Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
self-
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
Other Matches
basics
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basic
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
backgrounds
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
background
سیستمی در کامپیوتر که کارهای با حق تقدم پایین در فاصل زمانهای معین که کارهای بزرگ انجام نمیشوند قابل انجامند
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
miscellaneous works
کارهای مختلف
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
data clerk
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
diagram
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
diagrams
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
VRML
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
self-
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
WAIS
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
ems
سیستمی در PC که بخشی از حافظه که بالای کیلو بایت است نشان میدهد
language
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
languages
زبان برنامه نویسی ساخته شده از توابع برای کارهای مختلف که توسط مجموعه دستوراتی فراخوانی میشود
interlude
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
personal assistant
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
interludes
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
differential cost analysis
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
DV I
سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
gopher
سیستمی که به کاربر امکان میدهد که اطلاعات و فایلهای ذخیره شده در اینترنت را با مجموعهای دستورات پیدا کند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
micr
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
Archie
سیستمی از سرورهای اینترنت که فایلهای عمومی موجود روی اینترنت را نشان میدهد
TDS
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
channel
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channeled
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channels
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channelled
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channeling
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
analyzer
وسیله آزمایش الکترونیکی که الگوهای مختلف سیگنال را نمایش میدهد
infra red link
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
cursor
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
fracto cumulus
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
networking
در یک شهر یا شهرهای مختلف که به آنها امکان ردو بدل کردن اطلاعات میدهد
cursors
کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
Internet
سیستمی که به چندین کاربر اجازه شرکت در محاوره میدهد که هر کاربر میتواند پیامی بفرستد و متن کاربر بعد را ببیند
decision
جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
decisions
جدولی که رابط ه بین متغیرهای مشخص و اعمالی که در شرایط مختلف رخ میدهند نشان میدهد
contingency option program
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
decisions
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
decision
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
printed
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
prints
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
ScriptX
ابزار نشر و امکاناتی که امکان نوشتن برنامههای کاربردی چند رسانهای میدهد که در محیطهای مختلف قابل اجرا
redliner
خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
exchanging
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
acrobat
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
acrobats
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
non interlaced
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
international standards organization
طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
map
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highways
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highway
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
hunting design
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
rainbow border
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
decollate
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
federal reserve system
سیستمی که به موجب ان
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
star design
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
multisystem network
شبکه چند سیستمی
packaging
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
style
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
layout
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
style
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
style
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
auxiliary work
کارهای اضافی
Travaux preparatoires
کارهای مقدماتی
daily round
کارهای روزانه
previous work
کارهای قبلی
preliminary works
کارهای مقدماتی
lunces
کارهای غریب
diabolism
کارهای شیطانی
meshwork
کارهای مشبک
cementation
کارهای سیمانی
earth work
کارهای خاکی
the galleys
کارهای سخت
emergency works
کارهای اضطراری
wirework
کارهای سیمی
hatchet man
<idiom>
کارهای سیاسی
temporary works
کارهای موقت
interior affairs
کارهای درونی
incidental works
کارهای اتفاقی
standalone
سیستمی که مستقل کار میکند
Arrears of work . Back log of work .
کارهای عقب افتاده
mundane affairs
کارهای این جهان
navvy
کارگر کارهای خاکی
chore
کارهای عادی و روزمره
chores
کارهای عادی و روزمره
inhouse work
کارهای داخلی تاسیسات
logjam
کارهای عقب افتاده
diabolize
کارهای شیطانی کردن
foppery
جلفی کارهای جلف
light housekeeping
کارهای سبک خانکی
customs agent
واسطه کارهای گمرکی
navvies
کارگر کارهای خاکی
light housekeeping
کارهای خانه داری
welfare work
کارهای عام المنفعه
public works
کارهای ساختمانی همگانی
monitor
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
systems analysis
سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
bifurcation
سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
batches
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
monitored
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitors
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
batch
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
chickens come home to roost
<idiom>
چوب کارهای گذشته را خوردن
to pry into a person affairs
در کارهای کسی فضولی کردن
scheduling
برنامه ریزی کارهای اجرائی
earthworks
خاک کاری کارهای خاکی
I cant figure that girl out .
از کارهای او چیزی نمی فهمم
erection crane
جراثقال برای کارهای ساختمانی
automaton
ماشینی که کارهای انسان را میکند
downswing
تنزل کارهای تجارتی وغیره
A series of city improvement works.
یکرشته کارهای عمرانی شهری
pile-ups
انباشتگی کارهای عقب افتاده
pile-up
انباشتگی کارهای عقب افتاده
land girl n
دختری که کارهای صحرایی میکرد
automatons
ماشینی که کارهای انسان را میکند
outgeneral
در کارهای جنگی پیش افتادن از
donkeywork
کارهای عادی وروزمره خرکاری
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
fail
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
backwards
بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
failed
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fails
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
masters
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
ansi.sys
فایل سیستمی مربوط به صفحه نمایش DOS
mastered
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
master
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
basket weave pattern
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
peonage
استفاده از غلام برای کارهای بندگی
up to one's ears in work
<idiom>
کارهای زیاد برای انجام داشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com