Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English
Persian
legal
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
Other Matches
IF statement
عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
functional shift
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
command language
زبان دستوری
boolean algebra
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
syntax
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
adequately
[sufficiently]
<adv.>
قابل پذیرش
sufficing
<adj.>
قابل پذیرش
acceptable
قابل پذیرش
sufficiently
<adv.>
قابل پذیرش
acceptable
<adj.>
قابل پذیرش
sufficient
<adj.>
قابل پذیرش
adequate
<adj.>
قابل پذیرش
satisfactory
<adj.>
قابل پذیرش
good
[sufficient]
<adj.>
قابل پذیرش
semicolon
که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
bankable
قابل پذیرش در بانک
impassablility
غیر قابل پذیرش
dummies
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
dummy
دستوری در برنامه که برا ی موفقیت دستورات زبان یا افزایش طول بلاک قرار دارد
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
to go down
[in a particular way]
with somebody
برای کسی
[به سبک ویژه ای]
قابل پذیرش بودن
levee en masse
عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
closes
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closer
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closest
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
token
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
syntactic error
خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
tokens
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
object language programming
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
twelve tables
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
apl
زبان برنامه نویسی سطح بالا قابل استفاده در کارهای علمی و ریاضی
search and replace
خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
machine
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
instruction
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
machines
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machined
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
instructions
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
worded
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
word
موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
arrest of judgment
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
languages
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
language
زبان برنامه نویسی که حاوی دستورات کد دولویی است و مستقیما توسط CPU قابل فهم است
postscripts
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
run duration
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
imperative
دستوری
quick format
دستوری
magistral
دستوری
imperatives
دستوری
rubrical
دستوری
instructional
دستوری
grammatical
دستوری
reverts
دستوری که
reverting
دستوری که
reverted
دستوری که
revert
دستوری که
n plus one address instruction
دستوری که از
solecism
غلط دستوری
solecisms
غلط دستوری
ministry
دستوری وزارتخانه
command economies
اقتصاد دستوری
command economy
اقتصاد دستوری
function word
کلمه دستوری
command socialism
سوسیالیسم دستوری
grammatical term
اصطلاحات دستوری
command mode
وضعیت دستوری
grammatical sense
معنی دستوری
ministries
دستوری وزارتخانه
intake
پذیرش
admission
پذیرش
assents
پذیرش
assented
پذیرش
assent
پذیرش
induction
پذیرش
admissions
پذیرش
adoption
پذیرش
assenting
پذیرش
inductions
پذیرش
acceptance
پذیرش
acceptance limit
حد پذیرش
receptions
پذیرش
reception
پذیرش
acceptation
پذیرش
intakes
پذیرش
admittance
پذیرش
patients
پذیرش
patient
پذیرش
acceptances
پذیرش
directorial
مربوط به کارگردان دستوری
solecistic
دارای غلط دستوری
statements
به مجموعهای از مابارات دستوری
statement
به مجموعهای از مابارات دستوری
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
cry uncle
<idiom>
پذیرش شکست
refuse
عدم پذیرش
selective admission
پذیرش انتخابی
admission
پذیرش به بیمارستان
refused
عدم پذیرش
magnetic susceptibility
پذیرش مغناطیسی
rejection
عدم پذیرش
face the music
<idiom>
پذیرش نسخه
receptivity
قدرت پذیرش
refusing
عدم پذیرش
refuses
عدم پذیرش
receptionist
متصدی پذیرش
group acceptance
پذیرش گروهی
repulsion
عدم پذیرش
admission port
دریچه پذیرش
admission of liability
پذیرش تعهدات
induction station
مرکز پذیرش
acceptance of offer
پذیرش پیشنهاد
acceptance test
آزمون پذیرش
admission rate
میزان پذیرش
receptions
دریافت پذیرش
admission requirements
شرایط پذیرش
imprimatur
تصویب پذیرش
Reception
پذیرش هتل
tolerability
قابلیت پذیرش
social acceptance
پذیرش اجتماعی
reception
دریافت پذیرش
regulations
قوانین
pandect
قوانین
zero
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeroes
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeros
دستوری که آدرس در آن عملوند است
waste instruction
دستوری که عملی انجام نمیدهد.
halts
دستوری در برنامه که در حین اجرا
halt
دستوری در برنامه که در حین اجرا
grammaticize
درنکات دستوری بحث کردن
halted
دستوری در برنامه که در حین اجرا
application study
بررسی پذیرش اماد
receive
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
receptee
افراد مورد پذیرش
readiness to accept
آمادگی برای پذیرش
receives
پذیرش داده از یک خط ارتباطی
college admission tests
آزمونهای پذیرش دانشجو
acceptability
قابلیت پذیرش پسندیدگی
susceptible
حساس مستعد پذیرش
susceptive
پذیرنده اماده پذیرش
reject
عدم پذیرش چیزی
rejecting
عدم پذیرش چیزی
take a back seat
<idiom>
پذیرش پستترین مقام
rejects
عدم پذیرش چیزی
denials
عدم پذیرش حاشا
hire out
<idiom>
پذیرش برای شغل
denial
عدم پذیرش حاشا
rejected
عدم پذیرش چیزی
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
phrased
عبارت
experssion
عبارت
phrases
عبارت
terming
عبارت
phrase
عبارت
termed
عبارت
term
عبارت
expression
عبارت
statement
عبارت
expressions
عبارت
statements
عبارت
wordage
عبارت
clauses
عبارت
worded
عبارت
word
عبارت
clause
عبارت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com