English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (13 milliseconds)
English Persian
collectivism سیستم اجتماعی
Search result with all words
radicalism اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
pay as you go principle اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
social security tax مالیات سیستم تامین اجتماعی
to be insured under the social security scheme [system] بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
to be covered by social security بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
to have social security coverage بوسیله سیستم تامین اجتماعی بیمه بودن
Other Matches
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
natives کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
chcp در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
ES IS سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demanded نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
three phase four wire system سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
bridge سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failure بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failures بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
warm boot شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
opens 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
open 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened 1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
masters ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
environment متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
shelling نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
crossover تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
system's design مدل سیستم طرزساخت سیستم
conversion تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
drainage system سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
conversions تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
Republicans اجتماعی
Republican اجتماعی
public اجتماعی
communally اجتماعی
ecclesiastic اجتماعی
anti-social ضد اجتماعی
ecclesiastics اجتماعی
anti social ضد اجتماعی
communal اجتماعی
the herd instinct حس اجتماعی
socio political اجتماعی
socio economic اجتماعی
social اجتماعی
societal اجتماعی
processionary اجتماعی
paralleling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelling اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallelled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallel اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
parallels اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
paralleled اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
delayed opening سیستم پرتاب چتر با باز شدن تاخیری سیستم تاخیر در بازشدن چتر
buddy system سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
social selection انتخاب اجتماعی
social need نیاز اجتماعی
social norm هنجار اجتماعی
psychosocial روانی- اجتماعی
social power قدرت اجتماعی
social outlays مخارج اجتماعی
politico social سیاسی اجتماعی
politico social سیاسی و اجتماعی
social self خود اجتماعی
social service خدمات اجتماعی
social action اقدام اجتماعی
socializer اجتماعی کننده
socioeconomic اجتماعی- اقتصادی
socioeconomic اجتماعی واقتصادی
social acceptance پذیرش اجتماعی
social maladjustment ناسازگاری اجتماعی
social maturity بلوغ اجتماعی
social motive انگیزه اجتماعی
social medicine پزشکی اجتماعی
social milieu محیط اجتماعی
sociocultural اجتماعی- فرهنگی
social mobility تحرک اجتماعی
social immobility بی تحرکی اجتماعی
socialization اجتماعی شدن
social transmission انتقال اجتماعی
social therapy درمان اجتماعی
social theory نظریه اجتماعی
collective اشتراکی اجتماعی
social phenomenon پدیده اجتماعی
social system نظام اجتماعی
social surplus مازاد اجتماعی
social policy سیاست اجتماعی
social strcture ساخت اجتماعی
socialised اجتماعی کردن
posses نیروی اجتماعی
social perception ادراک اجتماعی
socialization اجتماعی کردن
social will اراده اجتماعی
social situation موقعیت اجتماعی
social welfare رفاه اجتماعی
social status پایگاه اجتماعی
social wealth ثروت اجتماعی
social type سنخ اجتماعی
social effects سودهای اجتماعی
social status موقعیت اجتماعی
social peace ارامش اجتماعی
posse نیروی اجتماعی
socialises اجتماعی کردن
sociogenesis پدیدایی اجتماعی
social programs برنامههای اجتماعی
social relations روابط اجتماعی
social evolution تکامل اجتماعی
social elimination طرد اجتماعی
social role نقش اجتماعی
sociopsychological اجتماعی- روانی
social insurance بیمه اجتماعی
social drive سائق اجتماعی
social distance فاصله اجتماعی
social disparity نابرابری اجتماعی
social disintegration فروپاشی اجتماعی
social exchange تبادل اجتماعی
social facilitation تسهیل اجتماعی
social psychiatry روانپزشکی اجتماعی
social hygiene بهداشت اجتماعی
social health بهداشت اجتماعی
social influence نفوذ اجتماعی
social inhibition بازداری اجتماعی
social habit عادت اجتماعی
social instinct غریزه اجتماعی
social institution نهاد اجتماعی
social psychology روانشناسی اجتماعی
social good کالاهای اجتماعی
social reinforcement تقویت اجتماعی
social development توسعه اجتماعی
social pressure فشار اجتماعی
social changes تغییرات اجتماعی
social capital سرمایه اجتماعی
social benefit منفعت اجتماعی
social benefit نفع اجتماعی
social behavior رفتار اجتماعی
social attitude نگرش اجتماعی
social approval تایید اجتماعی
social anomie بی هنجاری اجتماعی
social learning یادگیری اجتماعی
social adjustment سازگاری اجتماعی
social adaptiveness انطباق اجتماعی
social class طبقه اجتماعی
social lag پس افتادگی اجتماعی
social organization سازمان اجتماعی
social integration یکپارچگی اجتماعی
social cost هزینه اجتماعی
social control کنترل اجتماعی
social contract قرارداد اجتماعی
sociopolitical اجتماعی- سیاسی
social consciousness هشیاری اجتماعی
social intelligence هوش اجتماعی
sociopolitical اجتماعی وسیاسی
social worker کارگزار اجتماعی
social workers کارگزار اجتماعی
milieux محیط اجتماعی
civic اجتماعی مدنی
social life زندگی اجتماعی
social fission شکافت اجتماعی
social scientist کارشناسعلوم اجتماعی
milieus محیط اجتماعی
milieu محیط اجتماعی
unsociable غیر اجتماعی
unsocialized اجتماعی نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com