| Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| piggyback file |
فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| push up stack |
سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد |
| random access |
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد |
| stacked |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| stacks |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| stack |
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd |
| to be a fifth wheel [to be in the way] |
آدم اضافه [بدون همسر] بودن [در جشنی که همه زوج دارند] |
| resumed |
شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده |
| resuming |
شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده |
| resumes |
شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده |
| resume |
شروع مجدد برنامه ازنقط های که ترک شده بود , بدون تغییرداده |
| warm start |
شروع مجدد برنامه که متوقف شده بود ولی بدون از دست دادن داده |
| metafile |
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود |
| intensive cultivation |
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود |
| butt |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
| butted |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
| butts |
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف |
| storage |
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد |
| vertical |
سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش |
| overtime |
وقت اضافی اضافه کار اضافه کاری ساعت فوق العاده |
| power meter |
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر |
| eight bit system |
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند |
| charge |
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد |
| charges |
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد |
| eot |
maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره |
| volatility |
تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده |
| re endorsement |
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد |
| intermediate |
مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند |
lappets |
[حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.] |
| rating |
توان نامی توان قدرت |
| ratings |
توان نامی توان قدرت |
| lsb |
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است |
| changed |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
| changing |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
| changes |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
| change |
فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است |
| watt |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
| watts |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
| compulsion |
اجبار |
| obligations |
اجبار |
| compulsions |
اجبار |
violence |
اجبار |
| cogency |
اجبار |
| compulsoriness |
اجبار |
| duress |
اجبار |
| coercion |
اجبار |
| obligation |
اجبار |
| have (got) to <idiom> |
اجبار |
persuasion |
اجبار |
| persuasions |
اجبار |
| constraint |
اجبار |
| A jars mouth may be stopped ,a mans cannot. <proverb> |
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست. |
| window |
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری |
| regenerates |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| regenerating |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| regenerated |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| regenerate |
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها |
| constructive coercion |
اجبار معنوی |
| extorsion |
کره و اجبار |
| constrainedly |
ازروی اجبار |
| coercible |
اجبار پذیر |
| constrainable |
اجبار داشتنی |
| physical coercion |
اجبار مادی |
| volt ampere meter |
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج |
| mini |
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست |
| work off <idiom> |
اجبار چیزی به حرکت |
| lead a merry chase <idiom> |
اجبار شخص به کارسخت |
| appearances |
نمود |
| prospect |
نمود |
| growth |
نمود |
| growths |
نمود |
| life forms |
زی نمود |
| life form |
زی نمود |
| prospects |
نمود |
| prospecting |
نمود |
| prospected |
نمود |
| phenomenon |
نمود |
| aspects |
نمود |
| aspect |
نمود |
| appearance |
نمود |
| performances |
نمود |
| performance |
نمود |
| push (someone) around <idiom> |
اجبار شخص درانجام کارها |
| pin down <idiom> |
اجبار شخصی دربیان واقعیت |
| draw (someone) out <idiom> |
اجبار شخص درگفتن چیزی |
| actescence |
نمود شیر |
| psychological make up |
نمود ذهنی |
| pseudomorphism |
نمود کاذب |
| macroscopic |
درشت نمود |
| phenomenon |
نمود تجلی |
| it had a europeanlook |
اروپایی می نمود |
| brainwashes |
اجبار شخص بقبول عقیده تازهای |
| brainwash |
اجبار شخص بقبول عقیده تازهای |
| brainwashed |
اجبار شخص بقبول عقیده تازهای |
| pseudomorphous |
دارای نمود کاذب |
| multiphase |
دارای چند نمود |
| he proceeded to investigate it |
بتحقیق ان مبادرت نمود |
| it had a europeanlook |
نمود اروپایی داشت |
| he showed me kindness |
ابرازمحبت نسبت به من نمود |
| movable bridge |
پلی که میشودجابجا نمود |
word |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
| worded |
تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود |
| get one's own way <idiom> |
اجبار اشخاص برای انجام هر کاری که تو میخواهی |
| practicably |
چنانکه بتوان اجرا نمود |
| water exists in three phases |
اب درسه نمود وجود دارد |
| incommutably |
بطوریکه نتوان معاوضه نمود |
| country file |
فایلی در سیستم که پارامترها |
| multifile volume |
حجم چند فایلی |
| incompressibly |
بطوریکه نتوان متراکم یا خلاصه نمود |
| multifile sorting |
مرتب کردن چند فایلی |
| permanent |
فایلی روی دیسک سخت |
active |
