Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
acme thread
شیار ذوزنقه ای
Other Matches
trapezoid
ذوزنقه
trapezoid
ذوزنقه وار
back frow
اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
grooves
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
groove
شیار کردن فرورفتگی خان شیار
track pitch
گام شیار درجه شیار
chess board rug
قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
butterfly saddle rug
قالیچه نقش پروانه ای
[این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
slots
شیار
guideway
شیار
slotting
شیار
rut
خط شیار
slot
شیار
chamfer
شیار
ruts
خط شیار
fillister plough
شیار
flute
شیار
corrugation
شیار
fissures
شیار
ruck
خط شیار
rucks
خط شیار
wake
شیار
waked
شیار
wakes
شیار
track
شیار
tracked
شیار
tracks
شیار
fissure
شیار
notche
شیار
score
شیار
grooves
شیار
raking
شیار
groove
شیار
sulcus
شیار
rakes
شیار
stria
شیار
rake
شیار
splineway
شیار
scores
شیار
scored
شیار
alternate track
شیار جایگزین
alternate track
شیار متناوب
alternate track
شیار تغییرپذیر
armature pocket
شیار ارمیچر
furrows
شیار زدن
armature slot
شیار ارمیچر
dripped
شیار ابچکان
tpi
شیار دراینچ
valleys
گودی شیار
canaliculus
شیار کوچک
thread
شیار برجستگی
threads
شیار برجستگی
keyway
شیار دراوردن
wash out
شیار ابرو
vallecula
شیار خط گودی
trackes per inch
شیار در اینچ
track pitch
فاصله شیار
track density
تراکم شیار
valley
گودی شیار
butterss thread
شیار اره
tooth pitch
گام شیار
striate
شیار دار
guide nut
شیار راهنما
guide slot
شیار راهنما
head per track disk
دیسک با هد هر شیار
indenture
شیار دارکردن
key seat
شیار خار
lateral fissure
شیار جانبی
longitudinal groove
شیار طولی
slot insulation
عایق شیار
oil groove
شیار روغن
primary track
شیار اولیه
sylvian fissure
شیار سیلویوس
fissure of sylvius
شیار سیلویوس
calcarine fissure
شیار مهمیزی
calcarine sulcus
شیار مهمیزی
central fissure
شیار مرکزی
central sulcus
شیار مرکزی
grooving plane
رنده شیار
crimping groove
شیار استحکام
crimping groove
شیار استقرار
cut fuller
شیار بریدن
feed track
شیار پیشبری
fissure of rolando
شیار رولاندو
rolando's fissure
شیار رولاندو
rolando's sulcus
شیار رولاندو
primary track
شیار اصلی
channeling
روگاه شیار
channel
شیار دراوردن
slots
شیار شکاف
slotting
روزنه شیار
slotting
شیار شکاف
ruts
شیار دارکردن
rut
شیار دارکردن
drip
شیار ابچکان
drips
شیار ابچکان
slots
روزنه شیار
slot
شیار شکاف
channel
روگاه شیار
channelled
روگاه شیار
channels
شیار دراوردن
channels
روگاه شیار
flute
شیار ساختن
slot
روزنه شیار
channeling
شیار دراوردن
channeled
روگاه شیار
channeled
شیار دراوردن
grooves
شیار دادن
furrow
شیار زدن
furrowing
شیار زدن
furrowed
شیار زدن
groove
شیار دادن
list
شیار نرده
channelled
شیار دراوردن
swallowing
شیار قرقره تاکل
guideway
شیار هدایت کننده
swallows
شیار قرقره تاکل
mortise
شیار دراوردن کام
port
شیار هادی دهانه
managers
و نیز آدرس شیار را
ridge
شیار دار کردن
manager
و نیز آدرس شیار را
chip pocket
شیار دندانههای اره
chandelle
[کابل در شیار ستون ها]
timing track
شیار تنظیم وقت
sheave
شیار قرقره تاکل
ridges
شیار دار کردن
swallow
شیار قرقره تاکل
fringing groove
شیار تقویت کننده
swallowed
شیار قرقره تاکل
clock track
شیار زمان سنجی
tpi
تعداد شیار در هر اینچ
gutter ball
گویی که به شیار میافتد
flute
لبه دار کردن شیار
circular grooving saw
کمان اره ویژه شیار
circular slitting saw
اره کمانهای مخصوص شیار
raggle
سنگ را شیار دار کردن
flute
[شیار عمودی روی ستون]
trench
شیار لوله قرارگیری کابل
scrobiculate
شیاردار دارای شیار کم عمق
reeve
عبور دادن طناب از شیار
notche sensitivity index
ضریب حساسیت در مقابل شیار
grooves
خط انداختن شیار دار کردن
groove
خط انداختن شیار دار کردن
trenches
شیار لوله قرارگیری کابل
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
sector
تقسیم دیسک به شیار رهایی
sectors
تقسیم دیسک به شیار رهایی
beaded section
شیار برجسته روی گچ وچوب
lister
سجاف دوز ماشین خیش یا شیار
screwthread
شیار برجسته ومارپیچی بدون پیچ
lands
برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
furrow
زمین یامزرعه شخم زده شیار
slotting
شیار دراوردن رنده کردن چاک
furrowed
زمین یامزرعه شخم زده شیار
ripping
شیار زدن زمین سله بسته
furrowing
زمین یامزرعه شخم زده شیار
slots
شیار دراوردن رنده کردن چاک
cannelure
شیار استقرار پوکه روی گلوله
cannelure
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
furrows
زمین یامزرعه شخم زده شیار
slot
شیار دراوردن رنده کردن چاک
tracked
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
tracks
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
track
محل شیار مشخص روی دیسک مغناطیسی
forty track disk
قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
laced valley
[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
eighty track disk
دیسک فرمت شده برای شامل شدن هشتاد شیار
sector
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
formats
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
format
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
sectors
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
seeks
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seeking
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
seek
زمانی که نوک خواندن / نوشتن شیار مناسب روی دیسک را پیدا میکند
fix
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
allocations
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
fixes
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
allocation
یک یا تعدادی بیشتر شیار روی دیسک سخت که برای ذخیره سازی فایل یا بخشی از آن به کار می رود
yoke
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
constant
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
constants
فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
boot
اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
clusters
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bomb
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
movable
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
cluster bombs
یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cavitation
بریدگی حاصله ازحرکت پروانه کشتی بریدگی شیار
oil dent
شیار ورود روغن یا سوراخ عبور روغن
track
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
arm
وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
tracked
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
tracks
شیار روی دیسک مغناطیسی که حاوی آدرس فایل ها و... که روی شیارهای دیگر ذخیره شده اند است
hard sectoring
می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
plough
شخم کردن شیار کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com