Dictiornary-Farsi | شرایط روشنایی نسبتهای نور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
ligting conditions	شرایط روشنایی نسبتهای نور


Other Matches

ligting conditions	نسبتهای روشنایی
light conditions	نسبتهای روشنایی
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
liquidity ratio	نسبتهای نقدینگی
law of multiple proportions	قانون نسبتهای اضعافی
law of difinte proportions	قانون نسبتهای معین
law of constant proportions	قانون نسبتهای ثابت
mix design	تعیین نسبتهای اختلاط
dynamic condition	شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
synoptic situation	شرایط جوی محلی موجود شرایط جوی اندازه گیری شده منطقهای
second best theory	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
illumination	روشنایی
luminouity	روشنایی
peeped	روشنایی کم
electric lighting	روشنایی
peeping	روشنایی کم
lighting	روشنایی
luminosity	روشنایی
clearness	روشنایی
luminance	روشنایی
lightest	روشنایی
peeps	روشنایی کم
peep	روشنایی کم
illuminations	روشنایی
rushlight	روشنایی کم
lighted	روشنایی
lightness	روشنایی
night light	روشنایی شب
light	روشنایی
lighting source	منبع روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
ceiling light	روشنایی سقفی
lighting switch	کلید روشنایی
brightness control	پیچ روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
asterism	روشنایی و نور
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
glimmerings	روشنایی ضعیف
lux meter	روشنایی سنج
luminous power	قوه روشنایی
glimmering	روشنایی ضعیف
luminous flux	فلوی روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
artifical light	روشنایی مصنوعی
illumination method	روش روشنایی
illuminator	وسیله روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
gaslight	روشنایی گاز
full beam spread	باندکامل روشنایی
incandescent lamp	لامپ روشنایی
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
intensity level	سطح روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
lambert	واحد روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
illuminator	دستگاه روشنایی
illuminance	شدت روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating aperture	روزنه روشنایی
light adaptation	انطباق با روشنایی
emergency lighting	روشنایی اضطراری
lighting effect	اثر روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
country life	زندگی روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
continuous illumination	روشنایی مداوم
constant luminance	روشنایی ثابت
lighting line	سیم روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting outlet	خروجی روشنایی
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
lighting battery	باتری روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
electric light	روشنایی برقی
earth shine	روشنایی خاکستری
earth light	روشنایی خاکستری
light control	کنترل روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
direct lighting	روشنایی مستقیم
light meter	روشنایی سنج
light point	منبع روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
luminous intensity	شدت روشنایی
photometer	روشنایی سنج
photology	دانش روشنایی
ray	روشنایی تشعشع
glares	روشنایی زننده
phot	واحد روشنایی
glared	روشنایی زننده
phosphorescence	روشنایی شب تابی
room lighting	روشنایی اطاق
optics	علم روشنایی
sustained illumination	روشنایی مداوم
sustained illumination	روشنایی پایدار
flashes	روشنایی مختصر
flashed	روشنایی مختصر
candlelight	روشنایی شمع
flash	روشنایی مختصر
search light illumination	روشنایی با نورافکن
glare	روشنایی زننده
looming	هاله روشنایی
looms	هاله روشنایی
incandescence	روشنایی سیمابی
illumination	شدت روشنایی
street lighting	روشنایی خیابان
loom	هاله روشنایی
loomed	هاله روشنایی
glimmers	روشنایی ضعیف
glimmered	روشنایی ضعیف
glimmer	روشنایی ضعیف
luminosity	بازده روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
conditions	شرایط
terms	شرایط
the conditions	شرایط ان
term	شرایط
termed	شرایط
terming	شرایط
train lighting battery	باتری روشنایی ترن
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
over expose	زیاد روشنایی دادن
lighting cable	کابل نور روشنایی
lambent	دارای روشنایی ملایم
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
front lighting	روشنایی جلو ساختمان
zodiacal light	روشنایی صبح کاذب
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
to i. light from anything	گذر کردن روشنایی
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
at first light	در اولین روشنایی روز
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
b y signal b y	پیام روشنایی ب- ایگرگ
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
lucifugous	گریزان از روشنایی روز
neon	شبیه روشنایی نئون
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
lighting	سیستم روشنایی ماشین
gas light	نور یا روشنایی گازی
gas lights	نور یا روشنایی گازی
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
lighting hours	زمان روشنایی یا سوختن
implied terms	شرایط تلویحی
competitive conditions	شرایط رقابت
conditions of (the) competition	شرایط رقابت
qulifications	واجد شرایط
ball games	شرایط وضعیت
initial condition	شرایط اولیه
ball game	شرایط وضعیت
competition conditions	شرایط رقابت
tight spot <idiom>	شرایط سخت
usual conditions	شرایط معمول
implied terms	شرایط ضمنی
no bed of roses <idiom>	شرایط سختوبد
suitable conditions	شرایط مناسب
conditions of use	شرایط کاربرد
Russian roulette <idiom>	شرایط پرخطر
qualified	واجد شرایط
settlement terms	شرایط پرداخت
second order conditions	شرایط ثانوی
qalified	واجد شرایط
present conditions	شرایط فعلی
liner terms	شرایط خط کشتیرانی
payment terms	شرایط پرداخت
standard temperature and pressure	شرایط متعارفی
standard temperature and pressure	شرایط استاندارد
normal temperature and pressure	شرایط متعارفی
normal temperature and pressure	شرایط استاندارد
necessary conditions	شرایط لازم
mutual terms	شرایط متقابل
marginal conditions	شرایط نهائی
settlement terms	شرایط تسویه
shipping terms	شرایط حمل
spring conditions	شرایط بهاری
working conditions	شرایط کار
tropical condition	شرایط گرمسیری
terms of trade	شرایط مبادله
terms of trade	شرایط معامله