فایلی که روی آن کار انجام میشود |
| job |
فایلی که حاوی دستورات در gcl است |
| jobs |
فایلی که حاوی دستورات در gcl است |
| executable file |
فایلی که حاوی برنامه باشد و نه داده |
| irreversibly |
چنانکه نتوان دگرگون یا واژگون ساخت یا لغو نمود |
| direct objects |
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است |
| dead letter box |
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال |
| associated document |
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است |
| thread |
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد. |
| associated file |
متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است |
| indirect objects |
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است |
| objects |
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است |
| threads |
فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد. |
| objecting |
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است |
| objected |
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است |
| object |
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است |
| injunctions |
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است |
| injunction |
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است |
| informally |
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی |
| without any reservation |
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا |
| hatchment |
صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود |
| ineradicably |
بطور ریشه کن نشدنی چنانکه نتوان بیخ کن یا قلع وقمع نمود |
| delimiting |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
| delimit |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
| delimited |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
| readme file |
فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد |
| delimits |
فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند |
| binary file |
فایلی که حاوی برنامههای زبان ماشین است فایل دودوئی |
| unformed |
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان |
| hyperfocal distance |
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود |
| pointer |
فایلی از نشانه گرها مربوط به حجم زیادی از داده ذخیره شده |
| trashcans |
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند |
| trashcan |
نشانهای که مثل سط ل آشغال است و هر فایلی که وارد آن شود پاک میکند |
| pointers |
فایلی از نشانه گرها مربوط به حجم زیادی از داده ذخیره شده |
| nescience |
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود |
| flat |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
| flattest |
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری |
| of no interest |
بدون اهمیت [بدون جلب توجه] |
| independently |
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال |
| cookie file |
فایلی که حاوی دادههای فایل cookie از سایت اینترنت راه دور است |
| final set |
حالتی که بتن بطور کامل گرفته و بقدرکافی سخت شده که بتوان قالب براری نمود |
| archive |
فایلی که حاوی داده قدیمی است ولی برای مراجعه در آینده نگهداری میشود |
| Taoism |
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت |
| MIDI setup map |
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد |
| thesauruses |
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود |
| thesaurus |
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود |
| documenting |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
| document |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
| documented |
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است |
| parataxis |
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر |
| lynch law |
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی |
| unstressed |
بدون اضطراب بدون کشش |
| unbranched |
بدون انشعاب بدون شعبه |
| offhand |
بدون مقدمه بدون تهیه |
| achylous |
بدون کیلوس بدون قیلوس |
| BMP |
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است |
| update |
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود |
| updates |
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود |
| updated |
فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود |
| checksum |
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند |
| check total |
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند |
| partitions |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
| partition |
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است |
| he took my words in good part |
سخنان مرا بخوبی تلقی نمود از سخنان من نرنجید |
| propor tionably |
بطور متناسب یا با قرینه چنانکه بتوان متناسب نمود |
| printnow letter.doc |
DOS یا 2/OS به جای علامت 1% نام فایلی را که تایپ شده است قرار میدهدو DOC.LETTER را روی چاپگر چاپ میکند |
| i/o |
فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد |
| DLL |
فایلی که حاوی کتابخانهای از توابعی است که توسط برنامه دیگری قابل استفاده است |
| attributes |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
attribute |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
| attributing |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
| logic seeking |
انتهای خط وط |
| end of line |
انتهای خط |
| end of file |
انتهای فایل |
| return |
نشانههای انتهای خط |
depth |
انتهای پرز |
| bitter end |
انتهای درد |
| batang son |
انتهای کف دست |
drill tang |
انتهای مته |
| cow's tail |
انتهای طناب |
| dead burned |
انتهای اشتعال |
| returning |
نشانههای انتهای خط |
| cable tail |
انتهای سیم |
| end of medium |
انتهای رسانه |
| end of message |
انتهای پیام |
| end of record |
انتهای مدرک |
| end of reel |
انتهای حلقه |
| end of volume |
انتهای جلد |
| end of transmission |
انتهای مخابره |
| returned |
نشانههای انتهای خط |