gunned دارای توپهای زیادیاسنگین
long range guns توپهای دورزن یا دور رس
turret guns توپهای برجک دار
subcaliber توپهای کالیبر کوچک
rebounder متخصص در گرفتن توپهای حلقه
battery groung pattern طرح گسترش توپهای اتشبار
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
spanning tray سینی پر کن گلوله در توپهای کولاس دار
mountee اژیر مخصوص اماده کردن توپهای ناو
howler بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
the forth bristled with guns توپهای ان در مانندسیخ هایی بودکه به هرسوراست شده باشد
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
touch paper فتیله
noseing فتیله
wicks فتیله
lunt فتیله
dossil فتیله
nosing فتیله
penicil فتیله
seton فتیله
tent فتیله
lint فتیله
wick فتیله
tents فتیله
fuse فتیله گذاشتن در
tinder فتیله فندک
halfround pointing بندکشی فتیله
fused فتیله گذاشتن در
primacord فتیله انفجاری
wicking فتیله گذاری
fusee فتیله دینامیت
lint کهنه فتیله
bead مهره فتیله
tindery فتیله فندک
touch hole جای فتیله
powder train فتیله باروتی
candlewick فتیله شمع
beads مهره فتیله
wicking فتیله سازی
sliver فتیله نخ بریدن
explosive train فتیله انفجاری
detonation cord فتیله چاشنی
detonating cord فتیله انفجاری
ductility فتیله واری
ignitor فتیله انفجاری
snuff نوک فتیله
quick match فتیله توپ یا ترقه
rush candle شمع پیزر فتیله
ductility خاصیت فتیله شدن
detonation cord فتیله منفجر کننده
ovolo فتیله تخم مرغی
cable moulding فتیله نیمگرد یا گرد
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
fuse فتیله مواد منفجره فیوز
electric squib نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
fused فتیله مواد منفجره فیوز
tops فتیله [قبل از تبدیل شدن به نخ]
ogee فتیله یا چفت بصورت اس یاوارونه
powder hoist بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
wicks چیزی که بجای فتیله بکار رود
wick چیزی که بجای فتیله بکار رود
rushlight چراغ کم نور روشنایی چراغی که فتیله ان از پیزر باشد
old red sandstone سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
sliver فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
riddle سوراخ سوراخ کردن
millepore مرجان سوراخ سوراخ
grids دریچه سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block قالب سوراخ سوراخ
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
grid دریچه سوراخ سوراخ
riddles سوراخ سوراخ کردن
roving نخ نیم تاب [نخی که از حالت فتیله درآمده و در مرحله قبل از تبدیل شدن به نخ باشد.]
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
ancient قدیمی
olden قدیمی
seniors قدیمی
old time قدیمی
date قدیمی
dates قدیمی
stale cheque چک قدیمی
age-old قدیمی
age old قدیمی
fogram قدیمی
veteran قدیمی
old timer قدیمی
senior قدیمی
veterans قدیمی
timeworn قدیمی
old-timer قدیمی
archaic قدیمی
old-timers قدیمی
We old – fashioned people . ما قدیمی ها
out of date قدیمی
bygone قدیمی
antiquated قدیمی
outdated قدیمی
new اخیرا و نه قدیمی
unreconstructed قدیمی مسلک
new- اخیرا و نه قدیمی
fogy ادم قدیمی
ex سابق قدیمی
ex- سابق قدیمی
presentation copy نسخه قدیمی
old hat قدیمی مسلک
newer اخیرا و نه قدیمی
fuddy-duddy قدیمی مسلک
incunabulum کتب قدیمی
old hat هر چیز قدیمی
newest اخیرا و نه قدیمی
scholastic متفکران قدیمی
museum piece قدیمی غیرعادی
prolonged قدیمی مدید
fogies ادم قدیمی
(as) old as the hills <idiom> خیلی قدیمی
fogeys ادم قدیمی
codex نسخه قدیمی
fogey ادم قدیمی
past masters استاد قدیمی
Old – time tunes . آهنگهای قدیمی
ancient manuscript نوشته قدیمی
fuddy-duddies قدیمی مسلک
past master استاد قدیمی
arquebus تفنگ قدیمی
paleography کتابت قدیمی
old دیرینه قدیمی
older دیرینه قدیمی
clapped-out ماشینخرابو قدیمی
by gone قدیمی گذشته ها
protolanguage زبان قدیمی
primal بسیار قدیمی
square toed قدیمی مسلک
uptight قدیمی مسلک
culverin یکجورتوپ قدیمی
oldest دیرینه قدیمی
old-style روش گاهشماری قدیمی
viol ویولن 5 یا 6 سیمهء قدیمی
raffles نوعی بازی قدیمی
sequins سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
raffle نوعی بازی قدیمی
dodos آدم قدیمی مسلک
ducat مسکوک طلای قدیمی
dodoes آدم قدیمی مسلک
cataphract نوعی زره قدیمی
old wives' tales عقیدهی قدیمی و مردود
sequin سکه زر قدیمی در ایتالیاوعثمانی
old wives' tale عقیدهی قدیمی و مردود
clepsydra ساعت ابی قدیمی
wailing wall دیوار قدیمی اورشلیم
tod واحد قدیمی وزن
dodo آدم قدیمی مسلک
rebec کمانچه سه سیمه قدیمی
fud ادم قدیمی مسلک
sloop کرجی یک دگلی قدیمی
runlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
shandrydan درشکه تک اسبه قدیمی
shandradan درشکه تک اسبه قدیمی
rundlet واحدگنجایش مایعات قدیمی
inkhorn دوات شاخی قدیمی
to cling to the old ways به رسوم قدیمی چسبیدن
blunderbuss نوعی تفنگ قدیمی
falcon باز توپ قدیمی
falcons باز توپ قدیمی
rebeck کمانچه سه سیمه قدیمی
slow coach ادم قدیمی مسلک
dating rugs [antique] فرش عتیقه [قدیمی]
nine pins نوعی بولینگ قدیمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com