Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (3 milliseconds)
English
Persian
tip
ضربت اهسته
tipping
ضربت اهسته
Search result with all words
tap
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap
ضربت اهسته شیر
tapped
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
ضربت اهسته شیر
tapping
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
ضربت اهسته شیر
flick
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicked
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking
ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicks
ضربت اهسته و سبک با شلاق
Other Matches
bump
ضربت ضربت حاصله دراثر تکان سخت
stew
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
shocked
ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shocks
ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
shock
ضربت زدن ضربت عمل غافلگیری
whacks
صدای ضربت ضربت
whack
صدای ضربت ضربت
fabian
اهسته رو
plodder
اهسته رو
catlike
اهسته رو
cattish
اهسته رو
below ones breath
اهسته
slower
اهسته
slowed
اهسته
slow footed
اهسته
slow down
اهسته
at a slow pace
اهسته
tardo
اهسته
ritardando
اهسته تر
lentamente
اهسته
silently
اهسته
slowly
اهسته
quietly
اهسته
indistinct
اهسته
low low
اهسته اهسته
largo a
اهسته
limper
اهسته رو
lento a
اهسته
languidly
اهسته
slow
اهسته
slowest
اهسته
gradual
اهسته
low
اهسته
lightly
اهسته
slows
اهسته
slowing
اهسته
dink
ضربه اهسته
dogtrot
یورتمه اهسته
languid
بی حال اهسته
largo
اهسته و مفصل
simmers
اهسته جوشیدن
crawl
اهسته خزیدن
tapped
اهسته زدن
tapping
اهسته زدن
jog trot
کاریکنواخت و اهسته
goose step
قدم اهسته
tap
اهسته زدن
dead slow
خیلی اهسته
jogged
اهسته دویدن
jog
اهسته دویدن
jiggling
تکان اهسته
dab
اهسته زدن
dabbed
اهسته زدن
dabs
اهسته زدن
softened
اهسته ترکردن
softens
اهسته ترکردن
slacken
اهسته کردن
slackened
اهسته کردن
slackening
اهسته کردن
slackens
اهسته کردن
jiggle
تکان اهسته
jiggled
تکان اهسته
jogging
اهسته دویدن
jogs
اهسته دویدن
trudges
قدم اهسته
lagging
اهسته کند
goose-step
قدم اهسته
goose-stepped
قدم اهسته
goose-stepping
قدم اهسته
goose-steps
قدم اهسته
crawled
اهسته خزیدن
crawls
اهسته خزیدن
slid
اهسته رفتن
trudged
قدم اهسته
trudging
قدم اهسته
mealy-mouthed
اهسته حرف زن
mealy mouthed
اهسته حرف زن
low
پایین اهسته
jiggles
تکان اهسته
simmering
اهسته جوشیدن
simmered
اهسته جوشیدن
susurration
سخن اهسته
andante
نسبتا اهسته
sluggish
بطی اهسته رو
rallenttando
بتدریج اهسته تر
to burn down ar low
اهسته ترسوختن
slow and steady
اهسته وپیوسته
percuss
اهسته زدن به
slow ahead
اهسته به جلو
pianissimo
بسیار اهسته
slow paced
اهسته خرام
slow paced
اهسته گام
trudge
قدم اهسته
trickle charge
پر کردن اهسته
lockstep
قدم اهسته
to wear away
اهسته راندن
to burn down or low
اهسته ترسوختن
piaffer
یورتمه اهسته
to slack up
کم کم اهسته کردن
simmer
اهسته جوشیدن
soften
اهسته ترکردن
decants
اهسته خالی کردن
decanting
اهسته خالی کردن
slow burning conductor
سیم اهسته سوز
coddle
اهسته جوشاندن یا پختن
gentlest
اهسته ملایم کردن
drifting
مقصود جریان اهسته
drifted
مقصود جریان اهسته
drifts
مقصود جریان اهسته
slower
اهسته کردن یاشدن
coddling
اهسته جوشاندن یا پختن
coddles
اهسته جوشاندن یا پختن
gentle
اهسته ملایم کردن
coddled
اهسته جوشاندن یا پختن
gentler
اهسته ملایم کردن
feather
اهسته زدن گوی
slow motion picture
تصویر با حرکت اهسته
jogger
کسیکه اهسته می دود
to tread light
اهسته لگد زدن
creepers
گوی غلطان و اهسته
creeper
گوی غلطان و اهسته
ruffling
صدای طبل اهسته
ruffles
صدای طبل اهسته
clammy
سرد ومرطوب اهسته رو
ruffle
صدای طبل اهسته
oozing
اهسته جریان یافتن
oozes
اهسته جریان یافتن
ooze
اهسته جریان یافتن
doggo
اهسته ناپدید شونده
steady on
اهسته به سمت هدف
to speak under one's breath
اهسته سخن گفتن
decant
اهسته خالی کردن
joggers
کسیکه اهسته می دود
oozed
اهسته جریان یافتن
whispery
اهسته صحبت کننده
jiggled
اهسته تکان دادن
drift
مقصود جریان اهسته
slows
اهسته کردن یاشدن
slowing
اهسته کردن یاشدن
decelerated
کندکردن اهسته کردن
slowed
اهسته کردن یاشدن
slow
اهسته کردن یاشدن
decelerate
کندکردن اهسته کردن
decelerates
کندکردن اهسته کردن
decelerating
کندکردن اهسته کردن
slowest
اهسته کردن یاشدن
jiggles
اهسته تکان دادن
jiggling
اهسته تکان دادن
jiggle
اهسته تکان دادن
indistinct noise
صدای اهسته و نامعلوم
decanted
اهسته خالی کردن
heavy footed
اهسته وسنگین درحرکت
elutriate
اهسته خالی کردن
fox trot
یورتمه اهسته اسب
coos
اهسته بازمزمه ادا کردن
cooed
اهسته بازمزمه ادا کردن
cooing
اهسته بازمزمه ادا کردن
retards
عقب انداختن اهسته کردن
coo
اهسته بازمزمه ادا کردن
spiller
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
logged
اهسته وکند شده در حرکت
patted
دست زدن اهسته قالب
patting
دست زدن اهسته قالب
fudge
فریفتن اهسته حرکت کردن
retarding
عقب انداختن اهسته کردن
joggers
دونده با گامهای اهسته ومنظم
to pat upon something
اهسته دست بر چیزی زدن
fudging
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges
فریفتن اهسته حرکت کردن
pat
دست زدن اهسته قالب
blooper
پرتاب اهسته توپ به توپزن
fudged
فریفتن اهسته حرکت کردن
pats
دست زدن اهسته قالب
retard
عقب انداختن اهسته کردن
jogger
دونده با گامهای اهسته ومنظم
entrain
اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
plodding
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
mumbler
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
plods
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
drop shot
ضربه اهسته روی تور والیبال
to p aperson on the back
اهسته دست به پشت کسی زدن
plod
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
coup
ضربت
stroking
ضربت
hews
ضربت
hew
ضربت
buffet
ضربت
buffeted
ضربت
buffeting
ضربت
buffets
ضربت
slaps
ضربت
concussion
ضربت
whang
ضربت
buff
ضربت
strike
ضربت
dint
ضربت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com