English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
fumigation ضد عفونی سازی
Other Matches
disinfectant ضد عفونی
infectious عفونی
zymotic عفونی
pestiferous عفونی
disinfection ضد عفونی
asepsis ضد عفونی
decontamination ضد عفونی
antisepticize ضد عفونی کردن
saperaemia عفونی خون
the wound was infected زخم عفونی شد
antiseptics دوای ضد عفونی
disinfect ضد عفونی کردن
infectiousness عفونی بودن
antisepsis حالت ضد عفونی
asepticize ضد عفونی کردن
infects عفونی کردن
infecting عفونی کردن
infect عفونی کردن
disinfected ضد عفونی کردن
disinfecting ضد عفونی کردن
septic جسم عفونی
disinfects ضد عفونی کردن
septic ماده عفونی
antiseptic دوای ضد عفونی
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
infectiously بطور مسری یا عفونی
decontaminates رفع الودگی ضد عفونی کردن
scrubbing ضد عفونی برای عمل جراحی
decontaminated رفع الودگی ضد عفونی کردن
decontaminating رفع الودگی ضد عفونی کردن
scrub ضد عفونی برای عمل جراحی
fumigant ماده ضد عفونی کننده تدخینی
scrubbed ضد عفونی برای عمل جراحی
decontaminate رفع الودگی ضد عفونی کردن
disinfectant داروی ضد عفونی ماده گندزدا
scrubs ضد عفونی برای عمل جراحی
quarantined اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
sanitary napkins دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
quarantining اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
sanitary napkin دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
quarantines اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
yaws بیماری مسری و عفونی حاصله در اثراسپیروکتی بنام
sepsis مسمومیت عفونی حاصله در اثر جذب باکتریهاومواد فاسد بخون
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster بی بهره سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
sterilized گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilises گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilising گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilize گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilizing گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilizes گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
sterilised گندزدایی و ضد عفونی کردن خنثی کردن بی اثر کردن
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
deflexion خم سازی
pavements کف سازی
stylization مد سازی
pavement کف سازی
flection خم سازی
retortion کج سازی
retortion خم سازی
padding له سازی
individualised تک سازی
bridge building پل سازی
repk lection پر سازی
individualises تک سازی
individualising تک سازی
individualize تک سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
bridgework پل سازی
compaction تو پر سازی
truncation بی سر سازی
local anasthesia سر سازی
idolization بت سازی
flooring کف سازی
individualizing تک سازی
individuation تک سازی
individualization تک سازی
abbreviation کوته سازی
abbreviations کوته سازی
formulation قاعده سازی
replacements جانشین سازی
milling ارد سازی
discolourment بدرنگ سازی
inculcation جایگیر سازی
extinction خاموش سازی
individualization منفرد سازی
individualization فرد سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
separating جدا سازی
smoothing صاف سازی
histogenesis بافت سازی
horology ساعت سازی
hymnography سرود سازی
curtailment کوتاه سازی
ichnography زمینه سازی
image formation تصویر سازی
immortalization جاوید سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
mutilation معیوب سازی
inceration موم سازی
domestication اهلی سازی
divestment بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
divestiture بی بهره سازی
arching طاق سازی
individuation جدا سازی
irreticence فاش سازی
deprival بی بهره سازی
denudation برهنه سازی
denaturation مصنوعی سازی
defeasance باطل سازی
lamponery هجونامه سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
landscape painting منظره سازی
deep foundation پی سازی در عمق
decryption اشکار سازی
deconditioning ناشرطی سازی
debilitation ناتوان سازی
wearisomeness کسل سازی
derichment رقیق سازی
detersion پاک سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
lapidation سنگسار سازی
vaporization بخار سازی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
dilution رقیق سازی
die shop حدیده سازی
die making حدیده سازی
deallocation ازاد سازی
notification اگاه سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
simulations شبیه سازی
roofing سقف سازی
simulations فاهر سازی
implementation پیاده سازی
grillwork سبد سازی
simulations همانند سازی
form work کاذب سازی
forging signatures امضا سازی
foliation برگ سازی
grillwork شبکه سازی
foundation materials مصالح پی سازی
relocation جابجا سازی
formularization فرمول سازی
simulation شبیه سازی
simulation فاهر سازی
gaingiving مشتبه سازی
gelatination دلمه سازی
gemination جفت سازی
glasswork شیشه سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
simulation همانند سازی
gold beating زرورق سازی
gunsmithery تفنگ سازی
displacement جانشین سازی
depletion تهی سازی
forgeries صورت سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
rejuvenation جوان سازی
dwelling construction خانه سازی
forgeries سند سازی
harmonization هم اهنگ سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com