English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
prevailing عمومی متداول
Other Matches
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduces بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
in fashion متداول
up-to-date متداول
up to date متداول
general متداول
in vogue متداول
generals متداول
usual متداول
prevalent متداول
a la mode متداول
received متداول
enchorial متداول
demotic متداول
standard متداول
vogue متداول
ordinary متداول
standards متداول
conventional متداول
quite the thing متداول
currents معاصر متداول
epidemical عام متداول
outed غیر متداول
out- غیر متداول
out غیر متداول
unwritten law رسم متداول
in line <idiom> با محدودیت متداول
tradition روایت متداول
to grow up متداول شدن
style سبک متداول
styling سبک متداول
styles سبک متداول
current معاصر متداول
bookish غیر متداول
styled سبک متداول
rulings حکمرانی متداول
ruling حکمرانی متداول
old-fashioned غیر متداول
out of fashion غیر متداول
dressy متداول لباس دوست
mean square deviation میزان انحراف متداول
dressiest متداول لباس دوست
styling میله متداول شدن
style میله متداول شدن
styled میله متداول شدن
styles میله متداول شدن
grow rife فراوان یا متداول شدن
dressier متداول لباس دوست
uncommonly غیر متداول غیرمعمول
uncommon غیر متداول غیرمعمول
raunchier پست تر از استاندارد یا میزان متداول
once famous belief عقیدهای که یک وقت متداول بود
raunchiest پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchy پست تر از استاندارد یا میزان متداول
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
world wide مشهور جهان متداول درهمه جا
rhumbatron نوع متداول محفظه تشدید
microfiche سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
microfiches سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
consolidated dining facility تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
propriety قواعد متداول ومرسوم رفتارواداب سخن مراعات اداب نزاکت
book اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
verism رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
booked اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
laced window [مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
frequently صفحه وب یا فایل کمک که حاوی سوالات متداول و پاسخ آن درباره یک موضوع مربوطه است
dual in line package بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
led یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
common carrier موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
custom of a trade عادت یک تجارت اصول متداول تجارت
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
widest عمومی
the public voice عمومی
wider عمومی
rife عمومی
hackneyed عمومی
overt عمومی
ecumenic عمومی
outlining خط عمومی
popular عمومی
outlines خط عمومی
outlined خط عمومی
generic عمومی
outline خط عمومی
oecumenical عمومی
wide عمومی
public عمومی
commoners :عمومی
universal عمومی
generals عمومی
common :عمومی
common عمومی
commoners عمومی
general عمومی
commonest عمومی
commonest :عمومی
common user عمومی
general porpose عمومی
general allotment اختصاصات عمومی
mintster of public works وزیرکارهای عمومی
latrine مستراح عمومی
general plan نقشه عمومی
mass poverty فقر عمومی
official submission مناقصه عمومی
general concepts تدبیر عمومی
open court محکمه عمومی
vogue عمومی ورایج
open house جشن عمومی
public relations روابط عمومی
general practitioner پزشک عمومی
public nuisance مزاحمت عمومی
general election انتخابات عمومی
general elections انتخابات عمومی
comulative action اثر عمومی
consolidated annuities دیون عمومی
general paresis فلج عمومی
public a وکیل عمومی
general strikes اعتصاب عمومی
general strike اعتصاب عمومی
public nuisances مزاحمت عمومی
commonwealth ثروت عمومی
commonwealths ثروت عمومی
general cargo بار عمومی
general amnesty عفو عمومی
public opinion افکار عمومی
overhead costs هزینههای عمومی
plebiscites اراء عمومی
plebiscite اراء عمومی
checkup معاینه عمومی
plaza میدان عمومی
potlatch جشن عمومی
pissoir مستراح عمومی
general psychology روانشناسی عمومی
encyclic عمومی دوری
general message پیام عمومی
general meeting مجمع عمومی
general meeting جلسه عمومی
general meeting گردهمایی عمومی
common hardware قطعات عمومی
general intelligence هوش عمومی
folkway طرزفکر عمومی
folkway احساسات عمومی
common grid شبکه عمومی
prosecture وکیل عمومی
general outpost پاسدار عمومی
common items قطعات عمومی
general mobilization بسیج عمومی
common user خدمات عمومی
general quarters اسایشگاههای عمومی
general outpatient clinic درمانگاه عمومی
common user items اقلام عمومی
common purse وجوه عمومی
common parts قطعات عمومی
common nuisance اضرار عمومی
common language زبان عمومی
counsel for the crown وکیل عمومی
common labour کارگر عمومی
general register ثبات عمومی
general relativity نسبیت عمومی
general reserve احتیاط عمومی
general paralysis فلج عمومی
public welfare رفاه عمومی
g/a خسارت عمومی
general equilibrium تعادل عمومی
in the sight of the public در انظار عمومی
general ability توانایی عمومی
alameda گردشگاه عمومی
general assembly مجمع عمومی
general act سند عمومی
general education اموزش عمومی
general depot امادگاه عمومی
general depot انبار عمومی
general welfare رفاه عمومی
general theory نظریه عمومی
general tariff تعرفه عمومی
collective call sign معرف عمومی
general staff ستاد عمومی
central war جنگ عمومی
cameralistic science مالیه عمومی
general stock سهام عمومی
fourth estate مطبوعات عمومی
general supplies تدارکات عمومی
general supplies اماد عمومی
general grant کمک عمومی
general factor عامل عمومی
general support پشتیبانی عمومی
general damage خسارت عمومی
respublica رفاه عمومی
social good کالاهای عمومی
state property اموال عمومی
suffrage universal حق رای عمومی
uniforms عمومی متحدالمال
uniform عمومی متحدالمال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com