English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
Other Matches
traveler میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
spill wind سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
c clamp گیره فلزی به شکل سی برای وارد کردن فشار و نگاه داشتن قطعات کنار یکدیگر
telltale نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
bollard تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
painters طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
bollards تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
painter طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
backwind حرکت قایق در وضعی که باداثر نامساعد نسبت به بادبان قایق بعدی داشته باشد
mooring penant طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
daggerboard تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
shields صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
catboat قایق تک بادبان
afterleech بادبان جلوی قایق
furled پیچیدن و بستن بادبان
furl پیچیدن و بستن بادبان
furling پیچیدن و بستن بادبان
furls پیچیدن و بستن بادبان
flying dutchman قایق بادبان دار 3 نفره
head دستشویی قایق بالای بادبان
bend بستن بادبان به تیر دکل
canoe قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoes قایق باریک وبدون بادبان وسکان
sloop rigged قایق دارای یک دکل و بادبان 3گوشه
trussed بهم بستن بادبان را جمع کردن
trusses بهم بستن بادبان را جمع کردن
truss بهم بستن بادبان را جمع کردن
trussing بهم بستن بادبان را جمع کردن
leach لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leech لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
leeches لبه عقبی بادبان جلو و عقب قایق
sculls پاروی کنار قایق
sculled پاروی کنار قایق
scull پاروی کنار قایق
tacks تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
lugsail بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
tacked تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tacking تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
tack تغییر سمت قایق در حرکت گوشه جلویی بادبان
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
spar تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
sparred تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spars تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
gaff میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
blankest حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blank حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
sheets طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
sheet طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
leeboard ورق فلزی یاتخته واقع درسمت باد پناه قایق
belay به لنگر بستن قایق
plates صفحه فلزی ورقه
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
plate صفحه فلزی ورقه
cleat بستن طناب به میله قایق
bitt میله بستن طناب به قایق
carbide tip صفحه کوچک فلزی سخت
well curbing صفحه فلزی که در چاه می اندازند
platter صفحه فلزی پهن سینی
platters صفحه فلزی پهن سینی
planchet صفحه فلزی مخصوص ضرب سکه
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
butt plate صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
backiron صفحه فلزی پشت حلقه بسکتبال
troll بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
trolls بستن نخ و قلاب ماهیگیری به پشت قایق متحرک
wiring ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
faceplate صفحه فلزی یا چوبی متصل به چرخ تراش
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
pinches محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinch محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
carburator restricter plate صفحه فلزی روی کاربوراتوربرای کاستن هوای ورودی دراتومبیل
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
yaght قایق بادبان دار یا موتور دار
relief hole سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
centerboard تیر یا صفحه اهنی میان قایق
devices CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
genoa بادبان عریض برای مسابقه
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
yard میله وصل به دکل برای بادبان
yards میله وصل به دکل برای بادبان
fields روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
sheet طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
battens قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
sheets طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
batten قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
sailed کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
monometalism سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
HTTP دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
cues پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cue پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
least recently used algorithm الگوریتمی که صفحه حافظه که پیش از همه دستیابی شده بود را پیدا میکند و پاک میکند تا فضا برای صفحه بعد ایجاد شود
Faraday cage صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
plater صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
chimney-crane [میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
analogues صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
z buffer محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
Please put these clocolates aside for me . لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
monitored صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
bail فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
aviation snips قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
tape line تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
angle block سد راه شدن از کنار برای منحرف کردن حریف
beechive spring فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
stick bridge پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
blowout disc دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
adding قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
zone ride کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
add قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
snap swivel حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
ikon نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
When is there a ferry to ...? چه وقت قایق برای ... هست؟
sneakboat قایق ته پهن برای شکارمرغابی
sneakbox قایق ته پهن برای شکارمرغابی
times 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
ball bearing چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
canopy روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
canopies روکش قایق کروکی قایق سرپوش قایق
ribbons تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
ribbon تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
standstill در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
slush funds بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
transitory shelter پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
angle drill ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
shut up <idiom> بستن دروپنجره ساختمان برای مدتی
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
burdended فاصله گرفتن از قایق جلویی برای عبور
ballast فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
bailer سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
sportfisherman قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
kopfring حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
wracks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
cleco fastener وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
rack فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
hike out خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
nibbler ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
outrigger چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
hydroplaned نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
marlinespike وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
hydroplanes نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplane نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
peg میله چوبی با نوک تیز [برای محکم بستن چیزی به آنها]
toe weight وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
jointer [بست فلزی برای اتصال سنگ ها در سنگ چینی]
bail out کنار رفتن توپ زن از محل ایستادن برای حفافت ازضربه توپ
boilerplating قرار دادن بخشهای مختلف متن در کنار هم برای ایجاد متن نهایی
trapoze سیم وصل به بالای دکل وکمربند سرنشین قایق برای فشار به سمت باد
quick out نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
bolster plate صفحه برای مهار کردن
wire locking بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
diver's flag پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
lubber's line علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمت جلو و عقب قایق
koalapad صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com