English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
instruction cycle سیکل یاچرخش دستورالعمل
Other Matches
shift instruction دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی
rotating unit یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
briefing direction دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
pause instruction دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف
instruction counter شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
arithmetic instruction دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی
cycle سیکل
cycles سیکل
cycled سیکل
cycle سیکل مدار
carnot cycle سیکل کارنو
carbon cycle سیکل کربن
kc کیلو سیکل
kilocycle کیلو سیکل
hz سیکل بر ثانیه
cycles سیکل مدار
cycled سیکل مدار
cycle time زمان سیکل
thermodynamics cycle سیکل ترمودینامیک
hertz یک سیکل در ثانیه
staticizing cycle سیکل ایستاسازی
training cycle سیکل اموزشی
alternation نیم سیکل
idling cycle سیکل بی باری
rankin cycle سیکل رانکین
storage cycle سیکل انباره
four stroke cycle سیکل چهار زمانه
cycles تناوب پریود سیکل
kilohertz هزار سیکل در یک ثانیه
cycled تناوب پریود سیکل
flow cycle سیکل جریان کار
kilomega cycle یک بیلیون سیکل در ثانیه
cycle تناوب پریود سیکل
engine cycle سیکل کاری موتور
mhz یک میلیون سیکل در ثانیه egaHertz
ration cycle سیکل محاسبه جیره 42ساعته
kilo فرکانس هزار سیکل در ثانیه
kilocycle کیلو سیکل یکهزاردور در هرثانیه
kilos فرکانس هزار سیکل در ثانیه
billicycle cycle kilomega کیلومگا سیکل
gigahertz فرکانس یک هزار میلیون سیکل در ثانیه
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycles سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
mhz اندازه فرکانس معادل یک میلیون سیکل در ثانیه
reversals نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
reversal نیمی از سیکل نیروهایی که بصورت نوسانی وارد میشوند
hertz واحد فرکانس SI که به صورت تعداد سیکل ها در ثانیه نشان داده می شوند
frequency تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
nose gear قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
frequencies تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
ground rule دستورالعمل
procedure دستورالعمل
operating manual دستورالعمل
directions دستورالعمل
recipes دستورالعمل
recipe دستورالعمل
functions دستورالعمل
functioned دستورالعمل
function دستورالعمل
order دستورالعمل
instruction دستورالعمل
perscription دستورالعمل
instructions دستورالعمل
stirling cycle سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
entry instruction دستورالعمل دخول
instruction foramt قالب دستورالعمل
instruction length طول دستورالعمل
conditional instruction دستورالعمل شرطی
halt instruction دستورالعمل توقف
instruction mix اختلاط دستورالعمل
computer instruction دستورالعمل کامپیوتر
instruction register ثبات دستورالعمل
repetition instruction دستورالعمل تکرار
instruction set مجموعه دستورالعمل
instruction time زمان دستورالعمل
command processing پردازش دستورالعمل
current instruction دستورالعمل جاری
push instruction دستورالعمل نشاندن
instruction code رمز دستورالعمل
dummy instruction دستورالعمل ساختگی
quasi instruction شبه دستورالعمل
field order دستورالعمل رزمی
flight manual دستورالعمل پرواز
decision instruction دستورالعمل تصمیم
code برنامه دستورالعمل ها
guidance دستورالعمل راهنما
decision instruction دستورالعمل تصمیمی
instruction cycle چرخه دستورالعمل
ship husbandary manual دستورالعمل جرثقیل ها
pull instruction دستورالعمل بازیابی
instruction repertoire موجودی دستورالعمل
pseudo instruction شبه دستورالعمل
logical instruction دستورالعمل منطقی
one address instruction دستورالعمل یک ادرسه
object code دستورالعمل مقصود
prescription تجویز دستورالعمل
null instruction دستورالعمل پوچ
prescriptions تجویز دستورالعمل
nonexecutable statement دستورالعمل اجراناپذیر
no op instruction دستورالعمل بی اثر
microcode ریز دستورالعمل
micro instruction ریز دستورالعمل
macro instruction درشت دستورالعمل
stop instruction دستورالعمل توقف
action statement دستورالعمل اقدام
machine instruction دستورالعمل ماشین
call instruction دستورالعمل فراخوانی
instruction word کلمه دستورالعمل
ir ثبات دستورالعمل
branch instruction دستورالعمل انشعاب
pseudo code شبه دستورالعمل
privileged instruction دستورالعمل ممتاز
direction دستورالعمل جهت
arithmetic instruction دستورالعمل حسابی
order دستورالعمل دستور
logic instruction دستورالعمل منطقی
machine instruction set مجموعه دستورالعمل ماشین
variable instruction length دستورالعمل با طول متغیر
letter of instruction دستورالعمل انجام کار
microcode دستورالعمل های ریز
pop instruction دستورالعمل بازیابی از پشته
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
multiple address instruction دستورالعمل چند ادرسه
instruction lookahead پیش بینی دستورالعمل
instruction control unit واحد کنترل دستورالعمل
mips یک میلیون دستورالعمل درثانیه
budget directive دستورالعمل تهیه بودجه
airworthiness directive دستورالعمل صلاحیت پرواز
computer instruction set مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
damage control bills دستورالعمل کنترل خسارات
kips هزار دستورالعمل درثانیه
effective date تاریخ شروداجرای دستورالعمل
verb دستورالعمل انجام عملی
verbs دستورالعمل انجام عملی
looping instruction دستورالعمل حلقه زنی
assembly language instruction دستورالعمل زبان اسمبلی
conditional jump instruction دستورالعمل پرش شرطی
replenishing phase بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
directive راهنمای انجام کار دستورالعمل
manual دستورالعمل راهنمای انجام کار
programmed instruction دستورالعمل برنامه ریزی شده
initiating directive دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی
four address instruction نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
macroprogramming برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها
directives راهنمای انجام کار دستورالعمل
formats داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
format داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
bumf اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
commander's guidance دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
instructions راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
instruction راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی
boostrap operation عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
fetch بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetched بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetches بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
boot اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
areas دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
users دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
pointers متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
pointer متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است
user دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
booting اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
boot up اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
jump instruction موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
authors CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای
arithmetic دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند
function key یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
programs نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
traces روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
burning train مسیر انفجار سیکل انفجار
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
declarative language زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
four address instruction دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
addressing روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
coroutine دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
SDRAM قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی سکردن شده است و زمان بین عملیات حافظه را حذف میکند
non interlaced سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
embarkation order دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
microprogramming نوشتن ریز کد با استفاده از ریز دستورالعمل
communication operation instructions (co دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
execution 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
addressing روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
synchronize قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronised قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronises قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronising قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
synchronizes قطعه حافظه پیشرفته که جایگزین DRAM قدیمی شده است . سیکل دستیابی به حافظه با ساعت پردازنده اصلی همان شده است و زمانهای بین عملیات حافظه را حذف میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com