Total search result: 93 (6 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
center disc roll |
غلطک دیسکی |
|
|
Other Matches |
|
center disc roll |
نورد دیسکی |
plate clutch |
کلاج دیسکی |
disc integrator |
انتگرالگیری دیسکی |
disc brake |
ترمز دیسکی |
pully |
غلطک |
rollers |
غلطک |
cylinder |
غلطک |
drum |
غلطک |
drummed |
غلطک |
roller |
غلطک |
cylinders |
غلطک |
camslide |
غلطک |
doubled up |
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند |
targetting |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targetted |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targets |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targeting |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
double |
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند |
target |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
targeted |
دیسکی که روی آن فایل کپی میشود |
doubled |
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند |
adjustment of rools |
تنظیم غلطک |
drum controller |
غلطک فرمان |
bottom roll |
غلطک ماتریسی |
hydraulic roller |
غلطک ئیدرولیکی |
grooved roll |
غلطک شیاردار |
dummy roll |
غلطک کور |
drag roll |
غلطک کششی |
guide roller |
غلطک راهنما |
hand roller |
غلطک دستی |
vibrating roller |
غلطک ارتعاشی |
vibrating roller |
غلطک لرزان |
roller conveyor |
غلطک بالابر |
roller conveyor |
غلطک حمال |
roadwheel |
غلطک شنی |
pilger roll |
غلطک زائر |
idle roll |
غلطک کور |
tamping roller |
غلطک لرزاننده |
rolling |
غلطک زنی |
paint roller |
غلطک رنگ کاری |
straightening roll |
غلطک مستقیم کنی |
tampering |
غلطک پاچه بزی |
tandem roller |
غلطک وزنی پشت سر هم |
backing pawl |
غلطک پشت بند |
carriers |
حامل غلطک حمال |
backing roll |
غلطک پشت بند |
back up roll |
غلطک پشت بند |
roller |
ماشین غلطک زنی |
roadwheel arm |
بازوی غلطک شنی |
rollers |
ماشین غلطک زنی |
roller bearing |
یاطاقان غلطک دار |
elliptical roller |
غلطک بیضی شکل |
sheep foot roller |
غلطک پاچه بزی |
carrier |
حامل غلطک حمال |
flail tank |
تانک غلطک دار ضد مین |
drum miller |
دستگاه فرز غلطک گردان |
becking mill |
غلطک برای افزایش طول |
diskless workstation |
ایستگاه کاری که درایو دیسکی برای ذخیره داده ندارد |
road roller |
غلطک ویژه جاده صاف کنی |
defaulting |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
default |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaulted |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
defaults |
درایو دیسکی که پیش از همه درسیستم چند دیسک دستیابی میشود. |
dinner wagon |
میزیکه روی غلطک میگرددودرسفره خانه بکارمیبرند |
paint roller mill |
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان |
doubled |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
double |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
doubled up |
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد |
roll on roll off |
روش سوار وپیاده کردن بار روی غلطک حمال |
drops |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
dropping |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
dropped |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
drop |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
wobble plate |
دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است |
density |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
densities |
دیسکی که میتواند دو بیت داده را در واحد مسافت ذخیره کند در مقایسه با دیسک استاندارد با استفاده از پردازنده پیشرفته نوشتن |
softest |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
softer |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
soft |
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود |
sector |
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند |
sectors |
دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند |
rolled asphalt |
بتن قیری یا بتن اسفالتی اسفالت غلطک خورده |
mine sweeper |
کشتی مین روب غلطک مین جمع کن |
reformat |
فرمت کردن دیسکی که حاوی داده است و پاک کردن داده به این ترتیب |
drives |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
drive |
حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی |
sectors |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
sector |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
masters |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
mastered |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
master |
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود |
friction feed |
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک |