English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
slot سوراخ طولانی و باریک
slots سوراخ طولانی و باریک
slotting سوراخ طولانی و باریک
Other Matches
dromos [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
canaliculus سوراخ باریک
swath ردیف باریک راه باریک
swathes ردیف باریک راه باریک
swathe ردیف باریک راه باریک
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
extensions طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
grid دریچه سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore مرجان سوراخ سوراخ
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block قالب سوراخ سوراخ
riddles سوراخ سوراخ کردن
grids دریچه سوراخ سوراخ
riddle سوراخ سوراخ کردن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
shorter طولانی نه
longsome طولانی
protracted طولانی
short طولانی نه
great- طولانی
prolix طولانی
shortest طولانی نه
longed طولانی
longest طولانی
longer طولانی
longs طولانی
greatest طولانی
prolongs طولانی
long- طولانی
prolonging طولانی
of long standing طولانی
prolong طولانی
agelong طولانی
great طولانی
long طولانی
long play صفحه طولانی
gangling طولانی و دراز
extends طولانی تر کردن
extending طولانی تر کردن
extend طولانی تر کردن
longest طولانی طویل
longer طولانی طویل
elongation طولانی کردن
periphrastically بطور طولانی
hold over <idiom> طولانی نگهداشتن
longed طولانی طویل
long- طولانی طویل
long طولانی طویل
longs طولانی طویل
prolonging طولانی کردن
blue moon مدت طولانی
prolong طولانی کردن
prolongs طولانی کردن
telephone در یک مسافت طولانی
telephoned در یک مسافت طولانی
as long as بمدت طولانی
telephoning در یک مسافت طولانی
telephones در یک مسافت طولانی
scrolls نوشته یافهرست طولانی
scroll نوشته یافهرست طولانی
protracted war استراتژی نبرد طولانی
livelong طولانی وخسته کننده
prolegomenous دارای مقدمه طولانی
prolongation طولانی کردن تطویل
symphony قطعه طولانی موسیقی
long-drawn-out بیش از اندازهی طولانی
heatwaves هوای گرم طولانی
heatwave هوای گرم طولانی
gabfest محاوره طولانی و مفصل
marathon جلسه گروهی طولانی
long tail liability تعهد طولانی مدت
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
lengthen طولانی کردن کشیدن
symphonies قطعه طولانی موسیقی
lengthened طولانی کردن کشیدن
degressive burning سوختن طولانی خرج
lengthening طولانی کردن کشیدن
lengthens طولانی کردن کشیدن
strip ماده طولانی نازک
long recoil عقب نشینی طولانی
marathons جلسه گروهی طولانی
long game بازی با لزوم ضربههای طولانی
swiping حرکت جاروبی جرعه طولانی
swiped حرکت جاروبی جرعه طولانی
macrobiotics دانش طولانی کردن عمر
swipe حرکت جاروبی جرعه طولانی
stream جریان طولانی داده سری
prolonger تاخیر دهنده طولانی کننده
streamed جریان طولانی داده سری
streams جریان طولانی داده سری
T link اتصال سریع و طولانی داده
long-distance با شعاع عمل زیاد طولانی
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
prolongate طولانی کردن امتداد دادن
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
swigs جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigging جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swigged جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
To live a long life . عمر طولانی (زیاد ) کردن
long distance با شعاع عمل زیاد طولانی
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
swig جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
long iron چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
to give a long recital of something دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
The outcome of the long struggle . نتیجه این مبا رزه طولانی
stall حفظ گوی برای مدت طولانی
stalling حفظ گوی برای مدت طولانی
grand touring car نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
phoned تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
outstay بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
archive ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
extensions طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
phone تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
phoning تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phones تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
skip breathing حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
phugoid oscillation نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
stationery صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
He swigged the beer in four gulps. او [مرد] آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
pseudo random رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
paper کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papered کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papering کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
slender باریک
long nose دم باریک
narrower باریک
reedier باریک
thready باریک
slat باریک
slats باریک
narrowed باریک
narrow باریک
reediest باریک
narrowest باریک
thinnest باریک
capillary باریک
hairlike باریک
thinners باریک
reedy باریک
thinned باریک
thin باریک
gracile باریک
fine spun باریک
fine drawn باریک
capillaries باریک
tender باریک
tendered باریک
tenderest باریک
tendering باریک
needle-nose pliers دم باریک
thins باریک
attenute باریک
strait باریک
lathy باریک
trickly باریک
narrow headed سر باریک
tenuous باریک
angustate باریک
slice باریک
leptocephalic سر باریک
straits باریک
slices باریک
burn in علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com